خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با «پونه بساکی» نقاش و سفالگر اراکی در حاشیه نمایشگاه سفالینه اش با عنوان « پرواز»/دمیدن روح در گِل

گفتگو با «پونه بساکی» نقاش و سفالگر اراکی در حاشیه نمایشگاه سفالینه اش با عنوان « پرواز»/دمیدن روح در گِل

سه شنبه ۳ مرداد ۹۶   شماره ۶۳۷

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

هنر سفال قدمتی بالاتر از چند هزار سال در ایران دارد. سفال هنری است که در آن هنرمند به گِل روح می دهد و عناصر مهمی چون آب، خاک و آتش نقش های اصلی آن را در کنار دستان هنرمند بر عهده دارد. برای اغلب ما تصویری که از سفالگری در ذهن است همان دستانی است که پشت چرخ های سفالگری گِل را شکل می دهد و به شکل کوزه و گلدان در می آورد؛ اما قبل از این چرخ ها، ایرانیان با دستانشان به گل ها شکل می دادند و کم کم تکامل پیدا کرد. هنر سفال نه تنها در ایران بلکه در جهان از گستردگی خاصی برخوردار است. کتیبه های سفالی یکی از انواع این هنر است. هنرمندان سفالگر با زدن نقش های برجسته و نوشتن خطوط به صورت برجسته بر روی سطح گِلی آثار زیبایی را خلق کردند که برخی در رده آثار ارزشمند تاریخی کشور قرار دارند. هم اکنون این هنر تا جایی گسترش پیدا کرده است که نقوش مختلف بر آن در طراحی ها و معماری های داخلی و خارجی خانه ها استفاده می شود؛ اما این کتیبه ها پیش از این یک اثر هنری است. سفالی که در دل خود تاریخ و هنری چند هزارساله را حمل می کنند این روزها در فرهنگسرای آیینه اراک نمایشگاهی با نام « پرواز» برپاست که در آن آثار هنری «پونه بساکی» هنرمند نقاش، عکاس و سفالگر در زمینه کتیبه های سفالی ارائه شده است. او می گوید در باور عموم کتیبه ها فقط در معماری و نماها استفاده می شوند در حالیکه این ها آثار هنری است که قبل از اینکه جنبه تزئینی و دکوری داشته باشند جنبه هنری دارند و خیلی از هنرمندان این رشته اندیشه و نگاه خود را در آن بازتاب می دهند. او ۱۸ سال است که نقاشی را به طور حرفه ای ادامه می دهد، شش سال است که عکاسی می کند و سفال را چهار سال پیش نزد تنها استادی که در این زمینه در اراک بود تا سطح پیشرفته ادامه داد. او هم اکنون در کارگاه شخصی خود نقاشی و سفالگری می کند. این اولین نمایشگاه انفرادی اوست و در طی این سال ها بارها سنگ اندازی های در خصوص برگزاری نمایشگاه هایش شده است.
***
نقاشی، عکاسی، سفال، چرا به دنبال این هنرها آمدید، ویژگی مشترکی دارند؟
قطعا چون هنرهای دیداری هستند و من خط سیر مشخصی در میان آن برای انعکاس آنچه در ذهنم است پیدا کرده ام. من ذهنی مینیمال دارم و به دنبال تعریف همه چیز در یک کادر هستم و این سه هنر این امکان را به من داده است.

با اینکه سال هاست نقاشی می کنید و عکاسی؛ ولی این اولین نمایشگاه انفرادیتان است، آیا اقدامی برای برپایی نمایشگاه داشته اید؟
در نمایشگاه های گروهی حضور داشتم خصوصا نمایشگاه عکاسی؛ ولی در مورد برگزاری نمایشگاه ها برخی مسائل هست که هنرمند ترجیح می دهد نمایشگاهی نداشته باشد. تا کنون یک بار برای نمایشگاه نقاشی و دو بار برای نمایشگاه عکاسی درخواست داده ام؛ ولی درخواستم مورد موافقت قرار نگرفته است. برای نمایشگاه های نقاشی فکر می کنم عضویت در انجمن هنرهای تجسمی یک شرط باشد؛ ولی غیر از آن نگاه های سلیقه ای کارشناسانی که در مورد نمایشگاه ها تصمیم می گیرند نیز هست. بسیار پیش آمده سبک هنرمندی چون نزدیک و مورد علاقه آن ها نبوده از نمایش داده شدن محروم شده است. در مورد نمایشگاه عکاسی هم یکبار با وجود رزرو تاریخ آن را لغو کردند و بهانه شان این بود عکس هایت کارگاهی است در حالی که عکس های من طی سه ماه از سینما فرهنگ اراک تهیه شده بود و آرشیو خوبی از این سینمای باسابقه بود؛ بعدتر فهمیدم در واقع قرار بود نمایشگاه عکس دیگری جایگزین نمایشگاهم شود و این ها بهانه بود.

عجیب است پس چطور گاه نمایشگاه هایی با سطح پایین در همین نگارخانه برگزار می شود؟ به نظر شما فیلترینگ و نگاه کارشناسی در آن زمان کجاست؟
برای همین نمایشگاه حاضر، من یک سال دنبال مجوز بودم و بعد از ملاقات چند مسوول با برگزاری آن موافقت شد. متاسفانه سفال را جز هنر تجسمی نمی دانند و در این یک سال توجیهشان این بود که نگارخانه فرهنگسرا فقط برای نمایش آثار تجسمی است و هنر کتیبه یک صنایع دستی کپی است و نمی توانید آن ها را اینجا نمایش دهید. واقعا جای تعجب دارد قدمت این هنر در ایران چند هزار ساله است چطور می تواند کپی باشد از طرفی اگر برایشان کیفیت اثر و کپی نبودن آن مهم است چرا در این نگارخانه شاهد برپایی نمایشگاه های نقاشی هستیم که همگی آثار پوستری و در واقع بازاری هستند. یا حتی نمایشگاه های عکسی که صرفا به جهت موضوع اجازه برپایی دارند وگرنه عکس هایشان از لحاظ تکنیک و اصول اولیه عکاسی دارای اشکال هستند.

پس به نگاه مسئولین و تصمیم گیران نیز نقد وارد است؟
به نظرم برای مسوولین، هنرمند و اثرش حتی در حد حمایت معنوی در اولویت نیست وگرنه این شهر هنرمندان بسیار زیادی دارد که خیلی ها برای دیده شدن در اینجا نمی مانند وقتی برای برگزاری یک نمایشگاه معمولی نگاه سلیقه ای مانع می شود و حتی هنرت را بی اعتبار می کنند قطعا انگیزه ای نمی ماند از طرفی امکانات سخت افزاری نیز محدود است با این حجم تقاضاها و نوع گزینش ها بی شک فرصتی برای خیلی ها فراهم نیست که آثارشان را ارائه دهند اگر تعداد نگارخانه ها بیشتر بود من می توانستم در سال سه نمایشگاه در رشته های کاری ام برگزار کنم.

جدای از عدم نگاه حمایتی مسوولین و کمبود کارشناسان خبره در فضاهای هنری بعنوان یک هنرمند چقدر سعی می کنید مخاطب را با خود همراه کنید؟
از دید من کار هنرمند این نیست که از ابتدا بنشیند و بگوید من این اثر را خلق می کنم تا این تاثیر را بگذارد و یا اینکه این پیام را داشته باشد، من خودم را ارائه می کنم. آنچه می بینم از دنیا و تاثیری که از شرایط می گیرم از ذهن خود عبور می دهم و از زاویه دید خودم شکل و فرم می دهمش و اندیشه ام را در آن جاری می کنم. من زمانی که نقاشی می کشم یا عکاسی و سفال انجام می دهم به آنچه دغدغه ام هست فکر می کنم که ممکن است خیلی شخصی باشد؛ ولی چون انسان متاثر از اطراف است بی شک مخاطب نقطه اشتراکاتی پیدا می کند و یا حتی برداشت دیگری از اثر می کند. هنر اگر رها باشد تاویل پذیر نیز می شود و هر فردی برداشت خود را از آن خواهد کرد مگر اینکه دیگر خیلی نمادهای شخصی در آن باشد که در هنرهای دیداری ارتباط گیری برای مخاطب آسان تر است.
در باور عموم هنر سفال یک کار سخت است زیرا با خاک و گِل در ارتباط است و بیشتر مردانه است فکر می کنید بعنوان یک هنر در میان مردم شناخته شده است؟
در حال حاضر شرایط و نگاه مطلوب تر است خصوصا کتیبه های سفالی برای مردم جذابیت دارد به دلیل چند بُعدی بودن و داشتن حجم و در عین حال ظرافتی که کار دارد؛ اما خوب یادم است که در ابتدا خیلی ها به من می گفتند این که هنر نیست، گِل بازی است؛ البته کار سفال سخت است و سنگین، وَرز دادن گل و یکدست کردن آن مرحله مهمی در سفالگری است که نیاز به حوصله و توانایی دارد زیرا اگر این کار به درستی انجام نشود اثر تَرَک می خورد بنابراین اغلب آقایان دنبال این کار می آیند و البته در نهایت نقش های ظریفی را بر گِل می زنند. از دید من در عین سختی این کار لطافتی دارد که به نظرم بیشتر زنانه است.
در این نمایشگاه در تمامی تابلوها یک پرنده دیده می شود؟ در مورد این مجموعه توضیح دهید؟
نمایشگاه پرواز شامل ۲۷ کتیبه سفالی است که در همه آن ها پرنده محور اصلی کار است. این پرنده ها همگی تنها هستند و به نوعی نشان دهنده ذهنیت فردگرای من است؛ اما من این پرنده ها را در محیط قرار داده ام باغ، قفس یا در حال پرواز فقط در یکی دو مورد این پرنده ها بدون محیط و مطلقا تنها هستند. برای نشان دادن محیط ها از خطوط رنگی سبز و برخی نمادها استفاده کرده ام. مثلا بته جقه که در بیشتر کتیبه ها دیده می شود. باید بگویم به دنبال نمادگیری صرف نبودم و نمی خواستم ذهن مخاطب به سوی خاصی برود؛ ولی برخی مفاهیم برایم مهم بود که با ذهنیت خودم تلفیق شد.
زن بودن چقدر در آثارتان بروز پیدا می کند؟ برخی می گویند ما به دنبال نگاه انسانی هستیم نمی خواهیم به آثارمان جنسیت بدهیم.
مگر می شود من یک زنم و نوع زندگی و دغدغه های زنانه ام در آثارم ناخودآگاه می آید حتی اگر نخواهم. در آثار من زنانگی بسیار برجسته است اغلب موضوع و سوژه کارهایم زن است و آن زن هم قطعا خودم هستم، شاید اگر برخی ممیزی ها نبود در کنار این مجموعه از آثار زنانه و رئالم هم دیده می شد. گاهی فکر می کنم همین نگاهم در برگزار نشدن نمایشگاه های نقاشی ام بی تاثیر نبوده است؛ ولی من نمی توانم خود را سانسور کنم آنچه ذهن من را درگیر کند چه زیبا و چه زشت در اثرم می آید. اصلا همان دلمشغولی انگیزه خلق یک اثر می شود. مخاطب من در وهله اول با من رو به رو می شود؛ ولی ممکن است آن درگیری ذهنی من مساله ای جهانشمول باشد و مخاطب نیز با آن ارتباط بگیرد.
ارتباط مخاطبان با آثارتان در این نمایشگاه چگونه بود؟
بیشتر جنبه زیباشناسی برایشان داشت یعنی از ظرافت و طرح خوششان آمده بود؛ ولی خیلی ها را دیدم که در خلال کتیبه ها به دنبال تحلیل و معنا بودند و برایم جالب بود که چقدر آنچه برداشت کرده بودند با آنچه در ذهن من بود متفاوت و حتی گاه فراتر از نگاه من بوده است.
شما آثار این نمایشگاه را برای فروش گذاشته اید، آیا تجربه فروش آثار هنری را داشته اید، فکر می کنید مردم برای این آثار هزینه می کنند؟
وقتی هنرمند اثری را خلق می کند به دنبال فروش آن نیست حداقل برای من اینطور است هر کدام از آثارم بخشی از وجود من است و اگر برایم امکان داشت همه آن ها را برای خودم نگاه می داشتم البته در مورد نقاشی هایم اینطور است ناگفته نماند اینکه آثارم را نمی فروشم تنها برای مسائل و دلبستگی شخصی نیست بلکه چند سال گذشته به این کار اقدام کردم؛ ولی استقبال نشد. اما در مورد سفالینه هایم از آنجاییکه نگهداری کتیبه های سفالی سخت است تصمیم گرفتم برای فروش نیز اقدام کنم هرچند هنوز خیلی این مساله اولویت نیست. مساله عدم توان مالی مردم نیست، مساله این است که مردم تجملاتی و مصرف گرا شده اند؛ ولی هنوز تفاوت کار هنری را از کارهای وارداتی بخصوص چینی تشخیص نمی دهند و در بازار هم که به وفور وجود دارد.

در زمینه سفال هم، سفال چینی مشکل ساز شده است؟
بله، شاید باورتان نشود ولی اینقدر این واردات زیاد بود که حتی لالجین همدان پایتخت سفال ایران هم با چالش رو به رو شده بود و به نظرم بهتر است در کنار فرهنگسازی مردم در استفاده از هنر و تولید ایرانی به صورت موازی ساز و کاری برای کنترل ورود این کالاها شود.

از مشکلات پرداختن به کار سفال هم بگویید، سختی هایی خلق یک اثر؟
مهم ترین مشکل نداشتن کوره است و من اغلب برای پخت کارهایم از دوستان کوره قرض می کنم. امکان خرید کوره هست؛ ولی از آنجایی که کار سفال بازخورد مالی ندارد اغلب آن هایی که کوره خریده اند در هزینه های پرداخت مانده اند و آنر ا فروخته اند. دوستانی داشتم که فقط دو بار کوره هایشان را روشن کردند؛ ولی کارگاهشان به دلیل عدم بازدهی تعطیل شد. مثلا یک تابلو کوچک کتیبه برای من غیر از صرف زمان نزدیک به ۵۰ هزار تومان هزینه دارد؛ حداقل باید اثر را یک برابر و نیم بفروشم که اصل پول و کمی سود برایم باقی بماند؛ ولی هنوز مردم ضرورت استفاده از آثار هنری هنرمندانشان را پیدا نکرده اند و بازار پر شده از آثار تقلبی و بی کیفیت.
این هنرمند جوان می گوید من یاد گرفته ام که بغیر از خودم از کسی انتظار نداشته باشم و از بی توجهی ها دلسرد نشوم. نمایشگاه سفالینه ( کتیبه های سفالی) پونه بساکی با عنوان « پرواز» تا چهارم مرداد ماه در نگارخانه استاد آشتیانی فرهنگسرای آیینه اراک برپاست.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.