خانه » پیشنهاد سردبیر » گفتگوی «وقایع استان» با «احمدرضا بهادری پور» کمک مربی بومی تیم فوتبال آلومینیوم/حرف های مگو

گفتگوی «وقایع استان» با «احمدرضا بهادری پور» کمک مربی بومی تیم فوتبال آلومینیوم/حرف های مگو

دوشنبه ۱۶ اسفند ۹۵ شماره ۵۴۵
وقایع استان-یاسر هویدی:
در فوتبال اراک قطعا جوان های کاربلد و تحصیلکرده ای وجود دارند که شاید در زمان حضور و یکه تازی برخی غیربومی ها در فوتبال این شهر نامی از آن ها برده نمی شد. «احمدرضا بهادری پور» مربی جوان و شایسته شهرمان یکی از این جوانان است. در این شماره وقایع استان به گپ وگفت با این جوان فوتبالی که حالا کمک مربی تیم آلومینیوم نیز هست نشسته است.
***
آقای بهادری پور خودتان را بیشتر برای خوانندگان وقایع استان معرفی کنید.
احمدرضا بهادری پور هستم ۲۸ سال سن دارم فارغ التحصیل رشته کارشناسی ارشد در رشته تربیت بدنی و گرایش مدیریت ورزش، دارای مدرک درجه B آسیا و مدرک سطح یک دروازه بانی و سطح یک بدنسازی همچنین دوره های متعدد و متنوعی را در زمینه فوتبال فرا گرفته ام.
تا رده امید های استان فوتبال بازی کردم و فعالیتم در زمان بازی محدود به خود استان بوده است در زمان بازیگری نتوانستم آنطور که باید پیشرفت کنم که شاید بدلایل ضعف خودم بود و با توجه به علاقه زیادی که به مربی گری در فوتبال می دیدم و با توجه به اینکه حس رهبری قدرتمندی از دوران کودکی در من وجود داشت تصمیم گرفتم به علاقه ام سمت و سویی جدی بدهم و مربیگری در فوتبال را بصورت علمی و جدی ادامه دهم.
آغاز راه مربیگری من در فوتبال همراه شد با پیشنهاد کار آقای علی عسگری که از من خواستند در مدرسه فوتبال وی فعالیت کنم آن زمان فقط ۱۸ سال سن داشتم بنابراین به نوعی مربیگری را مدیون آقای عسگری هستم. مربیگری را از پایین ترین رده یعنی زیر ده ساله ها آغاز کردم و سلسله مراتب را بخوبی پشت سر گذاشتم و تا لیگ یک که در حال حاضر در آن مشغول هستم طی کردم.
همه زندگی من فوتبال و تمامی زوایای زندگی شخصی ام به طرز پر رنگی تاثیر گرفته از فوتبال است و تمام اتفاقات زندگی من حول محور فوتبال می گذرد. حتی تحصیلات دانشگاهی من نیز متاثر از علاقه وافر به فوتبال بود و با اینکه مدرک متوسطه ام فنی و رشته طراحی صنعتی بود تحصیلات عالیه ام را بخاطر فوتبال به سمت رشته تربیت بدنی سوق دادم حتی دو ترم در رشته دکتری تربیت بدنی تحصیل کردم ولی از آنجا که اهداف خود را در فوتبال فرامرزی می بینم باید ابتدا وضعیت خدمت مقدس سربازی خود را مشخص نمایم به همین دلیل تحصیل در مقطع دکتری را رها کردم.
زمان های بسیاری را بخاطر علاقه به فوتبال از خانواده ام دور بوده ام تا دو سال قبل فوتبال هیـچ فایده ای برای من نداشت و هرچه از این رشته درآمد داشتم صرف کلاس ها و دوره های گرانقیمت فوتبال کردم. هر چند از این تصمیم خود راضی هستم .در تیم های آلومینیوم و پارس جنوبی افتخار همراهی با آقای پاشازاده را داشتم که در هر دو تیم موفق به صعود به لیگ بالاتر شدیم.
آقای بهادری از چه زمانی حضور شما در فوتبال رنگ و بویی جدی تر گرفت؟
دو سال قبل همراه با زمزمه های مبنی بر خرید امتیاز یک تیم لیگ دویی برای باشگاه آلومینیوم من یک تیم جوانان را رهبری می کردم که بصورت کاملا شخصی این تیم اداره می شد، این تیم را قهرمان استان کردیم و به پلی آف کشور نیز راه یافتیم آن تیم به سرانجام خوبی نرسید و از بین رفت؛ ولی جوانهای آینده داری را به فوتبال اراک معرفی کرد. این اتفاق همزمان شده بود با خیز بلند علی دهشمند مدیرعامل وقت باشگاه آلومینیوم برای یک تیم با برنامه صعود به لیگ برتر که با پیشنهاد وی و دوست خوبم آقای پناهی وارد این مجموعه شدم و دو هفته نیز افتخار همکاری با اقای نیکبخت داشتم که پس از برکناری وی و سپردن سکان هدایت تیم به آقای پاشازاده برگ جدیدی در زندگی فوتبالی و حرفه ای من رقم خورد، همسویی فکری و فنی زیادی که من با آقای پاشازاده داشتم و تفکر مثبتش نسبت به هدایت علمی فوتبال باعث شده از آن روز تا کنون همیشه افتخار همراهی وی را در تیم های مختلف داشته باشم.
صحبت از آقای دهشمند شد. دهشمند را در فوتبال چطور فردی ارزیابی می نمایید؟
علی دهشمند یک مدیر جوان در فوتبال استان می باشد که بزرگترین خصیصه اش عشق وافر به فوتبال است، دهشمند فوتبال را به خوبی می شناسد و به هزارتوهای آن آشناست بازیکن ها و سطح فنی آنها را می شناسد و به خوبی مدیریت فوتبال را می داند در کنار نواقصی که همیشه وجود داشته علی دهشمند فوتبالی ترین و دلسوز ترین مدیرعاملی بود که افتخار همراهی و همکاری با او را داشتم و امیدوارم روزی فرا برسد که وی دوباره به سطح اول فوتبال این شهر بازگردند. یکی از بهترین تیم های تاریخ لیگ دسته یک را آقای دهشمند برای آلومینیوم جمع کردند که متاسفانه نیم فصل قبل با تمام زحمات آقای دهشمند ره به جایی نبرد.
از تیم لیگ دو آلومینیوم برایمان بگویید؟
بهترین بازیکن های وقت در کنار تفکر مثبت صعود بهمراه رهبری عالی مهدی پاشازاده یکی از بهترین تیم های تاریخ این شهر را ساخته بود که با مقام قهرمانی و با قدرت به مسابقات لیگ یک صعود کرد در آن تیم میل به صعود و برتری هرگز فروکش نکرد و تمامی ارکان باشگاه و تیم فقط و فقط یک هدف را که همان صعود به لیگ یک بود از ابتدای مسابقات دنبال کردند و در نهایت به بهترین شکل ممکن هدف ما محقق شد.
پس از صعود به لیگ برتر چرا باشگاه با آقای پاشازاده همکاری خود را ادامه نداد؟
آقای پاشازاده تصمیم داشتند با آلومینیوم ادامه دهند و خواست قلبی وی ادامه کار با مجموعه بود ولی تضاد های فکری موجود با آقای دهشمند خصوصا در زمینه جذب بازیکن برای مسابقات لیگ یک باعث شد ادامه همکاری با او مقدور نشود و به نظر من ضربه محکم اولیه را دقیقا همین اختلاف نظر به تیم وارد کرد.
آیا پروازی بودن آقای پاشازاده یکی از دلایل قطع همکاری نبود؟
هرگز، ببینید اختیار یک باشگاه دست مدیرعامل مجموعه است آقای دهشمند می توانستند در قرارداد آقای پاشازاده قید کنند که وی حق خروج از کشور را در محدوده های معین زمانی ندارند در تیم پارس جنوبی این مورد در قرارداد آقای پاشازاده قید شده بود و او فقط در تعطیلات نوروز بمدت ۷ روز عازم اسپانیا شدند تا در کلاس آموزشی فوتبال شرکت کنند این مورد شایعه ای بیش نبود و دلیل اصلی همان بود که عرض کردم. خصوصا اینکه عدم حضورش به نفع مربیان اراک بود زیرا در زمان فعالیت در الومینیوم پنج دستیار بومی داشتند که در زمانهای سفرشان سکان اجرای تمرینات در دستان آن ها بود. سفرهای پاشازاده بیشتر به دلیل بیماری مادر مرحومشان بود که برای معالجه وی را به خارج از کشور می بردند. این بهانه ای بیش نبود بایستی نتیجه و خروجی مربی را در نظر بگیریم در حال حاضر تعریف مشخصی از مربی خوب یا مربی بد نداریم فقط می توانیم بگوییم مربی موفق است یا موفق نیست که او در لیگ دو و یک مربی بسیار موفقی هستند.
و آغاز کار با آقای دلگرم چگونه بود؟
قبل از آغاز کار با اقای دلگرم آقای مرزبان بسیار به نیمکت آلومینیوم نزدیک شده بودند که همزمان شد با تغییر و تحولات مدیریت کارخانه که نتوانستیم تضمین مالی به این مربی دهیم و این انتقال میسر نشد. آقای دلگرم فوتبال را به صورت کاملا علمی و آکادمیک پیگیری کرده وکاملا برنامه ریزی شده و علمی تیم را آماده مسابقات می کردند نظم بسیار دقیقی در کار داشتند و زمان بسیار زیادی را به کار اختصاص می دادند، شب و روز تیم ها و بازیکن های حریف را آنالیز می کردیم. یک نیم فصل افتخار همکاری با وی را داشتم و شاید سخت ترین دوران فوتبالی من زمان همکاری با وی بود چون شب و روز به برنامه ریزی و آنالیز تمرینات و نحوه آماده سازی تیم مشغول به کار بودیم در زمان دلگرم از تمامی تمرینات تیم فیلمبرداری می شد و برای هر لحظه از تمرین وی برنامه ریزی قبلی داشتند تیم در زمان هدایتش قبل از مسابقات به آمادگی کامل بدنی رسیده بود و نتایج خوبی هم گرفتیم و تا رده چهارم جدول هم بالا رفتیم؛ ولی از نیم فصل دوم به دلیل فشار تمرینات بدن های بازیکن ها تحلیل رفت و تیم روز به روز پایین تر آمد.آقای دلگرم ضعف در مدیریت برخورد با بازیکنان را بصورت مشهود در کار خود داشتند و همین امر بزرگترین نقیصه کارش بود بنابراین عنان تیم از دست او خارج شده بود. وی کارنامه ارزشمندی بعنوان بازیکن فوتبال نداشتند. در زمان هدایتشان نیز برخی عدم همکاری ها با مدیریت باشگاه دیده می شد و یک مساله مالی نیز در زمان او پیش آمد که خیلی خوشایند نبود. به نظرم آقای دلگرمی برای سرمربیگری آلومینیوم مناسب نبودند و نبایستی ما هر پیشنهادی را بپذیریم بایستی همه جوانب را در نظر بگیریم و به یک پیشنهاد پاسخ دهیم. ولی تیم در نیم فصل نتایج خوبی گرفت و این ناشی از زحمات آقای دلگرم کادر فنی و مدیریت خوب آقای دهشمند بود.
و پس از دلگرم ورود آقای مهابادی
در زمانی که باشگاه تصمیم داشت که همکاری خود را با آقای دلگرم قطع کند تلاش های زیادی صورت گرفت که آقای پاشازاده به مجموعه برگردند حتی صحبت ها خیلی جدی شده بود و دقیقا در زمستان سرد اروپا پروازهای اتریش به تهران کنسل شد حتی همکاران ما در بخش روابط عمومی پرینت گزارش لغو پرواز های وین را نیز به مدیریت باشگاه آقای آنجفی ارائه دادند که وی در تصمیمی عجولانه آقای مهابادی را با کارنامه ای متوسط به جای آقای دلگرم نشاندند و تیمِ رده پنجم به آقای مهابادی تحویل شد.
بیشتر از تیمی که در اختیار آقای مهابادی بود برایمان بگویید از ضعف ها و کاستی های تیم بفرمایید که چرا آن تیم چنین نتایجی را کسب کرد؟
ببینید مشکل اصلی ضعف مدیریتی شخص آقای آنجفی مدیرعامل وقت بود این تیم متعلق به مردم اراک است اگر آلودگی برای شهروندان است این تیم فوتبال هم متعلق به مردم است. شخص آقای آنجفی بدون هیچ پیشینه مدیریت فوتبالی سکان باشگاه را در دست گرفتند در حالیکه برای مدیریت فوتبال ساخته نشده بودند.وی حدود ۲۰ سال از فوتبال اراک و فوتبال کشور دور بودند و انتقادپذیر نیز نبودند. زمانی که آقای مهابادی سرمربی تیم شدند آقای پاشازاده در تیم پارس جنوبی مشغول به کار بودند که به من پیشنهاد همکاری دادند و من با مراجعه به دفتر آقای آنجفی و دیدار با او خواستار رضایتنامه و تسویه حساب شدم تا بتوانم در کنار آقای پاشازاده فعالیت کنم که وی در همان جلسه با خوشرویی عنوان کردند که شما افتخار ما هستی و همچون برادر من می باشید من مانع پیشرفت شما نمی شوم
ولی با وجود قول مساعد نامه ترک تمرین من را زدند و من جریمه ۳۰ میلیون تومانی شدم. البته من فقط قربانی این موارد نبودم و با دیگران هم از این دست رفتار شده بود. وی از جنس فوتبال نبودند و بایستی مشاور های فوتبالی و از جنس فوتبال کشور همراه خود می کردند. همین ضعف ها منتج می شود به انتخاب یک مربی همچون آقای مهابادی به عنوان سرمربی چون مشاور های خوبی در کنارش قرار نداشتند و متاسفانه بدترین تصمیم انتخاب این مربی برای ادامه کار در نیم فصل قبل بود.
مهابادی تیم پنجم جدول را تحویل گرفت با بهترین بازیکن ها و ۶ مربی بومی که رفته رفته مربیان اراکی حذف شدند و کادر وی وارد تیم شدند و بچه های بومی یکی پس از دیگری از تیم پس زده شدند. در بدو ورود اکبر بختیاری از منصوبین قدیمی آقای مهابادی جذب تیم شدند و تیم را در پایان فصل در رده نهم تحویل دادند. بدترین برخورد ها خصوصا با بازیکنان بومی در زمانش رخ داد بازیکنان جوانی از ترکیب تیم دور ماندند و سرخورده شدند به طوریکه تیم پنجم جدول مسابقات را در رده نهم جدول به اتمام رساند. آنجا که بزرگترین ضعف را ضعف مدیریت آقای آنجفی عنوان می کنم به این علت است که حالا که یک نیم فصل هم آقای مهابادی و خروجی کار آنها را دیدید چرا در میان تعجب و ناباوری همگان یک فصل دیگر قرار داد وی را تمدید کردید؟ شرط تمدید قرارداد آقای مهابادی به زعم خودشان تحویل یک پله بالاتر از پنجم بود که این شرط هم محقق نشد و مهابادی یک فصل دیگر با آلومینیوم ادامه دادند.
و این فصل؟
اکثر بازیکنان پاس اراک سر از آلومینیوم در آوردند و اکثر بازیکنانی که با وی در پاس سقوط کرده بودند دوباره وارد تیم آقای مهابادی شدند، جالب است بدانید رنگ لباس آلومینیوم به رنگ لباس تیم سقوط کرده پاس درآمد و کلیه امور باشگاه تحت سیطره او قرار گرفت و از لباس و اردو تا حمل و نقل و سفر و جذب بازیکن تحت امرش قرار گرفت. بازیکنان پاس همدان بدون تست و تمرین قراردادهای خود را امضا کردند. تیم با اسکلت پاس همدان سقوط کرده بسته شد. نزدیک به شش بازیکن از پاس همدان وارد تیم با بالاترین مبلغ قرارداد شدند و در حال حاضر فقط امین پورعلی و نادر هوشیار برای ما باقیمانده است. متاسفانه نگرش صعود در این انتخاب وجود نداشت و مجموعه رهبری و بازیکنان تیم سقوط کرده پاس به بدنه تیم تزریق شدند و هیچگونه الگو برداری از تیم های صعود کرده فصل پیش مثل پیکان و یا ماشین سازی انجام نشد. در زمان آقای دهشمند بازیکنانی با روحیه کسب افتخار و صعود جذب تیم می شدند ولی این اتفاق از سوی مدیرعامل صورت نگرفت و جالب اینکه در زمان اعتصاب بازیکنان تیم آقای آنجفی خطاب به بازیکنان بومی می فرمایند که بعضی از بازیکنان پاشنه موبایل من رو از جا درآورده بودند که این فصل با آنها قرار داد امضا کنم حالا برای ما اعتصاب می کنید؟
تمرین بدنسازی مناسبی در این تیم انجـــــام نمی شده و تمرینات تاکتیکی از پیش تعیین شده ای در نظر گرفته نمی شد و تمرینات در همان ساعات و با توجه به امکانات موجود برنامه ریزی می شد بازیکنان بشدت بی روحیه و بی انگیزه شده بودند.
چطور شد که آنجفی تصمیم به بازگرداندن پاشازاده گرفتند؟
تنها نقطه روشن کاری آقای آنجفی این تصمیم بود که بیشتر به خواست و فشار هواداران اراک بود و هرچند این تصمیم خیلی دیر گرفته شد ولی تنها تصمیم درست وی بود که البته این تفکر هم همراه این قضیه بود که اگر این تیم هم با پاشازاده نتیجه نگرفت وی این بهانه را داشته باشند که من به خواست هواداران هم عمل کردم و نتیجه این شد.
حال و هوای این تیم در زمانی که آن را تحویل گرفتید چطور بود؟
در بدترین شرایط تیم را تحویل گرفتیم. بدن ها به شدت تحلیل رفته بود روحیه ها بشدت آسیب دیده بود و خنده از لبهای بازیکنان رخت بربسته بود و شرایط اسفناک بود، بازیکنان تمرینات مناسبی نداشتند و نمونه اش ضعف و افت شدید آقای حسینی که یکی از بهترین گلر های کشور در لیگ یک بودند را شاهد بودیم و این تیم بشدت در فقر تاکتیکی و همدلی به سر می برد.
اولین اقدام پاشازاده و تیم همراهش چه بود؟ و در حال حاضر وضعیت تیم را چگونه ارزیابی می کنید؟
اولین اقدام پاشازاده ترمیم روحیه و روان بازیکنان بود، وی با تک تک بازیکنان صحبت کرد و روحیه بازیکنان را بازیابی کرد و نشاط را دوباره به تیم بازگرداندند و تیم آماده بهبود بدنی و تاکتیکی شد. سپس روی وضعیت بدنی بازیکنان فعالیت کردیم و بدنها را همراه با فضای مسابقات آماده کردیم تمرینات پر فشار بدنی برای بازیکنان در نظر گرفتیم و بدنهای بازیکنان را تا حدودی آماده کردیم و خوشبختانه پس از بازی با مس رفسنجان تیم بهبود یافت و از بازی با خیبر چهره جدید آلومینیوم را رونمایی کردیم روحیه ها بسیار عالی شد و کارهای تاکتیکی آقای پاشازاده در تیم نمود پیدا کرد. تیم ما روز به روز پیشرفت کرده و قطعا در بازیهای آینده نیز به تکامل تاکتیکی بیشتر و بیشتر خواهیم رسید.
آیا برخوردی با محمودی مدیرعامل جدید باشگاه داشته اید؟
بله، طی دو جلسه با وی برخوردی از نزدیک داشتم که خوشبختانه در همان ابتدا عنوان کردند که فوتبالی نیستند و سابقه فوتبالی ندارند و برای مدیریت کلان باشگاه آمده اند مدیری هستند با مناسبات سیاسی بسیار قوی و قول همکاری و راهبری امور کلان باشگاه را دادند و از کادر فنی حمایت کامل کردند و خوشبختانه امور فنی را کاملا به شخص آقای پاشازاده محول کردند و من افق خوبی را برای باشگاه آلومینیوم با مدیریت وی تصور می کنم.
در پایان اگر صحبت خاصی باقیمانده بفرمائید؟
روی صحبتم با مردم خوب و مظلوم اراک می باشد که خواهشمندم این تیم را حمایت کنند و تا پایان بازی ها بیشتر و بیشتر نسبت به حمایت و دلگرمی این تیم کوشا باشند و مطمئن باشند اگر این کادر فعلی در کار باقی بمانند روزهای خوبی در انتظار تیم آلومینیوم می باشد از روزنامه وزین وقایع استان نیز کمال سپاس را دارم که این وقت را در اختیار من قرار داد به امید روزهایی روشن برای تیم آلومینیوم اراک.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.