خانه » پیشنهاد سردبیر » اوقات فراغت در ایران چه معنایی دارد؟/یک سرکاری مقطعی

اوقات فراغت در ایران چه معنایی دارد؟/یک سرکاری مقطعی

شنبه ۵ تیر ۹۵   شماره ۳۵۳

سمیه انصاری فر
با نزدیک شدن به فصل تابستان باز یک واژه آشنا زبان به زبان می چرخد «اوقات فراغت»، مسئولین مربوطه باز پشت تریبون رفته و از دغدغه های خود برای اوقات فراغت جوانان می گویند و هر دستگاه متولی برنامه های خود را اعلام می کند.
در واقع این واژه در اواخر خرداد بیشتر در سر خط خبرها و بعنوان یک دغدغه نام برده می شود؛ و بعد از چند هفته دوباره به فراموشی سپرده شد تا یک سال دیگر همان روزها؛ ولی نکته ی قابل تامل این است که آیا این اوقات فراغتی که مسئولین مربوطه در مورد آن این همه با نگاه دغدغه مند صحبت می کنند و برنامه ریزی صحیح برای آن را ظرفیتی برای جلوگیری جوانان از ناهنجاری ها می دانند همان اوقات فراغتی است که در جامعه مدرن تعریف شده و با توجه به بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیازمند آن هستیم؟ البته این مسئله تنها به مسئولین ختم نمی شود این نگاه یک نگاه فراگیر اجتماعی است خانواده ها و افراد جامعه نیز همینکه فرزندانشان حالا دیگر به جای بازی کردن در کوچه ها در کلاس های مختلف یکی دو ماهه حضور دارند احساس رضایتمندی می کنند که دیگر بهترین اتفاق برای جلوگیری از اتلاف وقت فرزندانشان گرفته شده است.
با توجه به بحث ها و سخنان پیرامون اوقات فراغت در جامعه ما و در میان تمامی اقشار می توان به این نکته پی برد که هنوز این مسئله به درستی تعریف نشده برای همین اصولا برنامه های اعلامی از سوی دستگاه هایی که متولی این امر هستند خیلی کارشناسی شده نیست و از سویی جامعه نیز معمولا نگاه درستی به آن ندارد.
در دنیای امروز اوقات فراغت هم همپای تمامی تغییرات اجتماعی و ساختاری دچار تحول شده و یک مفهوم مدرن است و در زندگی شهری معاصر معنایی فراتر از فقط ساعت های معینی که شخص بیکار است تلقی شده و در ارتباط مستقیم با طبقه اجتماعی، سن و جنس و حقوق شهروندی است.
البته به این دلیل که اوقات فراغت نیز همچون بیشتر مفاهیم امروز جامعه ما که وارداتی هستند، طبیعی است که در دوگانگی بین سنت و مدرنتیه باقی مانده باشد و شاید بررسی آن با توجه به شاخصه های روز دنیا خیلی منطقی به نظر نیاید.
اوقات فراغت در واقع با شروع انقلاب صنعتی دارای اهمیت شد، زمانی که نیروی کار ساعت های بسیاری را در واحدهای صنعتی و کارخانه ها می گذراندند و زمان فراغت در تعریف مقابل با کار قرار می گرفت؛ ولی به تدریج با پیشرفت تکنولوژی ساعت کار کاهش یافت و اوقات فراغت تعاریف دیگری پیدا کرد.
تحولات و دگرگونیهای سریع صنعتی با پیامدهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی همراه بود و تأثیرات مهمی بر تمامی بخش های زندگی مردم و همچنین چگونگی اوقات فراغتشان بر جای گذاشت. در دنیای امروز به دلیل تغییر شغل ها و افزایش اوقات فراغت، نگاه به آن از ساعاتی خالی برای استراحت و تفریح تغییر پیدا کرده و هم اکنون بعنوان فرصتی برای انجام کارهای خلاقانه، ارتقا و رشد افراد و به نوعی مهارتی برای سازگاری با بحران ها و روزمرگی ها محسوب می شود.
با توجه به این تعریف می توان نتیجه گرفت برخلاف تصور رایج ما اوقات فراغت فقط مختص یک قشر سنی یا طبقه اجتماعی خاص نیست و در تمامی آن ها توزیع دارد. پس طبق این تعریف جامعه باید برای افراد فرصتی آماده کند تا خلاقیت و اندیشه خود را بارور کنند و به آنچه علاقمندی خود هست بپردازند و از طرفی خود افراد نیز بعنوان خواسته و نیاز آن را مطالبه کنند.
چالشی که هم اکنون مسئله اوقات فراغت در جامعه ما با آن روبه رو است نرسیدن به تعریف درست و همه جانبه از آن با توجه به فرصتی برای یک فعالیت شخصی و فردی تحت تاثیر قراردادها و ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است؛ در کشور ما اوقات فراغت هنوز یک تعریف کلی و عمومی دارد و بیشتر در مورد دانش آموزان و دانشجویان و آن هم در تابستان تعریف می شود و یا فقط در مقابل کار بعنوان ااوقات بیکاری اطلاق می شود؛ برای همین نسل امروز اوقات فراغت را تابستان می دانند و آن را با کلاس های فوق برنامه می شناسند. کلاس هایی که اگر والدین دانش آموزان را مجبور به گذراندن آن نکنند، این خود دانش آموزان هستند که به رسم عادت فهرستی از کلاس‌های فوق برنامه را جلوی والدین خود قرار می‌دهند.
متاسفانه خانواده ها و مسئولین این موارد را خیلی جدی نمی گیرند و فقط اوقات فراغت را مختص ماه ها و روزهای خاصی از سال می دانند در حالیکه خودشان بارها و بارها به ضرورت توجه ویژه به این بخش اشاره می کنند؛ مسئله ای که می تواند با رویکرد و نگاه درست به آن افراد جامعه را از رخوت و کرختی بیرون آورد و حتی فرصت برای بالندگی آن ها و جامعه باشد.
بی شک نوع جهان‌بینی و دریافت انسان‌ها از زندگی و محیط اطراف خود و نیز نحوه تعامل آنها با دیگران نقش بسیار مهمی در نحوه گذران اوقات فراغت آنها دارد که به طور کلی این نگرش در اذهان افراد جامعه را سیاستگذاران و مسئولان بلندپایه کشورها به وجود می‌آورند. وضعیت و نگرش پیشرفته و سالم در هر جامعه را می‌توان حاصل تفکر و تلاش درست و علمی دولتمردان آن جامعه دانست. بنابراین باید زیرساخت ها و امکانات یک جامعه برای تک تک افراد آماده باشد تا بتوانند با انتخاب خود در قالب هنجارهای اجتماع به آنچه علاقمندی و نزدیکی اندیشه شان است بپردازند زیرا تکامل انفرادی، حس اعتماد به نفس و به دست آوردن شخصیت اجتماعی، دیگر تنها در محیط کار جست‌وجو نمی‌شود، بلکه بیشتر در اوقات فراغت صورت می‌گیرد.
به نظر می آید در ابتدا باید این نگاه که اوقات فراغت فقط در تابستان و فقط برای جوانان و نوجوانان در میان مسئولان و مدیران تغییر کند تا بتوانند برنامه ریزی و سیاست های صحیحی برای ان داشته باشند.
هم اکنون در کشور ما تعدادی از سازمان‌ها و ارگان‌ها، مانند هلال احمر، ورزش و جوانان، فرهنگ و ارشاد اسلامی، جهاد دانشگاهی، امور مساجد و بسیج و … متولی امر اوقات فراغت هستند و در این زمینه فعالیت های فرهنگی، هنری، دینی و قرآنی، علمی، مهارت‌آموزی، اردویی، گردشگری و ورزشی دارند، اما نکته بسیار مهم این است که فعالیت‌هایی که اینگونه سازمان‌ها ارائه می‌کنند، به‌هیچ‌وجه کافی به نظر نمی‌رسد و تنها پاسخگوی قشری خاص و تعداد بسیار کمی از افراد جامعه است. از طرفی جامعه نیز آگاهی چندانی از اوقات فراغت ندارند و تفاوت بین اوقات فراغت و زمان بیکاری را تشخیص نمی‌دهند و بیشترشان به دلیل کمبود امکانات به ناچار در برنامه‌های موجود شرکت می‌کنند و خیلی از افراد نیز با توجه به مشکلات اقتصادی و فقر فرهنگی موجود از همین برنامه ها نیز محروم هستند.
مسئله پرداخت به اوقات فراغت در استان مرکزی و خصوصا شهر اراک نیز با توجه به ساختار اجتماعی و فضای صنعتی حاکم نیازمند توجه و ایجاد زیرساخت های بیشتر است. ایجاد اماکن ورزشی، تفریحی، فرهنگی و آموزشی بیشتر در نقاط مختلف شهر قطعا راهکارهای بلند مدت و بهتری نسبت به برخی برنامه های کوتاه مدت اعلامی در اول تابستان توسط مسئولین است آن هم برنامه هایی که معمولا با هجمه زیاد افراد نمی تواند تاثیر در رشد فرد داشته باشد. برنامه هایی که فقط به برگزاری کلاس های کوتاه مدت در تابستان و گاه چند اردو خلاصه می شود نمی تواند آنقدرها موثر باشد زیرا خود ما هم بعنوان افرادی که در این جامعه زندگی کرده و سال ها در میان این برنامه ها سردرگم بوده ایم و برای بهتر کردن اوقات فراغت از میان کوچه ها به کلاس های تعریف شده اینچنینی رفته بودیم می دانیم که آنقدرها توشه ای از آن روزها برنداشتیم.
پس نگاه پرورش استعداد و حساس کردن افراد نسبت به توانایی هایشان و فرصت و ایجاد امکان برای پرورشش باید از برنامه های اصلی اوقات فراغت باشد و به آن نه به چشم یک مسئله مقطعی بلکه یک دانش و صنعت نگاه کرد. تا اوقات فراغت از حضور در کلاس های خسته کننده و یا خیابان گردی، پاساژ گردی و وبگردی به یک فعالیت مستمر در عین حال پر نشاط تبدیل شود و در جامعه نهادینه شود.
نگاهی که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته بر آن تاکید می شود و برنامه های اوقات فراغت را علمی و نتیجه گرا می کند و آن را فرصتی برای آرامش و آسایش، سلامت روحی و جسمی، اجتماعی، آموزش و پرورش و پیشرفت افراد جامعه می کند و تعالی و احترام به انسان در آنجا فقط یک شعار بلکه یک هدف است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.