خانه » پیشنهاد سردبیر » «وقایع استان» بررسی می کند؛ چرا تغییرات پی در پی مدیران هیچ تاثیری در شرایط نابسامان فرهنگ و هنر استان ندارد؟/احتضار ممتد

«وقایع استان» بررسی می کند؛ چرا تغییرات پی در پی مدیران هیچ تاثیری در شرایط نابسامان فرهنگ و هنر استان ندارد؟/احتضار ممتد

شنبه ۶ آبان ۱۳۹۶   شماره ۷۱۱

***

وقایع استان

علی رنجبر

***

بسیاری از ما شاید فکر می کنیم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی باید جایی باشد پر از رفت و آمد هنرمندان، اصحاب فرهنگ و …؛ البته این یک تصور درست است؛ اما کافی است یک روز صبح برای یک کار اداری معمولی به آن اداره در شهر اراک پا بگذارید آنچه می بینید چیزی نیست جز راهروهای خالی و اتاق هایی است که اغلب کسی پشت میزها نیست و یا اگر هست در حال کاری غیر از آن چیزی است که باید باشد و یا اگر باشد گاه با سوال هایی چون شما هنرمندید؟ یا کارتان چیست؟ رو به رو می شوید.
اداره مذکور بعنوان متولی فرهنگ و هنر این شهر همیشه محل مناقشه های بسیار بوده است از مدیران غیربومی و بدون دغدغه تا کارکنانی که خیلی قرابتی با این حوزه نداشته اند. این ها را دیگر هر آنکه با این حوزه در ارتباط بوده یا حداقل یکبار برای دریافت مجوز برنامه ای یا بررسی پرونده یا پیگیری موردی به آن مراجعه کرده باشد می داند.
شاید یکی از دلایل اصلی این شرایط تغییر مداوم مدیران کل این اداره باشد که هرکدام چند صباحی می آیند و با نگاه سلیقه ای خود شوکی به اوضاع نابسامان این حوزه وارد می کنند و تنها با چند عزل و نصب و جابجایی به تصور خودشان کاری کرده اند.
مدیران یکی پس از دیگری یکی محافظه کار، یکی اهل شعار و یکی خنثی، می آیند و هرکدام با شیوه مدیریتی شان که وجه اشتراکش عدم دلسوزی برای فرهنگ و هنر این شهر است در طی یک دوره کمتر از چهار سال به راحتی توانسته است کاری کنند که فرهنگ و هنر محتضر این شهر که خود میراث دار نگاه های مدیریتی غلط دوره های قبل تر بود به چند قدمی مرگ برسد.
اسفندماه سال پیش بود که مدیر کل سابق فرهنگ و ارشاد استان مهدی حقیقی بعد از شانزده ماه تودیع و محسن شریفی مدیرکل کنونی بعنوان سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی معارفه شد. انتظار این بود که بعد از تمام هیاهو های بی ثمر مدیرکل قبل و وعده های پشت تریبونی اش یک مدیرکل آشنا با وضعیت فرهنگ و استان وارد این حوزه شود که حداقل برخی از انتظارات و مطالبات این بخش محقق شود. در زمان سرپرستی محسن شریفی تلاش ها و اسامی مختلفی برای گزینه های مدیرکلی اعلام شد ولی گویا در این شهر قحط الرجال است و باز باید سکان به همان غریبه ها داده شود. غریبه هایی که در این چند سال آمدند و رفتند و حتی خانواده هایشان همچنان پایتخت نشین بودند. حکم مدیر کلی شریفی امضا شد و امید این بود که شاید سکوت و نگفتن از چشم اندازها و برنامه ها از سوی وی در ماه های گذشته تنها به خاطر این بوده که سرپرست بوده؛ ولی آنچه بعد از چند ماه از امضای حکم مدیرکلی وی نیز می گذرد نشان از این دارد که قرار نیست امیدی به بهبود شرایط باشد.
شرایط همان است که بود و در رزومه کاری این مدیرکل نیز برگزاری چند همایش، چند نمایشگاه بی کیفیت مد و لباس و چند نمایشگاه عکس با عکس های تکراری و یک جشنواره تئاتر که از لحاظ کیفی چیزی فراتر از سال های قبل نبود وجود دارد. حداقل کاش یک اتفاق تازه تری در نحوه برگزاری این برنامه ها می افتاد.
وی تاکنون به طور رسمی هیچ نشست خبری با اهالی رسانه نداشته است تا بخواهد برنامه یا عملکرد خود را تشریح کند و اغلب از پیشنهاد مصاحبه های اختصاصی سرباز می زند. زیرا به نظر می رسد وی ترجیح می دهد در سکوت و آرامش کار خود را کند و خود را درگیر حاشیه نکند غافل از اینکه این خود یک حاشیه پررنگ است.
این نگرش آقای مدیر کل را می توان از جنبه های مختلف تحلیل کرد. اگر وی با این انگاره که فروتنی کرده و تصورش این است وظیفه ذاتی را باید انجام داد و پشت تریبون از آن با افتخار نام نبرد در نگاه اول خوب است؛ اما مسئله این است که باید دید همین وظیفه انجام شده یا نه؟ و اینکه بهتر نیست از نقد و تحلیل ها برای انجام بهتر آن استفاده کرد.
یک نگاه بدبینانه نیز وجود دارد اینکه شاید وی در این چند ماه کار خاصی برای انجام نداشته است که خیلی قابل قبول باشد و هیچ دفاعی از عملکرد و اقدامات خود ندارد.
این ها قطعا باید از سوی وی پاسخ داده شود که اگر ما در اشتباهیم از این اشتباه خارج شویم؛ ولی آنچه که ما بعنوان چشم سوم می بینم این است که در استان هیچ تغییری ملموسی در فضای فرهنگ و هنر ایجاد نشده است. همچنان هنرمندان و اهالی فرهنگ مهجور و بی اهمیت مانده اند. هیچ نشستی برای شنیده شدن حرف هنرمندان نیست و قطعا و قطعا آقای مدیرکل بسیاری از هنرمندان واقعی این استان را نمی شناسد و ممکن است تنها چند هنرمندنما این اندیشه را در او ایجاد کرده باشد که هنر این استان این است و بس. این را می توان از حمایت های متعدد از یک هنرمند یا حتی از گروه هنرمندانی که به تورهای این اداره برای حضور در اماکن هنری دعوت می شوند به راحتی تشخیص داد.
در تمامی این سال ها هیچ کدام از مدیران کل فرهنگ و ارشاد نتوانستند برای زیرساخت های مهم فرهنگی و هنر این استان و حتی در سطح کوچکتر این شهر چانه زنی کنند و آنقدر به کار خود و رسالت هنر ایمان نداشتند تا با مطالبه گری، در میان سایر مسئولین که اعتبارات در دستشان بود برای تامین بودجه های پروژه های فرهنگی و هنری که سال هاست بر زمین مانده کاری کنند. کمبودهای زیرساختی استان در این حوزه بسیار است و مجال برای شمردن نیست از تالار مرکزی شهر تا سالن های تئاتر؛ اما انتظارات فقط سخت افزاری نیست.
کاش کمی هم پای دردل هنرمندان واقعی نشست. کاش فکری به حال انجمن های فرهنگی و هنری این شهر که یکی یکی در حال نابودی هستند و تعدادیشان نیز تعطیل و نیمه تعطیل است،کرد. دادن چند لوح تقدیر را نمی توان رزومه کاری خوبی دانست حداقل یک قرار با اهالی رسانه بگذارید و بگویید از چند هنرمند و به چه دلیل تقدیر کرده اید؟ چند نمایشگاه افتتاح کرده اید و یا چند کنسرت با اولویت گروه های غیر بومی برگزار کرده اید اگر قرار بر این است که هر مدیرکلی همان روند مدیرکل قبلی را ادامه دهد و تنها به فکر طی کردن سال های آخر خدمت خود در این شهر باشد و هیچ خلاقیت و نگاه خاص مدیریتی نداشته باشد چه دردی از فرهنگ و هنر این شهر درمان می شود. آن هم فرهنگ و هنری که تشتت، بی میلی و رخوت در دل آن رخنه کرده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.