اعتیاد زنان، حاصل تعارض سرکوب سنت و حجمه تبلیغاتی مدرنیته/ما همه یک زنیم تو رنج می بری و من هم/روند اعتیاد زنان در استان مرکزی صعودی است

پنجشنبه ۲۷ خرداد ۹۵   شماره ۳۴۶

گروه اجتماعی- سمیه انصاری فر:
ده درصد از زنان در کشور معتاد هستند و این آمار در حال افزایش است، عجیب است که با وجود تمام تلاش ها برای مقابله با اعتیاد و تمام برنامه ها و هزینه های انجام شده هنوز اعتیاد این افیون معروف دامان خیلی ها را می گیرد، اگر در گذشته به دلیل نا آگاهی افراد درگیر اعتیاد و عواقب آن می شدند ولی در دنیای امروز که با یک کلیک می شود به هر آنچه اطلاعات است دست یافت و با توجه به آگاهی از انواع مواد مخدر مضرات و … باز هم گرایش به مواد مخدر در حال افزایش است و جالب تر اینکه جامعه آماری این موضوع در حال تغییر است، هم اکنون شیوع اعتیاد در میان زنان افزایش نگران کننده ای دارد و طبق آخرین آمار ده درصد از زنان کشور درگیر مواد مخدر هستند.
مسئله ای که دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان مرکزی نیز بر آن تاکید و یادآور شد: رصد اعتیاد در تمامی لایه های اجتماعی از اهمیت ویژه برخوردار است اما، اعتیاد در زنان به دلیل چالش های عمیق در خانواده اهمیت خاص دارد.
شامحمدی اظهار کرد: متاسفانه روند اعتیاد زنان در استان مرکزی از سال ۸۶ روند صعودی دارد و توجه به این بخش بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه نرخ اعتیاد در زنان طی سال‌های گذشته از پنج درصد به ۱۰درصد افزایش داشته است، تصریح کرد: ۱٫۸۷ درصد از جمعیت یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفری استان مرکزی براساس شیوع‌شناسی سال ۹۰ دچار اعتیاد شده‌اند. بین ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر جمعیت معتاد شناسایی شده‌اند که از این رقم ۱۰درصد شامل زنان و دختران جوان است.
شامحمدی گفت: متاسفانه دو هزار و ۵۰۰ زن معتاد در استان شناسایی شده، اما تنها یک کمپ ترک اعتیاد با ظرفیت ۳۰ نفر به درمان آنها می‌پردازد و توسعه این امکانات نیازمند توجه بیشترین متولیان و مسئولان دستگاه‌‌هاست.
دبیر شورای هماهنگی مواد مخدر عدم فرهنگ سازی صحیح و کار زیربنایی را علت ناکامی در تلاش برای کاهش اعتیاد دانست و افزود: همیشه اقدامات برای مبارزه با مواد مخدر اقدام مقابله ای بوده است و کمتر فرهنگ سازی شده در حالیکه در مسئله اعتیاد باید از همان کودکی آموزش درست داده شود.
شامحمدی ادامه داد: ما باید این را مسئله را در نظر بگیریم که پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات هم یک ابزار برای ما و هم بر علیه ما است یعنی مافیای مواد مخدر از تمام ظرفیت این بخش استفاده می کند برای شیوع و گسترش مواد مخدر همانطور که ما نباید دست روی دست بگذاریم و از بیشترین پتانسیل این حوزه برای مبارزه با مواد مخدر و آگاهی بخشی جامعه استفاده کنیم.
می دانیم که هر پدیده اجتماعی متاثر از عوامل اجتماعی و عوامل اجتماعی نیز در ارتباط موثر با مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر کشور است، بنابراین اعتیاد زنان و افزایش فزاینده آن می تواند بیانگر اشکالات ساختاری در جامعه باشد، مسئله ای که باید واقع بینانه تر با آن رو به رو شد و جدای از آمارها به بررسی درست آن پرداخت.
شاید در موارد بسیار همسر و پدر معتاد، مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماری های جسمی، شکست تحصیلی و عشقی، و تحت فشار بودن از سوی خانواده و یا مسئولیت پذیر نبودن خانواده ها در قبال فرزندانشان علل رو آوردن زنان به مواد مخدر باشد؛ ولی گرایش بیش از حد زنان به مواد مخدر صنعتی و روانگردان ها می تواند بیانگر برخی از علل باشد که ریشه در نگاه به زن و کمرنگ بودن نقش آفرینی او در جامعه دارد.
پیش تر متذکر شدیم که با وجود افزایش سطح امکان ارتباط گیری و دستیابی به اطلاعات باز هم افراد زیادی گرفتار اعتیاد می شوند، باید دید آنچه جامعه زنان و دختران ما از دنیای مجازی و بمباران اطلاعات بیشتر جذب آن می شوند چیست، قبل از هرچیز باید گفت اینکه هم اکنون استفاده زنان خانه دار از شبکه های مجازی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده نشانگر این است که زنان اوقات فراغت بسیاری دارند و به دنبال پر کردن این زمان به هر نحوی هستند از طرفی افزایش سرسام آور سایت ها و صفحه های مدلینگ و اهمیت روز افزون زیبا بودن و تغییر معیارهای آن می تواند یکی از دلایل عمده گرایش زنان به اعتیاد و برخی مواد خاص چون گل و شیشه و به امید رسیدن به زیبایی رویایی خود است.
بنابراین اعتیاد زنان دیگر پدیده ای مختص به زنان آسیب دیده و بدسرپرست نیست، هم اکنون دختران و زنان قشرهای متوسط و مرفه نیز با این مسئله رو به رو هستند. سرکوب روحی و جسمی زنان در جامعه که از کودکی شکل می گیرد باعث می شود تعریف هویت تغییر کند. هرچند در راستای احقاق حقوق زن پیشرفت های خوبی اتفاق افتاده است اما همچنان نگاه سنتی و متعصب به زنان وجود دارد و تا معیار های جهانی فاصله ها بسیاری داریم. وقتی که غایت یک زن از کودکی عروس شدن و یا مادر شدن تعریف می شود نمیتوان انتظار داشت که انسانی مستقل و موفق تربیت شود. این موضوع نقش مادر و یا همسر بودن را انکار نمی کند اما زاده شدن دختر برای یک هدف مشخص سبب بروز عقده های پنهان بسیاری در جنس زن می شود که نتیجه اش سردرگمی در یافتن هویت در هجمه تبلیغات دنیای امروز است.
از این روی وقتی که هویت زن هنوز در جامعه تعریف درستی ندارد و یک زن می داند برای دیده شدن ظاهر او بیشتر از اندیشه و تفکرش جایگاه دارد، برای پررنگ کردن نقش و حضورش خود را ملزم به داشتن ظاهری زیبا می شود، بنابراین برای رسیدن به اندام و چهره ای زیبا بیشتر از کتابخانه ها و مراکز آموزشی در آرایشگاه ها و باشگاه های بدنسازی رفت و آمد پیدا می کند. هرچند این فضاها برای زنان فضای مناسبی است اما عده ای با سو استفاده از این فضاها باعث می شوند فضا را برای زنان و دخترانی که می خواهند روح زخم خورده و منزوی خود را در مقابل اندام و صورتی زیبا آرام و راضی نگه دارند، این راه کوتاه را انتخاب می کنند.
زنان هنوز هم در جامعه ما آسیب پذیرترین قشر هستند وقتی که هیچ تعریف درستی از اوقات فراغت برای آن ها نیست وقتی که هیچ تفریحی برای آن ها خالی از حرف و حدیث نیست، ترجیحا به دنبال راه های غیر واقعی و دنیایی فانتزی برای مواجه تلخ خود هستند، پس اعتیاد و مواد مخدر می تواند یک مسکن برای آن ها باشد.