خانه » پیشنهاد سردبیر » «وقایع استان» گزارش می دهد؛ کمرنگ شدن شب یلدا در هیاهوی کریسمس /عاشقان رنگ و شادی

«وقایع استان» گزارش می دهد؛ کمرنگ شدن شب یلدا در هیاهوی کریسمس /عاشقان رنگ و شادی

پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶   شماره ۷۴۸

***

وقایع استان

سحر یاری

***

بلندترین شب سال شب تولد خورشید را ایــرانیــان از گذشته هـای دور جشــن می گرفتند. یلدا یکی از چهار جشن فصلی ایران و به عنوان یکی از باستانی‌ترین جشنواره‌های کشور شناخته می‌شود. میراثی ناملموس که بیشتر به صورت شفاهی و سینه به سینه به نسل امروز رسیده است و همچنان برگزار می شود و جشن گرفته می شود. جمع شدن خانواده ها کنار همدیگر،حافظ خوانی و فال حافظ گرفتن، سفره یلدا، انار و هندوانه و آجیل ها و … همه یادگارهایی است که از دورترین زمان ها به ما رسیده است. روزهای نزدیک به جشن ها و آیین های ملی مانند نوروز و شب یلدا همیشه پر شور است و در خیابان ها و فروشگاه ها حال و هوای خاصی دیده می شود؛ اما اگر این روزها گشتی در خیابان ها و فروشگاه های شهر خصوصا در خیابان های مرکزی و اصلی شهر بزنیم با کمال تعجب آنچه می بینیم با تصورمان کمتر در ارتباط است و حال و هوای غریب تری دارد. گوی های طلایی و رنگی، درخت های کریسمس، عروسک و چکمه هایی با شمایل بابانوئل، گوزن هایی با شاخ های قهوه ای و جعبه های کادوی رنگارنگ هم در ویترین مغازه ها خـودنمایی می کند و هم اینکه به فــروش می رسد و در سطح وسیع جای نمادهای شب یلدا مانند انار، سفره های ترمه، کلاه هایی با تم میوه های یلدا و شمع ها خالی است و یا اگر هست آنقدر کم است که در هیاهوی کریسمس دیده نمی شود، انگار بابانوئل ننه سرما را در کیسه هدایای خود برای همیشه پنهان کرده است.
البته اگر چرخی در فضای مجازی نیز بزنیم با حجم بالای عکس های کاربران ایرانی با عروسک های بابانوئل و درخت کریسمس مواجه می شویم. جالب است که برخی حتی در خانه خود نیز برخی تزئینات سال نو میلادی را دارند.
دریکی از مهم ترین فروشگاه های کتاب و اقلام فرهنگی شهر اراک نیز آنچه دیده می شود همین است یعنی حضور و فروش بیشتر نمادهای تزئینی کریسمس آن هم همزمان با شب یلدا و در میان خیل گوی ها و ستاره های تزئینی و رنگی تنها چند انار سفالی و چند ماگ با حال و هوای یلدا است. جالب است که بیشتر خریداران و مشتاقان این اقلام نیز نوجوانان و جوانان هستند.
دختر جوانی بــا هیجان بــه دوست همــراهش می گوید: نگاه کن چه چکمه های قشنگی هستند میشه آویزونشون کرد و توش وسیله گذاشت. دوستش هم لبخندی می زند و چکمه بابانوئلی را در دست می گیرد و می گوید: بزرگم هست ولی چی توش بریزی؟
از دختر نوجوانی که یک پیکسل با طرح بابانوئل به کیفش آویزان است می پرسم چرا این پیکسل را به کیفت آویزان کرده ای؟
با تعجب می گوید: یعنی نباید آویزان می کــردم. می گویم: نه منظورم این است که چرا بابانوئل را انتخاب کردی؟ و البته منتظرم که حتی به من بگوید: به تو چه ربطی دارد؟ ولی می خندد و می گوید: چند روز دیگر کریسمس است. ترجیح می دهم نپرسم که می دانی امشب شب یلداست؛ چون احتمالا باید بداند.
میلاد که فــروشنده یک مغازه تـــزئیناتی است، می گوید: نباید خرده گرفت به فروشنده ها مقایسه کنید تنوع محصولاتی که در ارتباط با کریسمس است را با محصولاتی که یلدایی است. من هم به عنوان فروشنده قطعا سود را در فروش محصولی می بینم که بیشتر مخاطب دارد و نمی دانم باید بگویم خوشبختانه یا متاسفانه؛ ولی واقعیت این است که تب مراسم هایی چون هالوین، ولنتاین و کریسمس خیلی بالا است و سود ما نیز در این ایام خوب است.
او موبایلش را باز می کند و عکسی نشان می دهد و می گوید: ببینید این عروسک بابانوئل را دوست من در تهران داخل فروشگاهش گذاشته باور می کنید روزی چند نفر بخاطر جذابیت آن عروسک و سلفی گرفتن با آن وارد مغازه اش می شوند و حتـــی از او خرید هم می کنند.
علیرضا در حال چانه زدن با میلاد برای خریدن یک بسته گوی طلایی است، می گوید: چه ایرادی دارد از این ها برای شب یلدا هم می شود استفاده کرد و بعد می گوید: شب چله شاید قدیم ها جذاب بوده ولی اینکه دور هم جمع بشویم و لبو و کدو بخوریم و بعد حرف های همیشگی که توی مهمانی ها زده می شود را بزنیم چه لذتی دارد من دلم می خواهد در مهمانی ها فرصتی برای شادی باشد که مهمانی های خانوادگی معمولا اینطوری نیست.
او که بالاخره توانسته تخفیف بگیرد می گوید: شما نگاه کنید مثلا همین ننه سرما من تا حالا تصویری از آن ندیده ام اصلا واقعیت دارد؟ اصلا فلسفه اش چیه؟ من از همان کودکی وقتی بابانوئل را سوارگوزنش در تلویزیون می دیدم دلم می خواست یک روز با کیسه پر کادویش بیاید و بگوید بیا این بسته مال تو.
البته نباید بی انصاف بود در این میان بعضی ها هم دلشان می خواهد که چیزی بخرند که یلدایی باشد، نغمه می گوید: شاید مشکل از آنجاست که ما درست فرهنگ و آیین هایمان را معرفی نکرده ایم وگــرنه جشن های زیباتری هم داریم. البته برخی محدودیت ها را هم باید در نظر گرفت.
او معتقد است: بیشتر آن هایی که از فرهنگ های دیگر استقبال کرده و آنها را جشن می گیرند هم نسبت به آن اطلاعات خاصی ندارند و شاید بیشتر به دنبال رقابت برای به روز بودن و خاص بودن باشند و البته نوعی نماد باکلاسی و روشنفکری است.
هاله که دانشجو است، می گوید: مگر چه ایرادی دارد که ما فرهنگ های کشورها و ادیان دیگر برایمان مهم باشد وقتی که ما خوشحالیم که اوباما در کاخ سفید سفره هفت سین انداخته پس نباید از این مسئله ناراضی باشیم.
وی ادامه می دهد: الان چیزی بعنوان مرز جغرافیایی دیگر معنا ندارد و من فکر می کنم فرهنگ در حال یکپارچه شدن است.
یک جامعه شناس در این باره می‌گوید: ساختارهای رسمی ما تا کنون اقدامات جدی برای ورود به این موضوع انجام نداده‌اند. وقتی بـرای این کار هیـــچ برنامه ریزی و سیاست‌گذاری تعمدا وجود ندارد که آئین‌های ملی ما مثل یلدا بزرگ و برای آن نمادسازی شود، پس نباید توجه بیشتر مردم به جشن سال نو میلادی و استفاده بیشتر از نمادهای کریسمس در سطح شهر عجیب به نظر بیاید.
به گزارش وقایع استان به نقل از ایسنا، محمدرضا پویافر می‌افزاید: کاراکتر حاجی فیروز که با نزدیک شدن به ایام نوروز سر چهارراه‌ها دیده می‌شوند نیز حامل پیام‌های مثبت نیست، چرا که بیشتر در حال رقصیدن و پول جمع کردن دیده می‌شوند، در حالی که کاراکتر بابانوئل در کشورهای توسعه یافته حامل پیام مثبت است و آنچه دیگران از او انتظار دارند، دادن هدیه است. او اضافه می‌کند: باید برای این موضوع، اقدامات سازمان یافته پژوهشی انجام شود تا بتوان درباره آن بیشتر صحبت کرد. توجه به کاراکترهای آئین‌های ملی مثل ننه سرما در شب یلدا به شکل خیلی ضعیف در کتاب داستان کودکان یا برنامه‌های انیمیشنی کار ‌شده است. شاید این طور تصور می‌شود که اگر کاراکترهای آئین ملی بزرگ یا ترویج شوند در تضاد با نمادهای دینی است .
پویافر با بیان اینکه در سیاست‌گذاری فرهنگی در دو گانه دین و ملیت اشتباهاتی انجام می‌شود، می‌گوید: ما از الگوها و نمادهای آئین ملی خود حمایت نکرده‌ایم و فکر می‌کنیم اگر این کار را انجام دهیم معنی مقابله با دین را می‌دهد. بنابراین خلا در این میان ایجاد می‌شود که افراد دیگری به نفع خودشان از آن استفاده می‌کنند.
وی همچنین درباره گرایش مردم به برگزاری جشن‌هایی که متعلق به فرهنگ ما نیستند، بیان می‌کند: مردم ما به جای آنکه به منابع اصیل مثل کتاب مراجعه کنند بیشتر به مطالب منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی استناد می‌کنند و این امر موجب می‌شود به اطلاعات سطحی و حتی اشتباه درباره پیشینه تاریخی و فرهنگی خودمان استناد کنیم. این امر حتی به علاقه مردم در انتخاب نام خارجی برای فرزندان‌شان، حتی فروشگاه یا رستوران‌ها هم دیده می‌شود. این روزها حتی در تبلیغات تلویزیونی نیز می‌بینیم از افرادی که موهای رنگ روشن دارند بیشتر استفاده می‌کنند تا آن تبلیغ بیشتر اروپایی به نظر بیاید، این امر می‌تواند بر اساس همان احساس فرودستی نسبت به غرب درک شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.