پنجشنبه ۳۱ فروردین ۹۶ شماره ۵۶۷
****
فرشته غلامی
وقایع استان
****
هی آقا بوق نزن مگه نمی بینی راه بسته است نمیشه رفت جلو. آقا صبر داشته باش دستتو از روی بوق بردار. و همچنان صدای ممتد و البته گوشخراش بوق اتومبیل موجب آزار می شود. اینها داستان تکراری این روزهای زندگی ماست.
برای اثباتش نیازی نیست وقت صرف کنیم و خودمان را خسته کنیم فقط کافی است سری به خیابان های پر رفت و آمد شهر بزنیم اگر چند دقیقه ای را پشت چهارراه یا میدانی بیاستیم آن وقت است که صدای گوشخراش بوق های ممتد و متفاوت را از اتومبیل های محترم خواهیم شنید. البته اگر خوشبینانه نگاه کنیم رانندگان بیچاره این اتومبیل ها هم تقصیری ندارند و به هر طریق زندگی شهری است و خستگی کار و ترافیک و همه این مسائل دست در دست هم داده اند تا اعصاب آنها را خط خطی کنند. اما این رانندگان محترم باید توجه داشته باشند که با این بوق زدن های بی جا جیب خود را خالی می کنند.
حال آنکه باید توجه داشت آلودگی های صوتی می توانند روند طبیعی کار، تمرکز، آرامش و خواب را بر هم بزنند و باعث استرس و مشکلات جسمی مانند فشارخون بالا و خستگی های مزمن شوند و ناراحتی های قلبی عروقی را افزایش دهند.
بوق زدن در فرهنگ جامعه امروزی ما به یک آلودگی صوتی تبدیل شده است که می توان آرامش را بر هم زند.
بوق یک وسیله نقلیه، یک دستگاه تولید کننده صدا است که جهت هشدار دادن برای رسیدن و یا حضور وسیله نقلیه به دیگران مورد استفاده قرار میگیرد.
اتومبیلها، کامیونها، کشتیها و قطارها همه به وسیله قانون ملزم به استفاده از بوق هستند. دوچرخهها نیز در بسیاری از موارد، در حوزههای قضایی و قانونی ملزم به استفاده از یک دستگاه هشدار دهنده شنیداری هستند، اما این قانون جهانی نبوده و دستگاه مورد استفاده همیشه و الزاماً یک بوق نیست.
بوق زدن های بیجا تنها گوشه ای از فرهنگ نادرست رانندگی در جامعه ماست. بخشی از ذهنیت افراد جامعه درباره شهرها و سکونت شهری با همین صدای بوق های مزاحم پیوند خورده است. برخلاف نارسایی های فرهنگی جورواجور که در اغلب حوزه ها سکونت شهری را برای افراد دشوار می سازد بوق ها برای رانندگی ایرانیان از فرهنگی غنی، پویا و خلاق برخوردارند که به تناسب زمان و شرایط پیش می رود و هیچ قانون و اخلاقی حریفش نیست.
آنچه در این میان کمتر به آن توجه می شود معنای بوق هاست. هر شهروندی از صبح که چشم باز می کند تا شب هنگام که در رویای آرامشی دیده بر هم می گذارد صدها و شاید هم هزاران صدای بوق را می شنود بی آن که بداند هر کدام از آنها معنایی دارند.
احتیاط و هشدار فلسفه وجودی بوق در خودروهاست، اما در فرهنگ غنی بوق در مرامنامه رانندگی، بوق های معنادار دیگری هم ابداع شده و به کار می رود.
بسیاری از ما هنوز با زمان و روش صحیح استفاده از بوق به عنوان یک وسیله پرفایده آشنا نشدهایم. به محض اینکه در ترافیک گیر میکنیم از بوق استفاده میکنیم، به این تصور که صدای آن میتواند معجزه کند و راه را برایمان هموار سازد یا مثلا وقتی یک اتومبیل به دلیل مشکل فنی در خیابان متوقف شده دستمان را روی بوق میگذاریم تا آن ماشین با صدای بوق تعمیر شود. هنگامی که از دست رانندههای دیگر عصبانی هستیم بهخودمان اجازه میدهیم تا اعتراض مان را بهصورت بوق ممتد بیان کنیم و البته وقتی خیلی خوشحال هستیم هم از بوقزدنهای ممتد استفاده میکنیم و دیگر توجه نداریم که همین نزدیکیها ممکن است بیماری در بستر باشد و آرامش برایش حکم دارو را داشته باشد. جالب اینجاست که بعضیها بوق را معادل ناسزا میدانند. برای همین اگر کسی برایشان بوق بزند تا هشداری بدهد خود را ملزم میدانند که با چند بوق جواب دندان شکنی به او بدهند. بعضیها هم هستند که وقتی یک راننده تازهکار یا گاه راننده خانم را میبینند، با بوق ممتد از کنارش رد میشوند تا او را دستپاچه کنند. یک وقتهایی هم حال نداریم از خودرو پیاده شویم و زنگ خانهای را بزنیم، ۵-۶ تا بوق میزنیم تا دیگران را خبردار کنیم. گاهی وقتها هم روی خودرویمان یک بوق خفن با صدای خیلی وحشتناک یا بوقی که صدای هزار جانور را دربیاورد نصب میکنیم. خواه و ناخواه همه ما به نوعی در افزایش این آلودگی صوتی نقش به سزایی داریم.
اینجاست که تنها راه منطقی برای جلوگیری از بوق زدن به حوزه راهنمایی و رانندگی و برگه جریمه هایی مربوط به بوق زدن منتهی می شود. اما بالاخره پس از جریمه های ۳۰ و۴۰ هزار تومانی بوق بی جا چند روز پیش مجلس نرخ جدیدی را برای بوق زدن بی جا مطرح کرد و گویا قصد داشت با این نرخ سنگین شهر را گوشنواز کند. طبق نشستی که در روز ۲۹ فروردین صورت گرفت نرخ هر بوق بی جا ۳۰۰ هزار تومان شد.
در این نشست نمایندگان مجلس در جریان بررسی لایحه هوای پاک با ماده ۲۹ این لایحه موافقت کردند.
براساس ماده ۲۹ لایحه مذکور، ایجاد هرگونه آلودگی صوتی توسط منابع ثابت و متحرک، ممنوع میباشد. در مورد منابع ثابت مرتکب به پرداخت جریمه نقدی از۱۰ میلیون(۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰)تا بیست میلیون(۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰) ریال محکوم میشود.
در تبصره یک این ماده آمده است: نیروی انتظامی مکلف است راننده وسایل نقلیه موتوری را برای بار اول ملزم به جریمه نقدی معادل یک میلیون (۱٫۰۰۰٫۰۰۰) ریال، درصورت تکرار برای بار دوم دو برابر جریمه مذکور و درصورت تکرار بیش از دوبار به جریمه نقدی معادل سه میلیون (۳٫۰۰۰٫۰۰۰) ریال محکوم نماید.
براساس تبصره دو این ماده، آییننامه اجرائی این ماده توسط سازمان و با همکاری دستگاه های مربوطه حداکثر ظرف مدت سهماه از تاریخ ابلاغ این قانون تهیه میشود و بهتصویب هیأت وزیران میرسد.
گویا مجلس با مشخص کردن جریمههایی سنگین برای این نوع آلودگی در مقایسه با گذشته، قصد داشت نشان دهد که به سلامت جسمی و روانی شهروندان احترام میگذارند.
بسیاری از نمایندگان هم با سرعت بخشیدن به این طرح موافقت خود را اعلام کرده اند. بر اساس ماده ۳۱ قانون هوای پاک، ناجا و یگان حفاظت از محیط زیست، دو مسئول اصلی برای برخورد با واحدهای آلاینده هستند و وظیفه دارند به عنوان ضابطان دادگستری برای برخورد با واحدهای آلودهکننده، آستین بالا بزنند، اما در این میان مسلما ناجا و بخصوص پلیس راهور، مسئولیت بیشتری دارد.
بوق از کجا پیداش شد؟
شاید اگر مخترع بوق می دانست که قرار است اختراعش تا این حد کاربرد داشته باشد پیش از اینها دست به این اختراع زده بود تا کارهای بسیاری از شهروندان را آسان تر کند! الیور لوکاس، دانشمندی از شهر بیرمنگام انگلیس برای نخستینبار این وسیله را در سال ۱۹۱۰ میلادی اختراع و به جهان معرفی کرد تا تردد خودروها را به عابران پیاده هشدار دهد. بعدها بیشتر خودروها به بوقهای الکتریکی مجهز شدند تا در مواقع اضطراری مورد استفاده قرار گیرند.
بوق استاندارد از طریق قطع و وصل الکترومغناطیسی کار میکند. طبق مقررات راهنمایی و رانندگی، صدای بوق خودروهای معمولی باید بین ۱/۸تا ۳/۵کیلوهرتز یا ۱۱۲ دسیبل باشد. چنین صدایی در سروصدای عبور و مرور دیگر اتومبیلها و سرعتهای بالا هم به خوبی قابل شنیدن است.
برخی از بوقها بهصورت دوقلو تولید میشوند که صدای گوشنوازتری دارند و میتوانند نقش علامت هشدار را هم داشته باشند. امروزه در بسیاری از شهرهای اروپایی استفاده از این نوع بوقها متداول شده است.
با وجود اینکه ماده ۲۹ قانون هوای پاک برای جلوگیری از آلودگی صوتی، اگرچه نشانه احترام به حقوق شهروندان و تلاش برای نهادینه کردن فرهنگ شهروندی و رانندگی صورت گرفته، اما باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که در این لایح صرفا به مساله تنبیه در آن پرداخته شده است و راهکارهای درست و اصولی و البته تشویقی در آن مطرح نشده است.