خانه » پیشنهاد سردبیر » چرا تئاتر در استان ما مخاطب ندارد/چراغ های رابطه تاریکند

چرا تئاتر در استان ما مخاطب ندارد/چراغ های رابطه تاریکند

شنبه ۱۴ اسفند ۹۵ شماره ۵۴۳
وقایع استان- سمیه انصاری فر:
تئاتر همیشه بعنوان یک هنر انسان ساز و مردمی مورد توجه بوده است. اولین تئاتر ها در یونان اجرا می رفت و تاریخچه آن به قبل از مسیح برمی گردد.
درزمان های قدیم ، تماشاگران در سرازیری تپه ها می نشستند و مراسم مذهبی را که با آداب وتشریفات مخصوص در پایین همان تپه یا کناره معبد که محل عبادت بوده، تماشا می کردند و اولین نمایش و تئاتر ها از همان زمان شکل گرفت. تعریف دقیق تئاتر یعنی بیان مشکلات مردم و مسائل اجتماعی، سیاسی وفرهنگی یک جامعه به زبان تئاتر است، بنابراین می توان از آن به عنوان یک نهاد اجتماعی نام برد.
هم اکنون در جامعه های توسعه یافته تئاتر، یکی از ارکان اصلی و تحول آفرین جامعه به شمار می آید. این نهاد اجتماعی در جوامع توسعه یافته و یا در حال توسعه می تواند به انعکاس زیبایی ها و حقایق بپردازد و در سطحی وسیع تر یک الگوی زندگی اجتماعی هم باشد.
با همه اهمیتی که این موضوع دارد؛ ولی تئاتر در جامعه امروز ما جایگاه مناسبی ندارد و هنوز نتوانسته یک ضرورت فرهنگی چه در میان مردم و چه مسئولین باشد این شرایط در استان مرکزی و شهر اراک نیز استثنا نیست و سالنی که در آن تئاتر به روی صحنـــه می رود کمتر با حضور مردم مواجه است. سالنی که پیشکسوتان و اهالی قدیم تئاتر استان از مالامالی و استقبال مردم از نمایش ها حتی در روزهای سرد می گویند، سالنی که حالا جز در یکی دو مورد خاص در سال حتی تا نیمه هم پر نمی شود. اجرای نمایش «بوی سیب» و روشن شدن چراغ های سالن آینه اراک بهانه ای بود تا نگاهی داشته باشیم به اینکه چرا مخاطب تئاتر نمی خواهد تئاتر ببیند و یا اینکه طبق تجربه و آنچه در این سال ها دیده شده مخاطب چه تئاتری را دوست دارد. در این مقال مخاطب همان مردم جامعه هستند و قرار نیست تئاتر را در انحصار مخاطب خاص دید زیرا تئاتر از ابتدا و فلسفه وجودی اش برای مردم و تماشا بوده است.
هم اکنون تعداد اجراهای عموم در اراک خیلی نیست و همین موارد معدود به جز نمایش های کودک و نمایش های کمدی با استقبال رو به رو نمی شود. در واقع آثار جدی تر و نمایش هایی که به دنبال دغدغه اجتماعی هستند کمتر مورد توجه اند.
دلایلی که در این خصوص مطرح می شود متعدد است، برخی می گویند تئاترها براساس نیاز سنجی مخاطب ساخته نمی شوند، عده ای دیگر معتقدند هنرمندان تئاتر جشنواره زده شده اند، برخی پای امکانات و سالن ها را وسط می کشند و عده ای هم می گویند تبلیغ و فرهنگ سازی برای تماشای تئاتر درجامعه کم است.
این دلایل مبین این است که تئاتر با همه اهمیتش هم از سوی هنرمند، هم مسئولین و هم مردم نادیده گرفته می شود.
زیرساخت ها و داشتن امکانات به روز بسیار در تئاتر یک اهمیت است. تئاتر یعنی مکان نمایش، در اراک تنها یک مکان برای اجرای نمایش است سالنی که تنها مختص تئاتر نیست و امور دیگری چون همایش، مزاید، پخش فیلم و اجرای کنسرت های موسیقی نیز در آن انجام می شود. در واقع به طور خاص و مشخص یک مکان وجود ندارد که مردم بدانند اینجا همیشه و در هر ساعتی که مراجعه کنند فقط تئاتر خواهند دید. مساله دیگر این است که همین سالن ها نیز از امکاناتی چون داشتن نور مناسب نیز محرومند.
البته سالهاست که مسئولین وعده داده اند که سالن های اختصاصی چون بلک باکس ساخته شود ولی هنوز این وعده ها عملی نشده است و هنوز سالن فرهنگسرای آیینه تنها سالن نمایش قابل استفاده این شهر است و هنوز اولویتی برای داشتن تماشاخانه در اراک ایجاد نشده است.
به همین داشته ام اگر قناعت کنیم می بینیم در حد امکانات همین سالن نیز تولید اثر نمایشی و البته اجرا نداریم. یعنی هنوز هنرمندان به تولید اثر نگاهی شرطی دارند البته نبود درآمد و اقتصاد کافی در تئاتر این شرایط را ایجاد کرده است، چیزی که دیده می شود این است با اعلام فراخوان های جشنواره ها به خصوص جشنواره های استانی به ناگاه پلاتوها پر می شود و نمایشنامه خوانی و میازنسن بندی کارها آغاز می شود و آثاری عجولانه تولید خواهد شد. البته باز هم همین تئاتر های تولیدی که نه بر اساس دغدغه بلکه بر اساس یک سری موضوعات ابلاغ شده در فراخوان ها تولید می شود غیر از یک اجرا در جشنواره هرگز برای مردم به روی صحنه نخواهد رفت مانند آنچه که امسال در شهرمان دیده شد.
چرا هنرمند سراغ جشنواره می رود، زیرا اغلب در جشنواره ها مبلغی بعنوان ورودی به گروه های نمایشی داده می شود و اینکه هر کسب عنوانی نیز برای گروه یک درآمد مالی محسوب می شود.
اما چرا تئاتر برای تولید کننده در شرایط معمول صرف اقتصادی ندارد. زیرا تئاتر مخاطب ندارد و مردم نمی خواهند برای تماشای آن هزینه کنند. اینجاست که تاثیر متقابل هنرمند و مخاطب مشخص می شود. مردم در شرایط اقتصادی کنونی خیلی عاقلانه نمی بییند تا هزینه ای برای نمایشی کنند که برای آن ها ساخته نشده و نمی توانند با آن ارتباط برقرار کنند.
در واقع تئاتر حرف مردم را نمی زند و در مسئله مخاطب شناسی در نمایش بسیار ضعیف است. تئاتر امروز ما حرف مردم امروز ما را نمی زند. تا زمانی که در دانشگاههای ما طرح درس ۵۰ سال پیش به دانشجویان تئاتر تدریس می شود و نمایشنامه نویس برای جامعه امروز تربیت نشود تماشاگر راهش را برای دیدن نمایش پیدا نخواهد کرد.
مخاطب نمایشی را می خواهد که طرح کننده یک مساله باشد. او نمی تواند با یک موضوع انتزاعی که به دغدغه هایش نزدیک و فضا و مکانش برایش ملموس نیست ارتباط بگیرد، پس باید مردم و دغدغه هایشان را شناخت.
اما مواردی بوده است که اثری قابل تحسین بر روی صحنه رفته ولی در مقابل نمایش هایی که شاید سطحی بوده مخاطب کمتری داشته است، در اینجاست که ابزاری بعنوان تبلیغات و ترغیب مخاطب برای دیدن تئاتر پررنگ تر می شود. ظرفیت هایی چون فضای مجازی، تبلیغات دهان به دهان ( در شهرهای کوچک)، تخفیف بر روی بلیت ها، رایزنی با ارگان ها می تواند نمونه ای از این ابزارها باشد البته از ظرفیت خیرین بخش فرهنگ و هنر نیز در ارتقای امکانات نیز می توان بهره برد
و این نکته همیشه باید در مرکز توجه باشد مخاطب اصلی تئاتر مردم هستند وبا این هنر است که می توان شخصیت های درونی مردم را به تصویر کشید. بنابراین باید تئاتر ساخت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.