خانه » پیشنهاد سردبیر » از آواز آب تا سکوت سنگ/ نیم ور؛ کهنسال نام آور/۴

از آواز آب تا سکوت سنگ/ نیم ور؛ کهنسال نام آور/۴

شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۷ شماره ۱۰۴۸

***

بخش چهارم/ فصل دوم

***

مهدی لعل بار/ نویسنده:
قدمت نیم‌ور
قدمت نیم‌ور به دوران ساسانیان باز می‌گردد، چنانچه تعدادی از آثارتاریخی ثبت شدۀ این شهر را مربوط به دوران ساسانیان می‌دانند از جمله بند نیم‌ور،‌ میل میلونه و‌آتشکدۀ آتشکوه. در منابع اولیه جغرافیایی، قدمت آن را به سلسله پیشدادیان نسبت داده‌اند. در اینجا به بررسی قدمت نیم‌ور براساس اشارۀ کتب قدیمی و تاریخی می‌پردازیم .
حمدالله مستوفی درکتاب نزهه القلوب در سال ۷۴۰ هجری قمری (۷۰۳ه.ش) می‌نویسد: «..نمیسور (تیمور، نیسور، نمیور) از اقلیم چهارم است. جمشید پیشدادی (جمشید از پادشاهان دورۀ پیشدادیان، بر اساس محاسبه تاریخی حمزه اصفهانی (تاریخ پیامبران و شاهان) ۳۳۷۶- ۲۶۶۰ پیش از میلاد مسیح پادشاه ایران بوده است.) ساخت و در آنجا جهت خود قصری عالی بنا کرده بود. اطلال و آثار آن هنوز باقی است و گشتاسف (از پادشاهان دورۀ کیانیان، بر اساس محاسبه تاریخی حمزه اصفهانی (تاریخ پیامبران و شاهان) ۴۴۰-۳۲۰ پیش از میلاد مسیح پادشاه ایران بوده است.) درو آتشخانه ساخت و هوایش خوب و معتدل است و در محصول و ارتفاعات مانند نطنز …»
«جمشید ملقب به «هورچهر» و «خوب رمه» هم شاه است، هم مؤبد و دارنده فره ایزدی. بیرون آوردن فلزات از کان‌ها (طلا، نقره، مس، ارزیز و سرب)، استخراج جواهر از سنگ، بیرون آوردن مروارید از دریا، کاشتن درخت و کندن جوی، ساختن انگشتری، رشتن و تابیدن ابریشم، رنگ کردن جامه‌ها، نقاشی و نگارگری و ساختن زورق، ساختن تیر و کمان، استخراج آهن و پولاد، ساختن ابزارهای جنگ، ساختن ابزارهای صنعت و حرفه، پدید آوردن پیشه‌های نو، علم نجوم و پزشکی، نوشتن خط، ایجاد طبقات اجتماعی، یافتن گیاهان طبی، مواد خوشبو و ادویه و نیشکر، اهلی کردن حیوانات، پدید آوردن مصالح ساختمانی، ساختن گرمابه، ساختن راه، ساختن پل، حفر رودخانه، ساختن کاخ و بناهای رفیع، ساختن آتشکده، شهرسازی، نوروز، جشن اسفندارمذ ، غسل کردن و آب پاشیدن به یکدیگر در روزگار او معمول شد. »
محمد تقی خان حکیم در کتاب گنج دانش می‌‌نویسد: «…جاسب از بناهای یکی از امرای عسکریه همای (از پادشاهان دورۀ کیانیان، بر اساس محاسبه تاریخی حمزه اصفهانی (تاریخ پیامبران و شاهان) ۲۷۸-۳۰۸ پیش از میلاد مسیح پادشاه ایران بوده است.) دختر بهمن بن اسفندیار مشهور به نیمه‌ور می‌باشد و این امیر در نراق و دلیجان و دهات پشت گدار حکومت داشته و در آن حدود بنای محکم گذاشته و از جمله سدی است که بر رودخانۀ انار بار قم(لعل بار) بسته و نهری برای زراعت نیمه‌ور جاری ساخته و این سد، سدی پنج ذرع عرض و شصت ذرع طول و چهار ذرع ارتفاع دارد. سنگ‌های مربع سفید که هر یک ده گرۀ مضروبی می‌باشد یک اندازه و یک جور تراشیده و با ساروج به کار برده‌اند و چنان محکم است که در این مدت متمادی یکی از سنگ‌های مزبور نیفتاده و در کنار سد شتر گلویی از سنگ بریده‌اند که به قدر سی سنگ آب از آن می‌گذرد و از خصایص آن شتر گلو این است که هر چیزی به مجرای دخول آب بیندازند از طرف خروج آب آن را قطعه قطعه خرد کرده بیرون می‌آورند و هرگز محتاج به تنقیه نمی‌شود و مجرایش در این مدت های متمادی بعید نگرفته است و تعمیری بهم نرسانیده و امیر مذکور آتشکده‌ای در دو فرسخی نیم‌ور در کوه معروف به آتشکده ساخته وضع چهار صفه بنا شده و هنور پایه‌هایش برقرار است و در آن سنگ‌های عریض و طویل به کار برده‌اند که هر قطعه سنگی از آن یک ذرع و نیم عرض و سه ذرع طول دارد و دوازده گره،کلفتی هر پارچه سنگ می‌شود. در این زمانی که خراب شده چهار عدد از آن سنگ‌ها روی هم نصب و استوار است و در کنار آتشکده چشمه جاری است که از آب آن زراعت می‌نمایند. هوایی خوب و مرتعی دلکش و مرغوب دارد که الحال متعلق به چند خانوار بختیاری است و در اصل آتشکده واقع است. »
آنگونه که در کتب تاریخی از هما بیان می‌شود او پادشاهی عادل بوده است چنانچه در کتاب تاریخ ده هزار سالۀ ایران آمده است که: « … هما بنا را بر عدل و داد نهاد، شهر‌ها را آباد کرد، رعیت را نواخت و موجبات رفاه و سرگرمی مردم را فراهم آورد …..»
در کتاب تفصیل احوالات دار الایمان قم تألیف محمد تقی بیک ارباب می‌نویسد: « بند نیمور سد سنگی است که در روخانه بسته‌اند و در عهد جمشید میگویند بسته شده است تا حال برقرار است و در آنجا سنگ‌ها به کار برده‌اند که همۀ آن را مهر کنده‌اند که کسی جای دیگر نبرد و در کنار آن سد دو شتر گلو کنده‌اند که به اصطلاح اهل دار الخلافه طهران (منگل) می گویند از آن شتر گلو به قدر سی سنگ آب به نهر نیمور می‌رود و هرگز محتاج تنقیه نشده و از عجائب آن شتر گلو این که هر چه در بالای آن به آب بریزند از طرف دیگر قطعه قطعه بیرون می‌آید. کسی ندانسته در آنجا چه صنعت به کار برده‌اند هرچه خواسته‌اند شتر گلو را خالی کنند که سرِ این کار معلوم شود میسر نشد به جهت آنکه از خود شتر گلو چشمۀ آب بیرون می‌آید و در بالای نیمور چشمه‌ای است که به آبادی نیمور می‌آید.»
همچنین در خصوص ستونی که به نام میل میلونه معروف است و هم اکنون در شمال نیم‌ور و در میان دشت کشاورزی به جای مانده و همچنین آتشکدۀ آتشکوه که در ۵ کیلومتری شرق نیم‌ور و در روستای آتشکوه قرار دارد، حمزۀ اصفهانی درکتاب «تاریخ پیامبران و شاهان» تالیف حدود سال ۳۵۰ هجری قمری می‌نویسد:
«گشتاسب در ممنور از روستای انارباد واقع در ولایت اصفهان آتشکده‌ای ساخت و آبادی‌هایی از روستا برآن وقف کرد.»
در کتاب تاریخ قم نیز در سال ۳۷۸ ﻫ .ق(۳۴۱ه.ش) با قلم محمد بن حسن قمی می‌خوانیم: «فامّا رستاقهای قم درین ساعت عدد آن بیشتر از این است زیرا که طسوج هر رستاقی رستاقی گردانیده است که باز مشتملست بر چند طسوج و کتاب ریوع بدین ناطق است، در قدیم سراجه و وازه کرود و قهستان ورودبار و لنگرود طسوج های کمیدان بوده‌اند و طخرود و خوزان و فیستین و وازه طسوج های رستاق ساوه و دور آخر وجوزه و ترور و راونده جرد و طبرش طسوج های رستاق ورّه وفاردان و دیلجان و جاست و قهستان و هنبرد و نمیور [ طسوجهای رستاق] انار ….. نیمور از حیازات انار است و آتشکدۀ آن و آتش در آن بشتاسف ملک نصب کرده است و برافروخته و آنرا چندین اوقافست و گویند که نیمور را سه برادر بنا کرده‌اند درونه و یزدانفست و ستیستاد و خفرهاد خواهر ایشان خفریده بنا کرده است و به نام خود نهاده و گویند که خفرهاد بن سهره برادر سیاران بنا کرده است و به نام خود نام نهاده و آن بنای عجیبست و تا الیوم قایم و محکم است و نقش‌های آن باقی‌اند گوئیا نقاشان آن بامداد در آن آمده‌اند و شبانگاه بیرون رفته و صحیح آنست که آتشکدۀ آن بشتاسف ملک بنا کرده است ….»
در اینجا نیز منظور از بشتاسف همان گشتاسب از پادشاهان کیانیان می‌باشد و در خصوص ساخت آتشکده اتفاق نظری بین حمزه اصفهانی و حسن قمی وجود دارد. در برخی کتب ذکر شده است که گشتاسب سه آتشکدۀ معروف در ایران بنا نهاده است. همچنین در کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران در خصوص زمان حکومت گشتاسب آمده است که زرتشت در سی امین سال سلطنت گشتاسب با او دیدار کرده و گشتاسب را به دین خود دعوت نموده که او هم پذیرفته است و وقوع این اتفاق را به ۶۵۰۰ سال پیش نسبت می‌دهد هر چند بین مورخین زمان زندگانی زرتشت مورد اختلاف می‌باشد و از ۵۰۰ تا ۶۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ذکر شده است.
در تاریخ اساطیری و افسانه‌ای ایرانیان از چهار دوره نام برده می‌شود و در هر دوره یک سلسه فرمانروایی می‌کرده است: ۱- پیشدادیان ۲- کیانیان ۳- اشکانیان ۴- ساسانیان. بر اساس آنچه حمزه اصفهانی در کتاب خود بیان می‌کند روزگار پادشاهی پیشدادیان ۲۴۷۰ سال بوده و جمشید شاه بین سال های ۳۳۷۶ تا ۲۶۶۰ قبل از میلاد مسیح به مدت ۷۱۶ سال حکومت می‌کرده است. از سویی سلسله کیانیان نیز در حدود ۷۷۸ سال حکمرانی کرده‌اند و همای از پادشاهان این سلسله نیز بر اساس ذکر حمزه اصفهانی به مدت سی سال بین سال های ۲۷۸ تا ۳۰۸ پ.م پادشاهی کرده است.
پادشاهان سلسله پیشدادیان یازده نفر بوده‌اند، و در حدود۳۴۸۶ سال قبل از میلاد در مشرق ایران فرمانروایی داشته‌اند. شاهان این سلسله عبارت بوده‌اند ازکیومرث(گیومرد)، هوشنگ، تهمورث، جمشید، ضحاک، فریدون، منوچهر، نوذر، افراسیاب، زو (زاب) وگرشاسب. بنابر سنت ایرانی، تاریخ بشر با کیومرث آغاز می‌شود که در متون نسبتاً متأخر به عنوان نخستین شاه جهان شناخته شده است. در مدتِ پادشاهی و تبار و دودمان این شاهان، اختلافات فراوانی در تواریخ به چشم می‌خورد، که ریشه در روایات شفاهی دورۀ ساسانی دارد.
***
-۱ [ لغت نامۀ دهخدا – نام رستاقی در قم و نیزوادی قم را میگفته اند. در تاریخ قم (ص ۲۳) آمده است : انار در اصل اناربار بوده است بعد از آن اختصار کردند در او و گفتند انار، و انار اسم وادی قم بوده و بار اسم کنار وادی و رهگذر آن و این رستاق را اناربار نام کردند ازبرای آنکه بر کنار وادی واقع شده و در ص ۲۱ آمده: آب تیمره و انار بدین زمین که امروزه قبضه – قم است جمع می شد. ].
-۲ [لغت نامۀ دهخدا – حیازات: به دست آوردن چیزی، جمع کردن و گرد آوردن هر چیزی و محیط شدن بر آن]

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.