خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگو با « نفیسه مهری» کارگردان نمایش «در»/سردرگم های بی مکان

گفتگو با « نفیسه مهری» کارگردان نمایش «در»/سردرگم های بی مکان

چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۶  شماره ۸۰۰

***

وقایع استان

سمیه انصاری فر

***

بروم یا بمانم؟ من اینجا را دوست دارم آنجا را هم دوست دارم، من بالاخره از اینجا می روم یک روز می روم ولی کجا؟ باید بروم حتی اگر شده تنها اصلا اشتباه کردم که برگشتم…
تردید، تردید و تردید میان رفتن و ماندم… سردرگمی، جستجوی ایده آلی که هرگز پیدایش نمی کنیم. بیقراری و بیقراری این ها با نسل سوم جامعه ما همیشه بوده و هست. هویت مسئله این نسل است اینکه به جایی که در آن به دنیا آمده اند باید تعلق داشته باشند و یا نه؟ باید برای زندگی بهتر رفت یا ماند و همینجا ساختش؟ پس تکلیف وابستگی هایمان چه می شود؟ آن ها که دوستشان داریم؟ این ها سوال هایی است که در ناخودآگاهمان رخنه کرد و گاه یک تلنگر باز آن ها را به سطح ذهنمان می آورد.
تئاتر، فیلم، داستان و … معمولا از دو طریق احساس تماشاگر را متاثر می کند یا از طریق عوامل بیرونی مانند اتفاقات، ایجاد گره و باز کردن آن و یا نه دست بر روی عمق احساساتی می گذارند که ما به ازای بیرونی دارند و مخاطب آن را تجربه کرده است. نمایش «در» از دسته دوم است آدم هایش ما به ازای بیرونی دارند. تئاتری که تماشای آن ممکن است تمام سئوال های بالا را برای بسیاری از مخاطبینش ایجاد کند. مخاطبی از جنس جوانی که شاید گفتگوی درونی خود را حالا در گفتگوی بازیگری که رو به رویش ایستاده دوباره مرور کند.
مرجانه ممکن است همان مرد جوانی باشد که ردیف دوم تماشاچیان نشسته و میان یک بود و نبود و یا باید و نباید سردرگم باشد. و در آخر همچنان نمایش این سوال را باقی می گذارد که بالاخره کدام را باید انتخاب کرد کدام درست تر است. هر کدام از مرجانه ها چمدان را از دست دیگری می کشد؛ ولی هیچ کدام هنوز تصمیم قطعی ای نگرفته است. نمایش «در» به نویسندگی مهدی مشهور ،کارگردانی «نفیسه مهری» وبا بازی «کبریا معصومی»، «کمند خلجیان» و «کیمیا کاشف پور» از چهارم اسفند در فرهنگسرای آیینه اراک به روی صحنه رفته است. این نمایش روایتگر زندگی سه زن به نام مرجانه است. مرجانه هایی که می توانند هر سه یکی باشند و یا نه هر کدام زنی باشند که شبیهشان در جامعه فراوان است و این ها نماینده آن ها هستند. مرجانه هایی که هر کدام به نوعی درگیر مسئله مهاجرت هستند. در ادامه به گفتگو با «نفیسه مهری» کارگردان این نمایش نشسته ایم. او فارغ التحصیل کارشناسی بازیگری است و بعد از سال ها حضور موفق در عرصه بازیگری حالا در کسوت کارگردان قرار گرفته است. البته او قبل تر سابقه کارگردانی در کارها و جشنواره های دانشگاهی را داشته است؛ ولی این اولین تجربه جدی او بعنوان یک کارگردان در تقابل با مخاطب است.
 چرا این نمایشنامه را انتخاب کردید؟ آیا نزدیکی به دغدغه های شخصی تان دلیل آن بود.
شخصا به متن هایی که فضای سیال ذهن دارند و به سمت ابزورد می روند علاقه دارم و این علاقمندی باعث شد که این نمایشنامه از مهدی مشهور را انتخاب کنم. البته این متن در کنار پوچ گرایی خود گاهی به فضای رئال نیز نزدیک می شد. نکته بعدی این بود که احساس می کردم این نمایشنامه آیینه از ما نسل سومی ها و بازتابی از شرایط و دغدغه های خیلی از ماست و به نوعی احساس همزاد پنداری با متن کردم. البته تمرکز این نمایشنامه بر مسئله مهاجرت است؛ ولی آنچه اصل ماجراست و تاکید بر آن است مسئله سردرگمی نسل سومی هاست و درگیری آن ها میان ماندن و رفتن و تردیدی که در سرتاسر زندگیشان وجود دارد. درست است که شخصیت های نمایش زن هستند ولی این یک مسئله عام است و درگیری است که زن و مرد ندارند.
 نمایش در یک صحنه خالی و بدون هیچ دکوری اجرا می شود نگاهی که پشت این انتخاب بود را بعنوان یک کارگردان توضیح دهید.
در کلیت نمایش ما دچار یک بی مکانی هستیم که می توان آن را در همان سردرگمی و گنگ بودن معنا کرد. از آنجایی که شیوه روایت سیال ذهن بود تصمیم گرفتم هیچ چیز در صحنه نباشد و اجازه بدهم ذهن کارکرد خود را در کنار این نمایش داشته باشد. ذهن در هر لحظه می تواند بدون محدودیت هزاران تصویر داشته باشد. فکر کردم اگر دکور یا آکسسوار صحنه بدهم به تصاویر ذهنی مخاطب شکل داده ام و آن را محدود به نگاه خود کردم. بنابراین صحنه را خالی گذاشتم و اجازه دادم تا مخاطب هر تصویری را خودش متصور شود و برداشت خودش را با توجه به حس و ارتباطش با نمایش در آن لحظه داشته باشد.
البته در ابتدا تصمیم این بود که دکور داشته باشم و می خواستم نمایش در فضای فرودگاه رخ بدهد؛ ولی ترجیح دادم که در طراحی صحنه به این سمت حرکت کنم که بی مکانی بیشتر و بیشتر مشخص شود و تنها از یک چهارپایه و چمدان در صحنه استفاده کنم.
 با توجه به خالی بودن صحنه به دلیل آنچه در ذهن در نزدیکی به بی مکانی بود؛ قطعا کار بازیگران سخت تر می شد زیرا آن ها باید تمام حس و بازی را بدون هیچ امکان دیگری و تنها با لحن و بدن خود منتقل کنند؟ واکنش بازیگران و ارتباط گیری آن ها با این نوع از کارگردانی چطور بود؟
در ابتدا بچه ها در تمرین هایمان می خواستند برخی وسایل در صحنه باشد تا در بازی و ارتباط گیری آن ها تاثیر داشته باشد؛ ولی کم کم با شرایط کنار آمدند و متوجه شدند که اگر به نقش را درک کنند خیلی هم کار سختی نیست. البته تمام تلاش من این بود در بازی گیری از بچه ها و انتخاب نقش ها به توانایی های آن ها و تجربه شان توجه داشته باشم و بازیگران نیز آنچه را که من می خواستم به روی صحنه بردند.
 با توجه به اینکه کار دغدغه ای که بدون شک فراگیر است را مطرح کرده واکنش مخاطبان در پایان کار چطور است؟ و همچنین واکنش به اولین کارگردانی شما؟
در چندروزی که اجرا رفته ایم استقبال از نمایش خوب بوده است و بازخورد مثبت هم گرفته ایم و اغلب مخاطبان بعد از دیدن نمایش کار ما را در شبکه های مجازی به دیگران پیشنهاد داده اند و اینکه خیلی ها از لحاظ دغدغه شخصی با آن ارتباط برقرار کردند، برایم جالب بود. البته عده ای از تماشاگران هستند که متاسفانه با غرض کار را می بینید و یا فکر می کنند چون این اولین کار یک کارگردان است ارزش دیدن ندارد. در حالیکه بهرحال هر کارگردانی بعد از کسب تجربه و یادگیری باید از جایی شروع کند و این نگاه خیلی منطقی نیست از طرفی همچنان نسبت به حضور کارگردانان زن واکنش های منفی وجود دارد که امیدوارم این نگاه تعدیل شود.
 بعنوان فردی که سال هاست در عرصه تئاتر استان مشغول به فعالیت هستید به نظرتان چقدر فضای تئاتر استان به ویژه اراک به نقد نیاز دارد؟
به نظرم به شدت این خلا احساس می شود و باید در این زمینه اقدامی شود و جلسات نقد و بررسی بعد از هر اجرای عموم برگزار شود. این برای همه اهالی تئاتر مفید خواهد بود چه آن ها که سابقه کار دارند و چه تازه کارها. حداقل با این اتفاق کارهایی که بر روی صحنه می روند از سطح کیفی بالاتری برخودار می شوند زیرا کارگردان و عوامل آن می دانند که قرار است کارشان به طور جدی ارزیابی شود.
 آیا معتقدید که فضای تئاتر استان ما دچار جشنواره زدگی شده و اگر اینطور است دلیل آن را چه می دانید.
بله فضا اینطور شده و البته اجتناب ناپذیر است. من معتقدم تئاتر برای مخاطب باید اجرا برود حتی در جشنواره نیز نظر مخاطب مهم تر از نظر داوران است چون تئاتر با مخاطب تعریف می شود. البته نمی توان به اهالی تئاتر ایراد گرفت که چرا گرایش بیشتری به جشنواره دارند وقتی بچه ها نمایشی را آماده می کنند و به روی صحنه می برند؛ ولی تماشاگر نمی آید و بلیتی نمی فروشند و ممکن است کارشان اصلا دیده نشود مجبورند از طریق دیگری اقدام کنند. زمانی که نمایشی در جشنواره اجرا می رود حداقلش این است که یک اجرای پرتماشاگر دارد و کار دیده می شود.
از طرفی بحث مالی و ورودی جشنواره و یا جوایزی که ممکن است کار کسب کند نیز هست. تولید و اجرای یک نمایش هزینه هایی دارد که اغلب با شرایط مخاطب و فروش بلیت در شهر ما این هزینه بازنمی گردد بنابراین اغلب کارگردانان برای جبران این هزینه ها در جشنواره شرکت می کنند.
نمایش «در» تا سیزدهم اسفندماه هر روز ساعت ۱۸ به روی صحنه می رود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.