خانه » پیشنهاد سردبیر » کشف جدیدترین برج خاموشی از دوره ایلخانی در تفرش/مرگ در دخمه ها چشم می گذارد

کشف جدیدترین برج خاموشی از دوره ایلخانی در تفرش/مرگ در دخمه ها چشم می گذارد

چهارشنبه ۲۶ خرداد ۹۵   شماره ۳۴۵

گروه فرهنگی- وقایع استان:
مرگ بی پرواترین و غیرممکن ترین اتفاق زندگی و یک واقعیت مسلم است. به این جهت یکی از مشکلات انسان ها همواره این بوده است که مردگانش را چگونه و کجا دفن کنند. مراسم تدفین در آیین و ادیان مختلف متفاوت است، از آنجاییکه مرگ از همان ابتدا برای بشر یک اتفاق ناشناخته و پر از سوال بود و رویارویی با آن پر از وهم و ترس. همیشه مراسم تدفین از همان ابتدا برای انسان ها با توجه به باورهایشان رقم می خورده است. با پیدایش ادیان و مذاهب نوع برخورد با مرگ و همچنین مراسم دفن مردگان تغییر کرد و هر دینی با توجه به باورها و اعتقاداتش به مرگ نگاهی متفاوت داشت، به مرور زمان و پدید آمدن ادیان جدید برخی روش ها برای همیشه منسوخ شد و در نهایت تدفین شکل کلی تری در جهان گرفت هر چند هنوز پیروان ادیان و مذاهب مختلف مردگان خود را به شکل های باستانی و سنتی خویش دفن می کنند.
دفن در حالت جنینی، طناب پیچ کردن مردگان، دفن در قبرهای عظیم، دفن در سنگ آهک، دفن با شتر و جواهرات، دفن قلب جدای از جسم، دفن میت در کوه، دفن در تنه درخت و دفن در دخمه ها و سوزاندن جنازه از روش های باستانی تدفین در دنیا بود که البته با گذشت زمان بسیاری از آن ها هم اکنون برگزار نمی شود؛ ولی سوزاندن مرده ها در دین هندو و قرار دادن مردگان در دخمه ها در دین زرتشت هر کدام با توجه به فلسفه و نوع نگاه این دو دین به مرگ تا همین چند ده سال اخیر باب بود، البته سوزاندن مرده و به آب دادن خاکستر او هنوز هم در نقاطی از دنیا اجرا می شود؛ ولی دفن مردگان در دخمه با توجه به شرایط خاص این نوع دفن دیگر انجام نمی شود. از آن جاییکه ایرنیان باستان پیرو دین زرتشت بودند، چهار عنصر آب، باد، خاک و خورشید و از نگاه زرتشتیان عناصر مقدس محسوب می شوند. بنابراین پاک نگاه داشتن آن از وظایف زرتشتیان بود، همین مسئله به نوع دفن و مواجه با مردگان نیز تاثیر داشت، کشف دخمه ها و برج های خاموشی در نقاط مختلف کشور نشان دهنده اهمیت این موضوع بوده است.
در کتب تاریخی آمده است که زرتشتیان جسد رفتگان را ناپاک می دانند ، جسم وی را متعفن و گندیده می نامند و حتی تا گذشته ای نه چندان دور از دفن آن در زمین به شدت منزجر بودند. بنا بر عقاید زرتشتیان دفن مردار موجب آلودگی عنصر مقدس خاک می‌گردید برای همین مطابق سنت زرتشتی بدن مرده را بر فراز برجی که دخمه نام دارد و در محلی دور افتاده واقع است می گذارند تا طعمه ی پرندگان وحشی شود. نحوه ی انجام این آیین چنین است که مرده را تا سه روز و سه شب در اتاقی نگاه می دارند و سپس بدن او را به دخمه انتقال می دهند .
دخمه ساختمانی است که در بالای کوه می سازند، رسم بر این است که بدن مرده را به درون دخمه می گذارند و پرندگان لاشخور در مدت کوتاهی تمام گوشتهای بدن مرده را ظرف یکی دو ساعت می خورند و استخوان را باقی می گذارند،
دخمه دیوار دایره ای ضخمیمی به شکل برج است که بر بالای صخره ها و کوه های نه چندان بلند از خشت و گل ساخته شده است و پلکانی زمین هموار را به درب دخمه متصل می کرده است. دخمه دارای چندین اتاق و احتمالا ۲ طبقه بوده و یکی از این اتاقها ویژه آتش سوزها بوده است. فاصله دخمه از اتاق آتش سوزها حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر بود. کار آتش سوزها که معمولا ۲ نفر بودند عبارت از این بود که از روزی که تن در گذشته را به داخل دخمه می سپرند شبها تا ۳ شب در آن اتاق که یک پنجره مستقیما رو به دخمه داشت از سر شب تا بامداد آتش بسوزانند. به درستی این آیین از آنجا سرچشمه می گیرد که چون بنا بر باور زرتشتیان روان در گذشته تا ۳ شبانه روز در اطراف و بالای سر تن در گذشته در پرواز است تا پس از شب سوم به آسمانه پرواز کند. در این مدت ۳ شب نخست پس از مرگ از تاریکی و تنهایی نترسد. سطح دایره داخل دخمه به چهار بخش تقسیم بندی شده است بخش ویژه مردها، زنها، کودکان و در پایان بخش چهارم که در مرکز دایره قرار داشته به چاه استودان نامدار است. استودان، چاهی است که در مرکز دخمه کنده شده که پس از پاک شدن استخوانهای تن در گذشته از گوشت، پوست و غیره (به وسیله مرغان لاشخور)، استخوانها را در آن چاه می ریخته اند
گیرشمن در کتاب ایران از آغاز تا اسلام به این نکته اشاره می کند که پیشینیان مرده را نمی بایست به خاک بسپارند یا بسوزانند و یا در آب غرق کنند زیرا بیم داشتند که بدین وسیله سه آخشیج مقدس زمین، آتش و آب را آلوده سازند پس می توان عنوان کرد که عرضه تن مردگان به پرندگان در دخمه از زمانهای خیلی دور شاید از زمان مادها در سرزمین ایران رایج شده است و هدف پاکیزه ماندن خاک، آتش و آب بوده است. «روش تدفین در ایران باستان، فریدون شیر مرد فرهمند، موسسه انتشاراتی فروهر ۱۳۷۷» .
صادق هدایت در کتاب آفرینگان که داستانش در یکی از این دخمه ها روی می دهد اینگونه می نویسد: «تنگ غروب بود، بعد از آنکه آذرسپ موبد چند شعر از اشعار گاتها بالای سر مرده زربانو زمزمه کرد، لای کتاب را بست و با گامهای سنگین بطرف در کوتاه استودان برگشت و از پله های جلو آن بزحمت پائین آمد. متولی آنجا دوید و در آهنین را با صدای خشک چندشناکی که کرد و روی پاشنه های زنگ زده اش چرخید بروی زربانو بست و قفل کرد . جسد زربانو تنها میان استخوانها و گوشتهای تجزیه شده مردگان دخمه خاموشی سپرده شد. درسپ عرق روی پیشانیش را پاک کرد و با سه نفر از خویشان زربانو و دختر گریانی که با آنها بود بسوی شهر برگشتند. خاموشی ژرفی روی دخمه را فرا گرفت ، مهتاب آهسته بالا می آمد و در روشنایی سرد آن کم کم درون دخمه پدیدار می شد. میان محوطه گرد آن بشکل کرت بندیهای مستطیل سنگفرش تقسیم شده بود و در هر کدام ازین قسمتها مرده ای پوسیده و یا در شرف تجزیه شدن بود …. این تمام جنبش و حرکتی بود که ظاهرا در این دادگاه خاموشی فرمانروائی داشت و سرگذشت یکنواخت هزاران سال این استودان بود که با آهک و ساروج ساخته شده بود. و از دور مثل یک حلقه نقره بنظر می آمد که در کمر کش کوه انداخته بودند. و همیشه یکجور و یکنواخت در مقابل گردش دوران بمنزله دیگی بود که همه موادی را که تن آدمها از طبیعت قرض گرفته بود، دوباره در آن دیگ تغییر و تحول پیدا میکرد و تجزیه میگردید و عناصر طبیعت را دوباره به آن بر میگرداند.»
کشف یک دخمه یا برج خاموشی در تفرش به تازگی نشان از وجود تمدن باستانی در این منطقه باز هم اذهان را به سوی گذشته های دور می برد زمانی که مردگان باید روزهای متوالی در این دخمه ها خوراک پرندگان می شدند.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سرپرست هیات باستان شناسی تپه قلعه خلچان از کشف یکی از منحصر به فردترین ساختارهای معماری دوره ایلخانی خبر داد. سید مهدی موسوی نیا افزود: براساس گمانه‌های ایجاد شده در حریم محوطه تپه قلعه خلچان که یکی از محوطه‌های مهم شهرستان تفرش در استان مرکزی است علاوه ‌بر تعیین تاریخ دقیق محوطه وکاربری آن، پیگردی در ساختار مدور مرکز محوطه در دستور کار قرار گرفت.
وی ادامه داد: بر اساس بقایای استخوان های انسانی و قطعه سفال های دوره ایلخانی در ساختار مدور مرکز محوطه، تپه قلعه خلچان یک برج خاموشی از دوره ایلخانی بوده است.
سرپرست هیات باستان‌شناسی تپه قلعه خلچان شهرستان تفرش اضافه کرد: این یافته از این نظر مهم است که همواره در بین ایران شناسان، شناخت دقیق نحوه تدفین زرتشتیان در دوره اسلامی مورد بحث فراوان بوده است.
وی ادامه گفت: به غیر از نمونه برج های خاموشی متاخر دوره قاجار در یزد، کرمان و ری، برج خاموشی تپه قلعه خلچان تنها برج خاموشی تاکنون کشف شده از دوره اسلامی در ایران است.
موسوی نیا افزود: شباهت ساختاری این برج خاموشی دوره ایلخانی با نمونه بندیان ازدوره ساسانی، استمرار معماری برج های خاموشی از دوره ساسانی تا دوره ایلخانی را نشان می دهد.
وی بیان کرد: مطالعات استخوان شناسی به منظور تاریخ گذاری و تعیین جنسیت و مطالعات خاک شناسی محوطه در حال انجام است وانتظار می‌رود فعالیت‌های باستان شناسی صورت گرفته در تپه قلعه خلچان بتواند در روشنگری بخشی از تاریخ ایران در دوره اسلامی موثر واقع شود.
گذشته بخشی از امروز ماست و قطعا آگاهی و شناخت بهتر آن به ما در درک درست از آنچه امروز هستیم کمک خواهد کرد زیرا ما در پروسه گسست و تداوم با گذشته خود پیوند خورده ایم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.