خانه » جدیدترین » نیم ور؛ کهنسال نام آور

نیم ور؛ کهنسال نام آور

یکشنبه ۲۲ اردی بهشت ۱۳۹۸ شماره ۱۰۸۱

نیم ور؛ کهنسال نام آور

بخش هفدهم/ فصل چهارم

مهدی لعل بار- جواد احدی- شهرزاد قربانی/ نویسندگان:
زندگی سالم و طول عمرزیاد
به نظر می‌رسد طول عمر اهالی نیم‌ور به سبب سلامتی جسمی و روحی ناشی از تغذیه سالم و مناسب، کار جسمی که مانند ورزشی روزانه تکرار می‌شد و فراغ خاطر بیشتر به سبب آنکه زندگی ساده بود و به مانند امروز اینگونه ماشینی و پیچیده نبود، طولانی‌تر بوده است.
استفاده از مواد غذایی سالم و طبیعی همیشه در پخت غذا رعایت می‌شد. مواد غذایی به شکل کاملاً طبیعی و مناسبی ذخیره‌سازی می‌گردید، بعنوان نمونه نگهداری گوشت بصورت خام در سبدهای چوبی، یا گوشت پخته شده در چربی بصورت قرمه، نگهداری برخی میوه‌جات بصورت ترشی از آن جمله‌اند.
از آنجایی که زندگی ساده و بی‌آلایش بود، رفت و آمد‌ها و صله رحم برای جویا شدن از احوال اقوام و آشنایان سهل‌تر و بیشتر انجام می‌شد و این مقدمه ای برای رفع مشکلات جامعه بود، به طوری که با تمام سختی‌ها، زندگی اجتماعی‌تر و پرنشاط‌تر به نظر می‌رسید.
آرامش حاکم بر مردم ناشی از هوای پاک، روال آرام زندگی، تغذیه سالم و نبود ماشین آلات و تکنولوژی، فرصت زندگیِ بیشتر و طول عمر زیادتر را به مردم می داد.
نمونه‌ای از این ادعا را می‌توان به طول عمر یکی از اهالی در سال ۱۳۵۳ استنادکرد.
لیلی درویشی(همسر مرحوم شکرالله استاد اکبری)یکی از بانوان این شهر در آن سال ۱۲۵ ساله بود و ۵ نسل و ۱۱۹ فرزند و نوه و نبیره خود را دیده بود. این در حالی است که به نقل از فرزندان این خانم در آن سال تعداد زیادی از اهالی نیز دارای طول عمرهای زیادی بودند و چند نفر هم بالای ۱۰۰ سال عمر کردند.
راز طول عمر این زن استفاده از مواد غذایی طبیعی مانند لبنیات تازه و مواد غذایی دیگری ذکر شده است که خود ایشان تهیه می‌کرد. احترام به طبیعت و قوانین آن، سحرخیزی، کار و تلاش روزانه، اخلاق خوب و مهربانی نیز از جمله دلایل دیگر این طول عمر ذکر شده است.
مرگ
بی‌شک سرنوشت هر انسانی به مرگ ختم می‌شود و گریز از آن اجتناب ناپذیر است. مردم نیم‌ور به مانند سایر نقاط ایران،‌ آداب خاصی در این خصوص دارند. هر چند با گذشت زمان بخشی از این آداب دستخوش تغییراتی شده است، اما ویژگی‌های از جمله احترام به مسائل شرعی، همدردی با خانوادۀ عزادار و همیاری در اجرای مراسم را می‌توان در آن مشاهده کرد.
معمولاًمراسم تششیع جنازه تا قبل از غروب آفتاب انجام می‌شد و در صورتی که قبل از غروب این کار صورت نمی گرفت، جنازه درمنزل یا مسجد قرار می‌گرفت و تا صبح بر جنازه قرآن می‌خواندند، تا صبح روز بعد دفن شود.
بعد از دفن جنازه به مدت سه روز و سه شب به عزاداری می‌پرداختند و تمام اعضای فامیل و همسایه‌ها دور هم جمع شده و کنار خانوادۀ عزادار بودند تا آنها احساس تنهایی و ناراحتی نکنند. در این مراسم برای آرامش و تسکینِ مصیبت، گلاب پخش کرده و حلوا درست می‌کردند که در اصطلاح محلی به آن «بو ور کردن» می‌گفتند. هفت روز بعد از مرگ مراسم هفتم برگزار می‌شد که شامل عزاداری صبح در منزل و عصر در مسجد بود. بعد از مراسم هفت خانوادۀ عزادار را به حمام برده و در حمام با شربت و چایی و میوه از آنها پذیرایی میکردند. مراسم بعدی برگزاری چهلم می‌باشد. در این مراسم علاوه بر حلوا، درست کردن سبزه نیز مرسوم بوده که خانوادۀ عزادار برای سر مزار آماده می‌کردند. با تمام شدن مراسم چهلم افراد فامیل لباس‌های رنگی به عنوان کادو و پیشکش برای افراد عزادار برده و لباس سیاه را از تن آنها در می‌آوردند. مراسم سالگرد نیز بعد از یکسال مانند مراسم هفتم و چهلم برگزار می‌شد.
سر زدن و دیدن افراد عزادار تا چهلم ادامه دارد حتی افراد فامیل و همسایه‌ها بعد از آن نیز پیش خانوادۀ عزادار رفته و در کنارشان بودند تا علاوه بر تسکین آنها مشکلاتشان را نیز حل کنند. اولین سالی که یک خانواده عزادار بود و عزیزی را از دست داده بود همۀ فامیل برای این خانواده خانه‌تکانی کرده و اجازۀ کار کردن به آنها نمی‌دادند.
برای برگزاری مراسم نیز تدارکات و خرید وسایل مورد نیاز از طریق یک کاسب معتمد انجام می‌شد و پس از پایان مراسم مخارج آن که به «صورت حساب عزاخانه» معروف بود، تسویه می‌شد تا به این ترتیب خانواده عزادار نگران هزینه‌های مراسم خود نباشند.
بلافاصله بعد از مراسم تحویل سال نیز به خانۀ خانوادۀ عزادار که به آنها خانواده «عُذر دار» می‌گفتند رفته و سال نو را تبریک گفته و برای متوفی فاتحه می‌خواندند که این مراسم یکی از آداب «سر سلامتی» بود. خانوادۀ عزادار بعد از مرگ در اولین عید سال نو، مجمع عید درست نمی‌کردند و از مهمان های خود با چایی و شیرینی پذیرایی می‌کردند.
سنگ مزار: به صورت دست تراش بوده و بروی آن از علائم و نقش‌های خاص در بالای سنگ استفاده می‌شده است که این نقش‌ها به صورت شانه‌ای یکطرفه، دو طرفه و تیر و کمان بوده است.
شانۀ یکطرفه دلیل مرد بودن متوفی و شانۀ دو طرفه دلیل زن بودن متوفی و تیر وکمان دلیل شجاعت بیشتر برای شکارچیان و از مهر و تسبیح برای نشان دادن ایمان و تقوی متوفی استفاده می‌شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.