شنبه ۱۷ تیر ۹۶ شماره ۶۲۴
***
وقایع استان
فرشته غلامی
***
شاید همین بیست، سی سال پیش یعنی همان دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ به دنبال انفجار جمعیت در ایران شعارهایی مطرح شد که اکنون هم در خاطر بسیاری از ما نقش بسته است. شعارهایی که از فرزند کمتر زندگی بهتر گرفته تا مامان بابا،دو بچه کافیه ادامه پیدا می کرد.
شعارهایی که از همان ابتدا هم مخالفانی را به همراه داشت اما به عنوان یک سیاست کلی در کشور قرار گرفته و نتیجه آنها به زعم بسیاری تبدیل به بحران قریب الوقوع کاهش جمعیت کشور شده که همه را به تکاپو و برنامه ریزی برای حل آن واداشته است.
اگرچه نتایجی که در سر شماری سال ۹۵ بدست آمد چیز دیگری را بیان می کند، چرا که براساس این سرشماری کل جمعیت کشور در سال ١٣٩۵ به ٧٩ میلیون و ٩٢۶ هزار و ٢٧٠ رسید که نسبت به سال ١٣٩٠ نزدیک به ۴ میلیون و ٧٧۶ هزار نفر افزایش یافته است.
قریب به شش، هفت سال است سیاست افزایش جمعیت مطرح شده که در آن برهه از زمان از آن استقبال فراوان شد و برای پیشبرد آن سیاست های مالی فراوانی از جمله دادن سکه طلا و … را مطرح کردند.
در آن هنگام و پس از آن، کسانی که نگران منفی شدن رشد جمعیت در ایران بودند، می گفتند که اگر نرخ باروری به کمتر از ۲/۱ درصد برسد، زنگ خطری برای رشد جمعیت خواهد بود.
رییس سازمان ثبت احوال هم در این میان نگران سالمندی جمعیت کشور است و گفته که جمعیت ایران در سال ۱۴۲۰ به سالمندی میرسد، در حالی که ایران هنوز «در حال توسعه» بوده این مطلب بسیار زود است چرا که برای رسیدن به اهداف بلندمدت به جمعیت جوان و فعال نیاز داریم.
مدتهاست که کارشناسان جمعیتشناس در مورد کاهش موالید و میانسال شدن جمعیت کشور هشدار میدهند. از این نظر سیاستهای کنترل جمعیت باید از دهه۸۰ متوقف میشد و از آن زمان به بعد زوجها به داشتن فرزند بیشتر تشویق میشدند. دیگر از دورانی که فرزند چهارم به بعد خانوادهها کوپن نداشتند یا کارمندان تنها تا فرزند سوم حق اولاد میگرفتند و در بحث حق بیمه هم تفاوتهایی بین سه فرزند اول و فرزندان بعدی حاکم بود و نظایر اینها گذشته است. حالا روند جمعیت ایران با افت رشد مواجه شده است و بحران سالمندی کشورمان را تهدید میکند. اما واقعیت این است که در گذر زمان، مشکلات اقتصادی و بیکاری به حدی بالا رفته است که خیلی از مردم از داشتن سه فرزند هم اجتناب کرده و به دو یا تکفرزند اکتفا کردهاند؛ این در حالی است که جمعیت جوان کشور حتی از ازدواج هم گریزان هستند و خانوادهها از هراس اینکه توانایی پاسخگویی به نیازهای تنها فرزند خود را نداشته باشند از ادامه روند زاد و ولد خودداری کرده و والدین هر دو با هم کار میکنند تا از پس خواستههای فعلی و آتی فرزندشان برآیند. حال آنکه در این میان برخی از طرفداران افزایش جمعیت برای به کرسی نشاندن نظریه خود اینطور استدلال میکنند که به مرور زمان عناوینی مثل برادر، خواهر، عمو، عمه، دایی و خاله از بین خواهد رفت و نسل جدید در انزوا و تنهایی بیشتری رشد خواهد کرد. این انزوا، مهارتهای اجتماعی و فردی کودک را مختل میکند و باعث میشود کودکان، خودخواه و بیرقیب تربیت شوند.
کم شدن تعداد بستگان یک فرد، اعم از خواهر، برادر، عمو، خاله و… کاهش سطح روابط خویشاوندی را درپی خواهد داشت و در شرایطی که آپارتماننشینی، ارتباطات همسایهها را بهخودیخود کاهش داده است، این مسئله نیز بر انزوای بیشتر فرد در جامعه دامن خواهد زد. در حقیقت رابطه جمعیت و امکانات زیستی یک مفهوم ثابت و یکسان نیست بلکه با توجه به امکانات و توزیع جغرافیایی و قابلیت تطبیق این امکانات، تغییر میکند. به این ترتیب اگر جمعیتی در شرایط امروز با تعداد و توزیع تعریف شده، متناسب تلقی شود، ممکن است در زمان و شرایط دیگر، متناسب نباشد و مستلزم تغییر و تطبیق باشد و این تغییر و تحولات، جنبه پویایی جمعیت را ثابت میکند.
در اینکه افزایش جمعیت باعث تقویت قدرت ملی در اقتصاد و سیاست بینالملل میشود شکی نیست ولی این مهم، مشروط به این است که نرخ رشد جمعیت با امکانات زیست مطلوب اجتماعی، تعادل داشته باشد. اگر میزان درآمد افراد و امکانات آنها در جامعه، عادلانه و متناسب با رضایت و رفاه عمومی توزیع شود، رشد جمعیت میتواند پتانسیلی قوی در زمینههای مختلف توسعهیافتگی برای کشورها فراهم کند؛ اما اگر رشد جمعیت بدون توجه عملی به کیفیت زندگی و منابع مناسب برای بهتر زیستن باشد، نرخ رشد جمعیت بهجای قدرت ملی، صرفا فقر ملی و گرسنگی بهبار میآورد. این در حالی است که دولتها باید بهطور مرتب برای جمعیتی که به اصرار خودشان روزبهروز بر شمار آن اضافه میشود، برنامههای قوی برای افزایش کیفیت زندگی ترتیب دهند و برای آینده این جمعیت برنامهریزی کنند و به صرف افزایش قدرت ملی دست بهکار نشوند چراکه قدرت ملی همه آنچه یک ملت به آن نیاز دارد، نیست.
امید یکی از جوانان اراکی است که در شرف ازدواج است وقتی درباره فرزندآوری بیشتر با او صحبت می کنم با خنده می گوید: بیش از یک فرزند آن هم در این شرایط اقتصادی به نظر من اصلا منطقی نیست.
او ادامه می دهد: من تمایل دارم حداقل چهار، پنج سال از زندگی مشترکم بگذرد بعد صاحب فرزند شوم چرا که زوجها امروز بیکاری، سختی ازدواج، مخارج گران زندگی، تحصیل را تجربه می کنند به همین دلیل برای ساختن آینده بهتر به سمت تک فرزندی یا نداشتن فرزند رو می آورند.
آقای مشایخی درخصوص سیاست افزایش جمعیت با تعجب می گوید: من به عنوان یک جوان همچنان در پیچ و خم ازدواج مانده ام چه برسد به داشتن فرزند بیشتر.
وی معتقد است اساس فرزندآوری ازدواج است اول باید بررسی شود که چرا کسی ازدواج نمیکند؟ جواب این سوال را هم مردم میدانند و هم مسئولین. آنهم مشکلات اقتصادی است که مردم را تحت فشار قرار داده است.
سمیرا مادر یک فرزند ۸ ساله است و در حال ثبت نام فرزندش در یک مدرسه غیرانتفاعی است و می گوید: من همچنان در خرج هزینه تحصیل دخترم مانده ام و اصلا نمی توانم به داشتن بیشتر از یک فرزند هم فکر کنم.
در این میان اما نه تنها جوانان تمایل کمتری به افزایش جمعیت دارند که افراد مسن هم همین اعتقاد را دارند. آقای محمودی که ۶۳ سال دارد و تنها دو فرزند دارد، می گوید: زمان ما میگفتند «فرزند کمتر، زندگی بهتر» فرزندمان کمتر شد اما زندگیمان بهتر نشد. مخارج گران است. تورم بالاست. مخارج ازدواج بالاست. بالاخره آدم عقل دارد منطق دارد. نمیتوان بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی به داشتن فرزند بیشتر فکر کند
در کنار کارشناسان و مسئولان کشوری که چندین سال است مردم را به فرزندآوری تشویق می کنند، در استان مرکزی هم وضع بدین گونه می باشد چنانکه چند روز پیش نماینده ولی فقیه در استان مرکزی، قربانعلی دری نجف آبادی گفته بود که نرخ زاد و ولد استان مرکزی درحال حاضر ۰٫۹ بوده که در مقایسه با برخی از نقاط مرزی ایران اسلامی که نرخ زاد و ولد آنها سه و هفت دهم است بسیار کم بوده و میطلبد که مسئولان مربوطه برای بالا بردن زاد و ولد در جامعه به فرهنگسازی بپردازند.
چندی پیش هم مدیرکل دفتر امور اجتماعی استانداری مرکزی غلامرضا فتح آبادی نسبت به کاهش جمعیت استان مرکزی هشدار داده و گفته بود طی سال گذشته سهم استان مرکزی از جمعیت کشور ۱.۷۹درصد و با کاهش ۹ درصدی رشد جمعیت روبرو بوده است.
به هر ترتیب اصلی ترین عامل کاهش جمعیت به مباحث اقتصادی، ضعف مالی و هراس از هزینه های سنگین فرزند آوری و نگهداری از آن باز می گردد و در مرحله بعد به مسائل فرهنگی معطوف می شود که راحت طلبی و عدم مسئولیت پذیری در راس آن قرار دارد. پس لازم است که مسئولان با رفع دغدغه های مردم که اصلی ترین آن مسائل اقتصادی است و اجرای برنامه های موثر در امر فرهنگ سازی جامعه را به سمت افزایش موالید سوق دهند تا در سال های آتی کشور با چالش بزرگ نزول بافت جمعیتی جوان مواجه نشود.
خانه » پیشنهاد سردبیر » «وقایع استان» سیاست های کاهش و افزایش جمعیت در کشور را بررسی می کند/شمشیر دولبه
منطبق با کلیدواژه: افزایش جمعیت جوان فرزند کاهش میانسال