چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ شماره ۷۴۲
***
وقایع استان
فرشته غلامی
***
آسمان تاریک است و شب در سکوت عجیبی فرو رفته اما برای عده ای تازه شروع کارشان شده تا از این طریق تکه نانی به دست آورند و شکم خود را سیر کنند. قدش به داخل سطل زباله نمی رسد با پا بلندی و دراز کردن دستش سعی دارد به سطل زباله دسترسی پیدا کند، موهای ژولیده و لباس مندرسش خبر از حال و روزش می دهد، حالا می تواند یک به یک پلاستیک های داخل سطل را بیرون بکشد، از شدت تعفن دستمالی را بر روی دهانش بسته که بوی تند زباله به مشامش نرسد، اصلا شاید هم آن دستمال را بسته که شناسایی نشود. همین که احساس کند کسی به او نزدیک می شود، خود را در جایی مخفی می کند تا آن رهگذر عبور کند، بازهم لا به لای زباله ها را می گردد تا بلکه چیزی به درد بخور پیدا کند، بدرد بخور از نظر آنها یعنی قوطی نوشابه و کنسرو و…
این حکایت این روزهای بسیاری از مردمان شهر است که در کوچه پس کوچه های شهر نانشان را در میان سطل های زباله می جویند. این روزها یکی از منظرههایی که به دفعات مکرر در تمام ساعات شبانه روز مشاهده میکنیم خم شدن افراد به درون سطلهای زباله و جستجوی آنها در درون زبالهها است.
در گذشته شاید در ساعات پایانی شب شاهد این چنین کارهایی بودیم اما اکنون در تمام ساعات شبانه روز شاهد جمع آوری زباله توسط کودکان، زنان و مردانی هستیم که بدون توجه به آسیبهایی که در انتظار آنها است دست به جستجو در میان زبالهها میزنند و در نهایت تاسف این معضل هم در ردیف بسیاری از معضلات اجتماعی قرار می گیرد که فقط هر از چندگاهی مسئولان از آن ابراز تاسف کرده و آماری را ارائه می دهند. اگر حقوق شهروندی برای طبقه متوسط و بالاتر با شعارهایی چون عدالت جنسیتی، حق دسترسی به کار و مزد برابر، حق برخورداری از آزادیهای فردی و هرچیزی شبیه به آن تعریف میشود، اینجا فقر بدون هیچگونه تفکیک جنسیتی بین همه قسمت میشود.
زباله گردی در میان کودکان مدت هاست که وجود دارد اما فقط یکی دو سال می شود که مسئولان فکر سازماندهی آنها افتادند آن هم پس از آتش سوزی دو پسربچه که در گاراژی پنهان شده بودند. پس از آن بود که گروه های مردم نهادی در قالب NGO تشکیل شد تا به کمک کودکان زباله گرد بیایند و اولین نشست در خصوص بررسی وضعیت زباله گردی کودکان را در تابستان سال جاری برگزار کردند و با اشاره به نتایج پژوهشی که در ۱۰ استان کشور انجام شد، همزمان ۶۸۵ کودک شناسایی شدند که بیشتر ملیت آنها ایرانی، افغانستانی و پاکستانی بود و از بین این کودکان ۴۱ درصد مطلقا بی سواد بودند، ۵۲ درصد داخل مراکز تفکیک زباله زندگی میکردند و سطح بهداشت آنها به شدت پایین بود.
«برخی از پیمانکاران شهرداری برای هر نفر که در گاراژهای تفکیک زباله کار میکند، ٨٠٠ هزار تومان از صاحبان گاراژها پول میگیرند. این پول را زبالهگردها نمیدهند، صاحبان گاراژها میدهند و در مقابل زبالهها را با قیمت پایینی از این بچهها میخرند. کارگران اغلب ١٠تا ١٢ساله هستند و روزی تا ۶٠کیلو زباله تفکیکشده را جمع میکنند و تحویل صاحبان گاراژها میدهند. آنها در خیابانها امنیت ندارند، برخی از ماموران شهرداری، هروقت آنها را میبینند، کارتشان را چک میکنند، کارتها فصلی است و هر فصل بین ٢٠٠ تا ۴٠٠هزار تومان باید شارژ شوند.» اینها بخشی از روایت سوسن مازیارفر، یکی از اعضای جمعیت دانشجویی امام علی(ع) درباره زندگی این کودکان است.
اکنون پس از چند ماه نیز یکی از فعالان در حوزه زباله گردی از آمارهایی حکایت کرد که چندان خوشایند نیست. الهه الله کریمی عضو جمعیت امام علی گفت:میانگین سنی کودکان زباله گرد ۱۲ سال است و در میان آنان حتی کودکان ۴ ساله نیز حضور دارند.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور هم ماه گذشته با تاکید بر ضرورت رسیدگی به وضعیت بحرانی کودکان زبالهگرد گفته بود: باید طی ۶ ماه آینده این کودکان را از زبالهگردی جدا کنیم و آنها را به سمت کارهای سوق دهیم که آسیبی به آنها نرسد.
حبیب الله مسعودی فرید در رابطه با فعالیت کودکان زباله گرد بخصوص در کارگاههایی که قابل رصد نیستند، بیان داشت: این کودکان اغلب در لایههای پنهان مشغول به فعالیت هستند، با توجه به اینکه کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک را پذیرفتهایم، مهمترین بخش این کنوانسیون این است که کودکی که زیر ۱۵ سال سن دارد، حق کار کردن ندارد.
در اراک هم مسئول گشت ویژه اجرائیات به بیان نحوه عملکرد و مشکلات و معضلات موجود در اجرای برخورد با فروشندگان ضایعات و زباله گرد ها خاطر نشان کرد: مواد قانونی خوبی برای برخورد با زباله گردها و ضایعات فروش های شهر وجود دارد اما به سبب اینکه زباله گردی به عنوان یک شغل کاذب در جامعه شکل گرفته است و تعداد افرادی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با این فعالیت در ارتباط می باشند زیاد می باشد لاجرم حذف مستقیم آن سبب بروز مشکلات اجتماعی عدیده ای خواهد شد.
رئیس کارگروه برنامه ریزی، تشکیلات و روشهای سازمان هم در این رابطه افزود: دسته بندی فعالیت زباله گردی و فروش ضایعات شهر اراک به مانند یک هرم می باشد که در راس هرم افرادی حضور دارند که به پالایش پسماند خشک، بسته بندی، پرک کردن و … مبادرت می کنند و در میانه هرم دلالان ضایعات قرار گرفته اند که به صورت واسطه پسماند جمع آوری شده زباله گردها را خریداری و بدون هیچ فعالیت و عملیات پالایش به دیگران می فروشند و در آخر و پایین ترین قسمت هرم زباله گردها وجود دارند که تعداد آنها بسیار زیاد بوده و در داخل این هرم کمترین بهره اقتصادی نصیبشان می گردد. وی افزود: بروز مشکلات اجتماعی به سبب حذف و یا تغییر در چگونگی زباله گردی و خرید و فروش ضایعات یک مسئله جدی است اما پیامدهای بهداشتی و زیست محیطی وجود چنین شغل های کاذبی در آینده گریبانگیر شهروندان خواهد شد. کار زبالهجمعکنی برای زنها و بچهها خطرناک است. خِفتگیری و تجاوز و البته خرید زباله به کمترین قیمت، مهمترین مشکل کودکان کارگری است که زبالهجمعکن هستند.
بیشتر کارگرانی که زبالهجمعکنی را بهعنوان کار روزمزدی انتخاب کردهاند درواقع ابزاری ارزان برای واسطههای خرید زباله هستند. دراینمیان، وضعیت زنان و کودکانی که بیهیچ حمایتی به دلیل فقر و نداری سر از سطلهای زباله درمیآورند به مراتب وخیمتر است.
با نگاهی به زباله گردها که این روزها در تمام شهر وجود دارد می توان حس ترحم و نگاه دلسوزانه مردم را در برخورد با آنها شاهد بود که البته گاه موجبات گلایه آنها را هم فراهم کرده است اما چه بخواهیم و چه نخواهیم زباله گردی به عنوان یک پدیده اجتماعی وجود دارد و تعداد زباله گردها هم روز به روز بیشتر می شود که این مسئله ریشه در فقر اقتصادی و فرهنگی دارد که متاسفانه هیچ مسئولی عهده دار رفع این معضل نیست به طوری که شهرداری، وزارت بهداشت، وزارت کار و بهزیستی بچههای زبالهگرد را بین خود پاس میدهند. گرچه به نظر می رسد که طرح تفکیک زباله طرح خوبی برای کم تر شدن اثرات سوء بهداشتی این پدیده بـــاشد اما بـاید بـــرای زباله گردانی که از روی اجبار دست به چنین کاری می زنند فکری عاجل کرد و با انجام طرح هایی که بدون فکر و بسیار عجولانه توسط برخی مسئولین ارائه می شود نه تنها امنیتی را فراهم نمی آورد بلکه سبب مشکلات بسیــاری نیز چه بــرای خود و چه جامعه می شود.