خانه » پیشنهاد سردبیر » گزارش «وقایع استان» از به صدا درآمدن زنگ خطر افسردگی در ایران/سرطان ناامیدی

گزارش «وقایع استان» از به صدا درآمدن زنگ خطر افسردگی در ایران/سرطان ناامیدی

شنبه ۹ اردیبهشت ۹۶ شماره ۵۷۳
****
روشنک مشتاق
وقایع استان
***
افسردگی از زمان های گذشته به عنوان یکی از نابسامانی ها و مشکلات روانی در جوامع انسانی شناخته شده است ، اما در چند دهه گذشته اهمیت این بیماری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، چراکه این بیماری هم از نظر رنج بیمار و هم از نظر هزینه برای دولت ها بسیار قابل توجه است. آمارهای به دست آمده در جهان افزایش این بیماری را به خوبی نشان می دهد. گسترش این بیماری بیشتر کشورها را به ساخت کلینیک ها و مراکز درمان این بیماری واداشت. در جنگ جهانی دوم، افسردگی، به عنوان مهمترین عارضه ی روانی به حساب می آمد و این روزها رایج ترین ناراحتی روانی افراد جوان است که باعث مراجعه به روان پزشکان ، روان شناسان و دیگر متخصصان بهداشت روانی می گردد. با وجود اینکه،افسردگى از شایعترین اختلالات روانى انسان است، بیش از هر اختلال روانى دیگر ناشناخته مانده و دلیل ناشناخته ماندن این بیماری، در آمیختن آن با غمگینى معمولى است و بسیاری از افراد که دچار افسردگی می شوند این بیماری را با حالت غمگینی اشتباه می گیرند و به آن توجه نمی کنند. شاید بتوان به جرأت گفت که افسردگی شایعترین بیماری قرن حاضر است که باعث افت کاری، افت تحصیلی، اعتیاد، پیدایش مشکلات شغلی، خانوادگی، زناشویی و غیره. می گردد. در هر لحظه از زمان ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی شدید را از خودنشان دهند.افسردگی در همه جهان در حال افزایش است و با افزایش ۵۰ درصدی در فاصله سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳ رو به رو بوده است و افسردگی ۱۰ درصد از سال های عمر از دست رفته به خاطر ناتوانی را به خود اختصاص می دهد.
افسردگی ممکن است در همه افراد رخ دهد، شیوع این پدیده در همه قشرها دارای اهمیت است اما این بیماری در بین جوان تر ها بیشتر از دیگران مورد توجه بوده است. برای مثال افسردگی در دانش آموزان بسیار رایج است که باید مورد توجه قرار گیرد، چراکه افسردگی دانش آموزان و عدم توجه به تشخیص و درمان آنان می تواند موجب آسیب های اجتماعی فراوان در آینده گردد. افسردگی می تواند در خلق و رفتار، نگرش، تفکر و کارایی دانش آموزان تأثیر منفی گذاشته و باعث افت تحصیلی، اعتیاد و… شود. تعیین میزان شیوع افسردگی در یک جامعه می تواند بعنوان حداقل یکی از فاکتورهای روانی آن جامعه بکار آید.
به گزارش انجمن پزشکی امریکا افسردگی هر سال ۱/۵ میلیون آمریکایی را مبتلا می کند و موجب می شود که نه تنها خود آنها، بلکه خانواده و دوستان آنها نیز رنج ببرند اما خوشبختانه افسردگی نیز مانند سایر بیماری ها قابل درمان است، با این حال ۳٫۲ افراد مبتلا به افسردگی، متوجه بیماری خود نمی شوند و در نتیجه درمان مورد نیاز را دریافت نمی کنند.

به گزارش «وقایع استان» به نقل از همشهری آنلاین، وزیر بهداشت در روز جهانی بهداشت در سال ۹۶، شیوع افسردگی در ایران را ۲۶٫۸ درصد اعلام کرد و افزود میزان شیوع افسردگی در ایران طی ۲۶ سال گذشته دو برابر شده است.
از نظر بار بیماری‌ها، افسردگی رتبه چهارم را دارد و براساس پیش بینی‌ها در سال ۲۰۳۰ بیماری افسردگی در رتبه دوم بیماری‌ها قرار خواهد گرفت. همچنین، افراد بالای ۶۰ سال و خانم‌ها بیشتـــر در معرض ابتلا به افسردگی هستند و در دنیا ۳۵۰ میلیون نفر به بیمـــاری افسردگی مبتلا هستنـــد و در کشور ما نیز ایران ۱۶.۸ درصد زنان و بیش از ۱۰ درصد مردان افسرده هستند.
هاشمی از عوارض ابتلا به افسردگی را بی رغبتی و بی‌میلی به مسائل زندگی، گوشه گیری و اختلال در روابط اجتماعی و خانوادگی بیان کرد و افزود: براساس مطالعات در ایران در سال ۲۰۱۵ شیوع اختلال افسردگی در زنان به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۵۰۳۷ نفر است که این تعداد در دنیا ۴۹ هزار نفر است.
به گفته وزیر بهداشت، استان‌های تهران، فارس، اصفهان و چهارمحال بختیاری بیشترین شیوع افسردگی عمیق را دارند و بیش از ۴ درصد است.
متاسفانه همه فعالیت های وزارت بهداشت به درمان بیماری های جسمی معطوف شده است و در مورد بیماری های جسمی بخش روان، کشـــور با کمبود مواجه است و بین ۸ تا ۱۱ هزار تخت برای این بیماران در کشور وجود دارد که در سال ۹۴ آمار و ارقام نشان داد که کشور با کمبود ۴۰ هزار تخت روانپزشکی مواجه است.
مطالعه علی منتظری و همکارانش در سال ۹۲ نشان می دهد شیوع افسردگی در جمعیت های مختلف ایرانی از ۵٫۶۹ تا ۷۳ درصد متغیر بوده است. بر اساس این مطالعه افسردگی در زنان و دختران بیشتر از مردان است.
افسردگی در زنان حدود۱٫۷ برابر بیشتر از مردان و شیوع افسردگی در جمعیت روستایی و شهرهای کوچک به نسبت شهرهای بزرگ بیشتر است. افراد بیوه بیشترین میزان افسردگی و بعد از آن به ترتیب افراد مطلقه، متاهل بیشترین درصد و افراد مجرد کمترین درصد افسردگی را دارند.
دکتر علیرضا کاهانی روانپزشک افسردگی را احساس غم یا ناامیدی به مدت حداقل ۲ هفته در اغلب روزها و بیشتر ساعات شبانه روز، به علاوه علایم همراه تعریف می کند و معتقد است:« این علائم به دنبال شکست و از دست دادن یک موقعیت و یا فرد نزدیک در زندگی ایجاد می شود و عواقب خطرناکی در پی دارد، این بیماری ممکن است در دوره های زمانی تکرار شود و فاصله بین این دوره ها ممکــــن است بین چند ماه تا چند سال باشد . اما آنچه اهمیت دارد ایــــن است که آمارها نشان می دهد بین ۲ تا ۷ درصد از بیماران افســرده به وسیله خودکشی جانشان را از دست می دهند.»
وی می افزاید:« افسردگی نوعی از بیماری است که می تواند برای اکثر افراد اتفاق بیفتد و به هیچ عنوان نشانه ضعف نیست، حتی اشخاص قدرتمند نیز می توانند دچار افسردگی شدید شوند. معمولاً افراد متوجه نمی شوند که چگونه به این بیماری دچار شده اند، زیرا این بیماری به تدریج در افراد ایجاد می شود. ممکن است تصمیم بگیرند که با این بیماری مبارزه کنند، اما برای مقابله با این بیماری افراد به کمک دیگران احتیاج دارند، آن ها لازم دارند که کسی آن ها را متقاعد کنند که کمک خواستن نشانه ضعف نیست.
اغلب افراد به دردهای فیزیکی و جسمی، سردردهای مداوم یا بی خوابی توجه نمی کنند، گاهی اوقات این نشانه های فیزیکی می تواند علامت اولیه افسردگی باشد.»

علل افسردگی را بشناسیم:
-۱ عوال ژنتیکی: در بعضی از خانواده ها افسردگی شایع تر بوده ولی وجود فرد افسرده لزوماً دلیل بر وقوع این امر در بقیه اعضای خانواده نمی باشد.
-۲ عوامل بیولوژیکی: تغییرات زیستی متعددی از جمله تغییر در ارتباطات عصبی سیستم غدد درون ریز ، تغییر در هورمون ها، می تواند از جمله عوامل بیولوژیکی مهم در بروز این بیماری باشد. در کنار تغییرات زیستی، علت افسردگی می تواند در ژنها باشد که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل شود.
-۳ عوامل محیطی: عوامل استرس زای اجتماعی و روانی به عنوان عوامل موثر در بروز افسردگی شناخته می شوند .

بلوغ و افسردگی
مطالعات نشان می دهد قبل از رسیدن دختران و پسران به سن بلوغ، میزان افسردگی در آن ها بسیار پایین است و این میزان در سن بلوغ یعنی ۱۱ تا ۱۵ سالگی افزایش می یابد. فشار روانی ناشی از بلوغ ، شکل گیری هویت فرد ، تشکیل اندام های جنسی ، جدا شدن از خانواده و استقلال در تصمیم گیری ،پسران و دختران را درگیر می سازد.
تغییرات هورمونی ، ذهنی و جسمی نیز فشار روانی خاص خود را ایجاد خواهد کردو به علت ظرافت های خاص دختران بیش از پسران علائم افسردگی ، اضطراب و اختلال های گوارشی را نشان می دهند .
افسردگی و خودکشی
افکار خودکشی در هر سن و سالی دیده می شود و بیشترین میزان آن زمانی رخ می دهد که با یک اختلال افسردگی شدید همراه باشد. خطر خودکشی که علت ۱۲ درصد مرگ ومیرها در دوره نوجوانی است در نوجوانان مبتلا به اختلالات افسردگی بالاست.
در دانش آموزانی که دچار تعارض و عدم امنیت روانی هستند به ناچار بخشی از نیروی فکری خود را صرف حل مسایلی خواهند کرد که باعث خستگی آنان شده و لذا دامنه توجه و دقت فرد افت کرده وتوجهی به مسائل کلان نخواهند کرد که در نهایت به افت تحصیلی منجر می شود.
راس میچر نیز در کتاب افسردگی خود می گوید:«در واکنش های افسرده گونه بروز خودکشی بسیار رایج است. برای کسی که واکنش های افسردگی دارد به ندرت اتفاق می افتد که واقعاً قصد خـــودکشی داشته باشد مگر آنکه این واکنش ها بسیار شدید باشد.
اعمال خودکشی و تلاش برای خودکشی میان مسن ترها رایج تر است و مردان بیشتر از زنان به آن مبادرت می ورزند. هنگامی که فردی به شدت افسرده می شود و علایم مشخص احساس گناه، سرزنش خود و ناامیدی در او ظاهر می شود خطر فزاینده قصد خود کشی پیش می آید.
عمیق شدن افسردگی باعث می شود افسرده قادر نباشد اراده کافی را برای از میان بردن خود جمع و ذخیره کند. پس از آن تحت تاثیر معالجات افسردگی کاهش می یابد و این در حالی است که احساس گناه به قوه خود باقی می ماند در این حالت خطر بروز رفتار خودکشی نمایانه مجدداً افزایش می یابد.
بسیاری از خانوادها به این ترتیب غافل گیر شده اند: « ما فکر کردیم حالش آنقدر بهتره که دیگر احتیاجی به مراقبت دائم از او نیست خودکشی او واقعاً تعجب آور بود»
محمدحسین نمونه ای از افرادی است که چندســـالی از افسردگی رنج می برده اما به پیشنهـــاد یکی از دوستانش یک سالی است که نزد مشاور میآید، او از تجربه اش می گوید:«قبل از مــراجعه به مرکز مشاوره حس خوبی نداشتم، شاید این حس از تمسخر دیگران نشات می گرفت، متاسفانه در جامعه ما هرکس به مشاور یا روانپزشک مراجعه می کند انگ روانی بودن به او می چسبــانند و این برای من زجرآور بود اما بعد از کلی این پا و آن پا کردن، به پیشنهـــــاد یکی از دوستانم به این مرکز آمدم، البته فقط پیش مشاور نمی آیم و تحت نظر یک متخـــصص روانپزشکی هم هستم و بسیار از تصمیم و انتخابم راضی ام.
یادم می آید که حتی در مدرسه وقتی بعضی از همکلاسی هایم نزد مشاور مدرسه می رفتند آنها را مسخره می کردم اما بعد از این ماجرا به کلی تصورم تغییر کرده است و به نظرم کمکی که یک مشاور توانست به من کند شاید نزدیک ترین دوستم نتوانست. در طی این مدت، به بسیاری از دوستانم که در شرف افسردگی هستند و یا افسردگی دارند و حاضر به قبول آن نیستند، رفتن به مرکز مشاوره را به شدت پیشنهاد کردم، شاید اول از دستم ناراحت شدند اما بعد از چند جلسه از من تشکر کردند. مثلا یکی از دوستانم در آستانه طلاق بود اما با مراجعه به مشاوره به طور کامل مشکلش حل شد و یا مشکل وسواس یکی از اقوام که با مشاوره حل شد.
احساس تنهایی، حس غیرمفید بودن و تباهی زندگی که در زندگی بعضی از دوستانم ریشه دوانده بود با مراجعه به مشاور حل شد اما نکته ای که در این جلسات باید رعایت کنیم، حضور مستمر در این مراکز است چون مثل این است که در هنگام سرماخوردگی به پزشک مراجعه کنیم اما داروهایمان را تا آخر استفاده نکنیم که نتیجه اش بازگشت سرماخوردگی است.
در بیماری و مشکلات روانی هم موضوع همینگونه است و در صورت مراجعه نکردن مستمر نتیجه دلخواه حاصل نمی شود.
افسردگی به تنهایی بزرگترین سهم در بیماری های غیرکشنده در جهان را به خود اختصاص می دهد، باتوجه به اینکه همه انواع این بیماری از خفیف ترین تا شدید ترین آن، قابل درمان است پس توصیه می شود که در اولین مراحل،این بیماری را جدی بگیریم و قبل از حاد شدن آن تحت درمان قرار گرفته و از عواقب خطرناک آن جلوگیری کنیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.