خانه » جدیدترین » کودکان خیابانی؛ فکر نو و نگاه نو

کودکان خیابانی؛ فکر نو و نگاه نو

پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹   شماره ۱۲۸۰

کودکان خیابانی؛ فکر نو و نگاه نو

ماهرخ حسن زادگان رودسری، دکترای روان‌شناس تربیتی
دکتر نوید سعیدی رضوانی، متخصص شهر دوستدار کودک

۱۲ ژوئن روز جهانی کودک کار اعلام شده است، جامعه ایران از سال ۷۷، مقاوله نامه حمایت از کودک کار و خیابان را در مجلس به تصویب رسانده است، یعنی عضو کنوانسیون حقوق کودک محسوب می‌گردد، (طبق تعریف یونیسف، منظور از کودک، از سن تولد تا ۱۸ سالگی است) به نظر می‌رسد با این تصویب، کودکان در ایران با احساس امنیت می‌توانند حداقل در مورد آموزش رایگان، کار نکردن اجباری و تن ندادن به ازدواج و مورد قتل ناموسی قرار نگرفتن و…، زندگی نسبتا آرامی را تجربه کنند، اما مشاهدات نشان می‌دهد که حضور کودکان کار و خیابان در خیابان‌ها و کارگاه‌های زیرزمینی رو به فزونی باشد، قصدم ارزیابی حقوقی و قضایی نیست چراکه در تخصص بنده نمی‌گنجد و آمار دقیقی هم از پدیده کودک کار و خیابان منتشر نمی‌شود، اگرچه بهزیستی و شهرداری‌ها سال‌هاست در تلاش برای حمایت از کودکانی که تحت بدسرپرستی یا محروم از آموزش هستند فعالیت‌هایی انجام می‌دهند، اما حضور پررنگ و رشد روزافزون مؤسسات مردمی نهاد یا سمن‌های حامی کودک کار و خیابان، نشان از رشد چشمگیر کودک کار و خیابان در کلان‌شهرها به‌خصوص، تهران و مشهد و قم و… می‌دهد. از منظر روان‌شناسانه، اگر دوران رشد کودک که مهم‌ترین دوره زندگی بشر تلقی می‌گردد و تأثیر این دوره کودکی به‌خصوص تا سن ۷ سالگی در رفتار بزرگ‌سالی مشهود می‌باشد، توجه نشود اثرات بی‌توجهی آن در میزان افزایش، ناهنجاری رفتارهای اجتماعی یک جامعه انعکاس پیدا خواهد نمود، اولین نکته در دوره رشد کودکی ما انسان‌ها، حس کارایی است که کودک در میان خانواده، از والدین یا مراقبت‌کنندگان خود می‌گیرد، اینکه من چقدر مفید هستم و از پس چه‌کارهایی بر می‌آیم همان چیزی که اریکسون آن را «حس کارایی» می‌نامد. با این حس کارایی کودک وارد عرصه آموزش یعنی مدرسه می‌شود و با آموزه‌های مربی و دوستان هم سن سال، آن را تقویت می‌نماید، اگر این احساس کارایی در او تقویت شود ، از او یک فرد متعادل، وظیفه‌شناس و با عزت‌نفس می‌سازد در غیر این صورت اگر کودک در دوره رشد خود با تهدید و تحقیر و تنبیه و رنج مواجه شود جایگزین احساس کارایی، حس حقارت شکل می‌گیرد و خشم نهفته در آن شکل می‌گیرد و عواقب احساس حقارت در نوجوانی این‌گونه کودکان، بزه‌کاری، جرم و ناهنجاری رفتاری است. دوره نوجوانی کودک، که به دنبال هویت از طریق آموزش و ورزش و شناسایی ایدئولوژی است، مسیری است که اکنون هم‌خانواده و هم جامعه این بستر رشد هویتی را فراهم می‌نماید و چنانچه برای کودکان این بستر رشد فراهم نگردد و به تهدید تبدیل شود، احساس بی‌هویتی به نوجوان داده می‌شود و پیامد این احساس بی‌هویتی، تن دادن به رفتارهای ضداجتماعی مانند خشم و پرخاشگری، آزار به دیگران و نادیده گرفتن قوانین اجتماعی و… است، به نظرم در این دو دهه اخیر رشد چشمگیر افرادی مثل خفاش شب، علی بیجه و… که نشانه بی‌توجهی قوانین و مسئولان اجتماعی به پدیده کودک کار و خیابان و عدم‌حمایت حقوقی و آموزشی و اجتماعی و روان‌شناسی از این نوع کودکان کار و خیابان، به‌عنوان یک پدیده ناهنجار اجتماعی، هر سال خسارت جبران‌ناپذیری را برای جامعه به وجود می‌آورد، لذا رسیدگی موشکافانه و روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه به پدیده کودک کار و خیابان، امروزه در جامعه ایران یک ضرورت محسوب می‌شود و نیازمند فکر نو و نگاه نو به همه ابعاد تربیتی کودک بدون در نظر گرفتن تبعیض نژادی، قومی، ملی و فراملی برای کودکان ایرانی و اتباع خارجی است که در ایران زندگی می‌کنند، است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.