خانه » جدیدترین » برج خاموشان

برج خاموشان

دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۱۲۵۳

برج خاموشان

آرش زرنیخی ؛ کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه

مسئله تدفین مردگان زرتشتیانِ قدیم همواره یکی از بحث برانگیزترین مباحث برای پژوهشگران ایران باستان است. آنهایی که به یزد سفر کرده اند احتمالا گوردخمه یا برج خاموشان این شهر را که بر فراز کوهی قرار دارد دیده اند. روایتی غالب در این باره می گوید که زرتشتیان مرده های خود را در بالای کوهی به دور از خاک قرار می دادند تا خوراک لاشخوران شوند. یکی از دلایل ذکر شده برای این آیین تدفینی، آلوده نکردن خاک است که در دیانت زرتشتی مقدس است. معمولاً نام برج خاموشان با یزد گره خورده است غافل از اینکه با توجه به گستردگی این دیـن در سراسر ایــران برج های دیگری نیز در جای جای این سرزمین وجود دارند که احتمالاً به دلیل مرتفع بودن و دور از شهر بودنشان از چشم مردم پنهان مانده اند. در منطقه گردشگری گردوی اراک جایی هست با نام تکیه آقایی (یا آقانور) ، درست سمت راست تکیه دو کوه قرار دارند که سنگچین های دور یکی از آنها با معماری آنچـــه ما برج خاموشان خواندیمش قرابت بسیـار دارد. معمولاً این دیوارهای مدور را به عنوان حریمی برای مرده هایشان می ساختند. با توجه به کهن بودن منطقه کرهرود که نزدیک به این دو کوه است این احتمال می تواند وجود داشته باشد که در روزگار زرتشتی بودن این منطقه مردگان به این برج خاموشان حمل می شده اند. به آنان که جنازه ها را تا بــالای کوه می بردند نسا سالار می گفتند. از آنجا که در توضیح المسایل زرتشتیان یعنی کتاب وندیداد احکام و آیین های تغسیلی بسیاری بعد از تماس با مرده ذکر شده است نساسالاران معمولا خارج از شهرها زندگی می کردند و حق داشتن خانه در شهر و روستا را تا آخر عمرشان نداشتند. آنها اغلب در غارها زندگی می کردند تا مبادا جایی را آلوده کنند. مردم نیز با دادن خوراک و پوشاک از آنان دستگیری می کردند. برای آنان که با شیوه های تدفینی در ایران باستان آشنا هستند وجود برخی از این آیین ها ذهن علاقمندان را با پرسش هایی مواجه می کند. مثلاً آیین های تدفینی جنینی و خمره ای دو شیوه تدفین ایرانی هستند که گاه کهن تر از شیوه تدفینی زرتشتی بوده اند و این مسلئه را مشخص می کنند که برج خاموشان پیش از زرتشت وجود نداشته یا دست کم چنین مراسمی در برخی از مناطق ایران به اجرا در می آمده است.
دو مورخ نامدار در این خصوص نظرات قابل تعمقی دارند؛ هرودوت و استرابو. هرودوت معتقد است واگذاری جسم و قرار دادن جسد در معرض هوای آزاد، رسم و سنتی ویژه مغان مادی بوده است و تـــاکید می کند پارسیان چنین رسمی را معمول ندارند. استرابو نیز معتقد است گذاردن جسد بر بلندی های دور از شهرها رسمی بوده است که هیرکانیان (مردم ساکن مازندران) بدان التزام داشته اند. با توجه به قدرت مغان بعنوان یک آخوندیسم باستانی و پیشازرتشتی این احتمال مطرح است که آنان سنت های تدفینی و آیینی خود را به دیانت زرتشتی تزریق کرده باشند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.