خانه » جدیدترین » آیا در انتخابات ۱۴۰۰ اعتبار گذشته افراد ملاک قضاوت حال آن ها خواهد بود؟

آیا در انتخابات ۱۴۰۰ اعتبار گذشته افراد ملاک قضاوت حال آن ها خواهد بود؟

شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۳۹۲

آیا در انتخابات ۱۴۰۰ اعتبار گذشته افراد ملاک قضاوت حال آن ها خواهد بود؟

مهدی مسعودی آشتیانی

انتخابات ریاست جمهوری در ایران همواره بر دیگر انتخابات از جمله انتخابات مجلس تــاثیر می گذارد و آینده سیاسی کشور را دگرگون می کند. انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز یک رخداد مهم و استراتژیک محسوب می شود. مهم بودن این رخداد البته به چرخش کلیدی نخبگان، قابل قیاس است. ابعاد این رخداد و تاثیرات آن در آینده سیاسی ایران، بعدها روشن تر خواهد شد. یک بعد مهم مورد اشاره در این یادداشت، تاثیر این انتخابات در شفاف نمودن عرصه سیاسی ایران است. به عبارتی دیگر پس از انتخابات ۱۴۰۰ شاید چرخشی فوق العاده درحضور نخبگان سیاسی در عرصه بازی سیاست، خلق خواهد شد. واژگان انقلابی و لیبرال در سال های نخست انقلاب فراوان به گوش می رسید. مدتی بعد خط امامی و خط غیرامامی گسترش یافت و به مرور زمان واژه های چپ و راست مصطلح شد. سال ها پیش نیز دوهفته نامه «عصر ما» نشریه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جریان های سیاسی را در چهار طیف چپ و راست سنتی و مدرن تفکیک نموده بود. در آن نوشتار، چپ مدرن تحول یافته چپ سنتی معرفی شده بود. راست سنتی گروه موتلفه و رسالتی ها و راست مدرن هم توصیفی بود که آن نشریه برای کارگزاران سازندگی بکار می برد. برخی از این توصیفات چندان پایدار نماند؛ از جمله اینکه در گذر زمان، طیف ها به هم نزدیکتر شدند و واژگان جدیدی چون اصلاح طلب و اصول گرا خلق شدندو حال نیز واژه اعتدالگرا نیز به اصلاح طلب و اصول گرا افزوده شد.

تا پیش از انتخابات۱۳۹۲، رایج ترین صف بندی و تفکیک، همان واژه های اصول گرا و اصلاح طلب بودو بعداز دولت روحانی واژه اعتدالگرا نیز اضافه شد البته عده معتقد به این موضوع هستند که پیروزی روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ و۱۳۹۶ مدیون اصلاح طلبان بود و این در حالی است که نزدیکان اعتدال گرا در سال های اخیر منکر این موضوع می شوند. برخی حواریون احمدی نژاد، نیز از واژه هایی چون دوم خردادی و سه تیری نیز استفاده می کردند. اما انتخابات ۱۴۰۰ صف بندی جریانات سیاسی را در هم خواهد ریخته و قطعا جریانات نویی را بنیان خواهد نهاد. امروزه تفکیک چپ و راست و اصول گرا و اصلاح طلب و اعتدالگرا، به آسانی میسر نیست.
بسیاری از چپ های دهه های گذشته، امروز راست شده یا به کلی تغییر دیدگاه داده اند. همچنین بسیاری از راست ها، چپ شده اند! همینطور اصول گرایانی که در اردوی اصلاح طلبی قرار گرفته اند یا اصلاح طلبانی که اصول گرا شده اند! و اصلاح طلبانی که اعتدال گرا شده اند و اعتدالگرایانی که اصولگراشده اند.
تازه ترین نمونه این تغییرات اردوگاهی، پیوستن علی مطهری از اردوی سابق (کیهان، رایحه خوش خدمت)، به اصلاح طلبان و حتی نامزدی وی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بوده است. حمایت برخی از اصلاح طلبان از کواکبیان و حمایت بدنه اصولگرای از سردار دهقان شروع جریانات جدید را کلید زده است حضور احمدینژاد نیز از همین دریچه قابل توجه است.
این درهم تنیدگی ها، توصیف فضای سیاسی را دشوار کرده است. به علاوه تحلیلگران درونی و برونی را به گمراهی کشانده و اشتباه در فهم، تفسیر و تحلیل را باعث شده است. مثلا می توان سردرگمی را در پاسخ به این پرسش ملاحظه نمود که اکنون افرادی چون احمد توکلی، اکبر اعلمی، علی مطهری، عماد افروغ ومحسن هاشمی و دهقان و احمدی نژاد و … را باید با منتسب به کدام جریان سیاسی تـوصیف نمود؟ بـــه این لیست می توان افرادی دیگر چون رئیس جمهور فعلی را نیز اضافه کرد.
نگاهی به پوستر انتخاباتی دهه ۷۰ و ۸۰ نشان می دهد تا چه اندازه جناح بندی ها در جمهوری اسلامی ایران تغییر یافته است.
آیا همچنان افراد را به اعتبار گذشته شان باید قضاوت نمود و از آنها به عنوان «روحانیت و روحانیون»، «راست» یا «چپ» و «اصول گرا» و «اصلاح طلب» یاد کرد؟ آن هم در حالی که در این قالب ها نمی گنجند؟باید منتظر اتفاقات آینده بود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.