خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به کارکرد قهوه خانه های ایرانی در گذشته و حال/دود شد و رفت

نگاهی به کارکرد قهوه خانه های ایرانی در گذشته و حال/دود شد و رفت

سه شنبه ۱۱ مهر ۹۶   شماره ۶۹۲

***

وقایع استان

علی امیدی

***

ماجرای قهوه خانه ها در ایران حکایت بس طولانی از فرهنگ کهن ما ایرانیان است و بی شک نقش اجتماعی قهوه خانه ها به عنـوان مراکز فرهنگی در ایران قابل کتمان نیست. اینکــه قهوه خانه ها با آن وجه فرهنگی تبدیل به محلی برای دود کردن قلیان تبدیل شده است نشان از رو به زوال رفتن فرهنگی است که هیچ کوششی برای پاسداشت آن نمی شود. از سویی مسئولین و مراجع مربوطه چه اقدامی برای بازگرداندن هویت واقعی قهوه خانه ها در سالهای اخیر انجام داده اند، نیز سوالی است که بسیاری از خود می پرسند. بگذارید کمی به عقب برویم، از شکل گیری قهوه خانه ها در ایران و اینکه چگونه قهوه خانه های ما به شکل امروزی در آمدند.
دکتر علی بلوکباشی، انسان شناس، محقق و مترجم که در زمینه مردم نگاری و فرهنگ عامه ایران آثار برجسته ومتعددی دارد درباره شکل گیـــری قهوه خانه ها در ایران می گوید: «در جامعه سنتی ایران، هر نهادی که بنیاد می‌گرفت با نظام های اجتماعی، فرهنگی واقتصادی جامعۀ ما همخوانی داشت. یک نهاد اجتماعی یا فرهنگی در این جامعه بدون پشتوانۀ خواست و نیاز مردم، ناگهان سبـــز نمی شد و شکل نمی یافت. جامعۀ سنتی مثل امروز بی در و پیکر نبود که در پی ارتباطات با جهان شرق وغرب هر چیزی را بدون تعمق در آنها و بی توجه به همخوانی یا ناهمخوانی آنها با فرهنگ و باورها و نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردمان بگیریم و به صورت یک نهاد عَلَمش کنیم.» به گزارش وقایع استان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه سلامت و بهداشت، دکتر بلوکباشی می افزاید: «قهوه خانه یکی از نهادهای سنتی بود که نیاز مردم آن را در جامعه پدید آورد. البته این را هم بگویم که پیش از این که قهوه خانه به صورت یک نهاد عمومی- اجتماعی درجامعه پدید آید، در دربارهای صفوی وقاجار بیوتاتی به نام آبدارخانه و قهوه خانه وجود داشتند که درآنها انواع شربت ها و عرقیجات و نوشیدنی ها را تهیـــه می کردند و به درباریان و میهمانان داخلی و خارجی عرضه می کردند. یکی از نوشیدنی ها نیز در آبدارخانه های دربار قهوه بود. در آغاز، قهوه پزی و قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و مخصوص درباریان و رجال مملکتی بود. پادشاهان صفوی و قاجاری قهوه چی و قهوه چی باشی داشتند که از منصب های درباری به شمار می رفتند. کم‌کم قهوه خانه به محیط بیرون از دربار و به خانواده های اشرافی و اعیانی راه یافت و قهوه نوشی در جامعه و میان مردم شکل گسترده تر یافت.»
این محقق و انسان شناس درباره علت نامگذاری قهوه خانه می گوید: «پیش از این که چای در ایران شناخته شود، قهوه شناخته شده بود. قهوه در جهان اسلام مصرف داشت. ایرانیانی که برای زیارت به مکه و اماکن مقدسه به کشورهای اسلامی و ترکیه عثمانی مسافرت می کردند، با قهوه آشنا شدند و آن را به ایران آوردند. در ابتدا قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و مصرف آن فقط در دربار مرسوم بود. پس از آن اندک اندک قهوه نوشی میان برخی از اقشار مردم به ویژه نخبگان و اعیان رسم شد. به همین سبب مکان هایی که قهوه درست می کردند، به قهوه خانه معروف شدند. این را هم توجه داشته باشیم که در ترکیۀ عثمانی مکان های قهوه نوشی به نام قهوه خانه نامیده می شد. بعدها که چای به ایران آمد، ابتدا چای ختایی نوشیده می شد کـــه گیــاه آن را از ختای چیـــن می آوردند. در دوره صفوی نخستین بار همان طور که گفتم اولئاریوس در سفرنامه اش به چای نوشی اشاره کرده است. بعدها که چای نوشیدن در قهوه خانه ها عمومیت پیدا کرد و ذائقه مردم با چای آشنا شد، کم‌کم چای جای قهوه را در قهوه خانه ها گرفت، اما نام قهوه خانه همچنان برروی این مکان باقی ماند. البته هنوز در بعضی جاهای ایران به قهوه خانه، چای خانه می گویند.»
دکــتر بلوکباشی در ادامه به نقش و کـــارکرد قهوه خانه ها اشاره می کند: «قهوه خانه از آغاز شکل گیریش تا امروز نقش وکارکردهای اجتماعی و فرهنگی و هنری گوناگونی در جامعه سنتی ایران داشته است. در آغاز قهوه خانه محل جمع شدن شعرا، ادبا و نویسندگان یعنی یک محفل ادبی بود. اگر کسی شعری یا نوشته ای داشت به این محفل شاعـــرانه می آمد و شعر خود را در جمع آنها می خواند و ساعاتی را در آنجا می گذراند. نصرآبادی درکتاب تذکرۀ خود که در دوره صفویه نوشته است، درمورد جمع شدن اهل فضل و ادبا درقهوه خانه ها توضیــح می دهد و از شاعران و موسیقیدانان و عارفانی که در این محفل ها جمع مــی شدند و شعرهـــایشان را می خواندند، نام می برد. در عصر ناصری هم برخی قهوه خانه ها در تهران مانند قهوه خانۀ یوزباشی در پشت شمس العماره، میعادگاه شعرا و محل شعر خوانی آنها در جمع شاهزادگان و درباریان و بزرگانی بود که در قهوه خانه جمع می شدند. بسیاری از قهوه خانه چی ها نیز شاعر، هنرمند و موسیقی شناس بودند و ساز می نواختند. نصرآبادی از شمس تیشی صحبت می‌کند که در چهارباغ اصفهان قهوه خانه داشت. او را مردی موسیقیدان توصیف می کند که ترتیب صوت و عمل را خوب می دانست. مردم بیشتر به جهت شعرا، شعر خوانی و صاحب ذوق بودن قهوه خانه داران جذب قهوه خانه های آنها می شدند. ازاین رو، یکی از نقش ها و کارکردهای اولیۀ قهوه خــانه را می توان توسعه واشاعۀ شعر و ادب و موسیقی دانست. قهوه خانه بعداً محفلی شد برای پاتوق گرفتن هنرمندان کوچه و بازار. نقالان، قصه گویان، تقلیدچی ها، نوازندگان دوره گرد، نقاشان، خیمه شب بازان و بازیگران روحوضی که پیش از برپایی قهوه خانه جای خاصی برای ارایۀ هنر خود نداشتند، بتدریج قهوه خانه را که محل تجمع اقشار مختلف از هر صنف بود، مکانی مناسب برای هنرنمایی هایشان یافتند. این چنین بود که رفته رفته قهوه خانه شد پاتوق صنوف مختلف از اهل صنعت و پیشه تا اهل طرب. افراد از هرگروه و صنف می آمدند و در آنجا می نشستند و با هم ساعت ها گفت وگو می کردند و مسائل صنفی و شغلی شان را حل و فصل می کردند. برخی کاریابی می کردند و بـــرخی هم کارهای دیگــــران را راه می انداختند. قهوه خانه به همه تعلق داشت، چه اشخاصی از گروه صنعتگران و پیشه وران ماهر وهنرمند وچه کارگران بی کار و در پی کار. قهوه خانه مرکزی بود برای معرفی صاحبان هر حرفه و پیشه وصنعت. مردمی که اگر کار ساختمانی داشتند و به معمار، بنا، نقاش، نجار، توفالکوب، گچکار و مانند آنها نیازمند بودند، می دانستند برای تأمین نیازهای خود به کدام قهوه خانه های شهر و محله مراجعه کنند. درنتیجه هر قهوه خانه مرکز و پاتوق یک یا چند گروه از اهل پیشه وصنعت وهنرمند بود. بنابر این قهوه خانه می توانست نقش اجتماعی و کار راه اندازی مهمی در جامعه ایفا کند. اینها جدا از کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و هنری دیگر این نهاد بوده است. قهوه خانه ها نقش سیاسی و اجتماعی هم داشتند. زمانی که رادیو نبود در قهوه‌خانه نقال‌ها می‌آمدند و خبرهای سیاسی و اجتماعی روز را می‌دادند.»
اما واقعیت این است که بعدها قهوه خانه نقش خود را در جامعه از دست داد، دکتر بلوکباشی در این باره می گوید: «دگرگونی های تدریجی در نظام اجتماعی و فرهنگی جامعۀ ایران به ویژۀ جامعه های شهری و پدیداری وسایل ارتباط جمعی و توزیع و گسترش آن در کمرنگ کردن نقش نهاد قهوه خانه اثر بسیار مهمی داشت. درگذشته مردم به قهوه خانه می آمدند تا تاریخ عاشورا و حماسۀ سالارشهیدان کربلا، یا داستان رستم و اسفندیار و داستان رستم و سهراب را از زبان نقال و شاهنامه خوان بشنوند. همان طور که شیوۀ خبررسانی، انتقال هنرهای نمایشی و فرهنگ سازی روز به روز صورت تازه تر می‌گرفت و در جامعه گسترده ترمی شد، قهوه خانه و نقال نیز به مثابه یک رسانۀ فرهنگی و هنری نقش خــــــود را از دست می دادند. راه یافتن گرامافون، رادیو، و تلویزیون به قهوه خانه ها کم کم جای را برای حضور نقال و دیگر هنرمندان بازیگر و تقلیدچی تنگ کرد. دراین حال بود که نقال و قهوه خانه هردو جایگاه خود را در میان مردم ازدست دادند. با این دگرگونی قهوه خانه دیگر نتوانست همچون گذشته به صورت نهادی فعال کار کند و پاسخگوی خواست های امروزی جوانان باشد. جوانان دنبال جایگاه مناسب دیگری برای جمع شدن و پاتوق کردن خود برای گذراندن اوقات فراغت بودند. این چنین بود که کافه و رسم کافه نشینی در جامعۀ ما پدید آمد.» وی با اشاره به اینکه جامعه درحال دگرگونی است و ذوق وسلیقه، سرگرمی ها و تفریحات گروه های اجتماعی به ویژه جوانان تحول یافته است، بیان می کند: «قهوه خانه به سبک و سیاق گذشته دیگر امروز نمی تواند پاسخگو به نیازها وخواست های گروه های اجتماعی امروز باشد. قهوه خانه به تدریج جایگاه فرهنگی و پاتوق اجتماعی خودش را از دست داده و جای آن را پاتوق های دیگر گرفته است. در حال حاضر کافه نشینی برای قشرهایی از مردم و جوانان مد شده است. در چند دهه پیش در تهران کافه‌هایی مثل کافه فردوسی، کافه نادری و کافه شمیران و چند کافۀ دیگر پاتوقی برای جمع شدن نویسندگان و شعرا و ادبا و فعالان سیاسی و جوانان شده بودند. نخستین گروه ادبی که در کافه پاتوق گرفتند گروه صادق هدایت و دوستانش مجتبی مینوی، مسعود فرزاد و بزرگ علوی بودند. آنها که به گروه رَبعه معروف بودند در کافه فردوسی در دهۀ ۱۳۱۰ جمع می شدند. در دهه های ۳۰ و ۴۰ هم جلال آل احمد و چند تن اهل قلم و دوستداران ومریدان آنها در کافه فیروز پاتوق می کردند. بعداً موانعی برای جمع شدن نویسندگان و افراد در این کافه ها پیش آمد و این کافه ها و این گونه کافه نشینی هم نقش خودشان را از دست دادند. اکنون نه قهوه خانه های سابق را داریم که بتوان مانند گذشته در آن ها پاتوغ کرد و نه محفل‌های کافه نشینی گذشته را. سیاست‌های روز اجازۀ جمع شدن روشنفکران در چنین پاتوغ هایی را نمی‌داد.»
اما در این میان سالهاست که نام قهوه خانه ها با قلیان و دود همراه شده و نه تنها دیگر در این مکان شاهد ظهور و بروز چهره های شاخص نیستیم بلکه حتی گاهی جایی برای تجمع کسانی شده است که قهوه خانه ها را به جایی نا امن برای جوانان تبــدیل می کنند. یکی از آفت هایی که به لطف بی توجهی مسئولان فرهنگی به جان قهوه خانه ها افتاده است و متاسفانه مورد استقبال جوانان هم قرار گرفته به گونه ای که امروز دیگر قهوه خانه ها را تنها با قلیان دود کردن می شناسند. مدتهاست که مسئولین با اجرای طرح های متعدد در صدد جمع آوری و پاکسازی قهوه خانه ها از قلیان هستند و در اراک هم مانند بسیاری دیگر از شهرها طرح جمع آوری قلیان ها انجام شده است و البته پس از مدتی دوباره به فراموشی سپرده می شود. مدتی صحبت از جمع آوری قلیان شده، سپس صحبت از بستن قهوه خانه ها و دوباره همه چیز از نو شروع می شود.چندی پیش معاون قضایی دادستان کل در حقوق عامه خواستار توجه همه نهادهای متولی به قانون کنترل و مبارزه ملی با دخانیات و آیین نامه اجرایی مربوط به فروش و عرضه دخانیات در اماکن عمومی شد و گفت: «پراکندگی نظرات با وجود قــــــانون لازم الاجرا در زمینه مقابله با عرضه دخانیات از جمله قلیان در اماکن عمومی موجب شده که اکنون عرضه قلیان در برخی استان‌ها ممنوع و در برخی استان‌ها بلامانع است.» محمدجواد حشمتی معاون دادستان کل کشور گفت: «در این زمینه قانون لازم الاجرا وجود دارد اما در برخی استان ها این قانون اجرا شده و در برخی استان ها اجرا نمی شود که باید این تعارض حل شود و وحدت رویه‌ای در این خصوص ایجاد شود.» حشمتی با اشاره به مضرات و آسیب های مصرف سیگار و قلیان در جامعه و لزوم حساس کردن مردم و خانواده ها در این زمینه تاکید کرد: «برای مقابله جدی با مصرف و عرضه قلیان در اماکن عمومی و قهوه خانه ها باید ابتدا تعارض های دیدگاهی و اجرایی بین متولیان از بین برود و در عین حال اگر اصلاحیه هایی در قانون لازم است انجام شود.» حشمتی با تاکید بر اینکه عرضه قلیان متاسفانه جاذبه و درآمد خوبی دارد و عده ای به دلیل اینکه با ممنوعیت عرضه قلیــان کسب و کارشان مختــــل می شود در این زمینه شاکی هستند، گفت: «برخی نمایندگان مجلس به ما مراجعه کرده اند که چرا مانع عرضه قلیان می شوید و چرا قهوه خانه هایی را به این دلیل می بندید، پاسخ ما این بوده که چرا موقعی که قانونش در مجلس تصویب شد مجلسیان محترم به فکر همه ابعاد قضیه نبودند و حالا که خودشان قانون مصوب کرده اند چرا می گویند که با بستن قهوه خانه ها مشکلی حل نمی شود.»
معاون دادستان کل کشور با تاکید بر اینکه در حال حاضر موضوع منع عرضه و مصرف قلیان در اماکن عمومی بین زمین و آسمان مانده است، گفت: «دستگاه‌های متولی باید در این زمینه با دقت نظر و جدیت به اتفاق نظر برسند تا تکلیف اجرایی شدن این قانون به سرعت مشخص شود.» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در این باره گفت: قانون بر منع فعالیت قهوه خانه ها تاکید دارد و مجریان باید قانون را به طور کامل اجرایی کنند. محمد نعیم امینی فرد در واکنش نسبت به اظهارنظر معاون دادستان کل کشور مبنی بر اعتراض نمایندگان مجلس نسبت به بستن قهوه‌خانه‌هایی که قلیان عرضه می‌کنند گفت: «اعتقاد برخی نمایندگان برای عدم‌منع فعالیت این قبیل قهوه‌خانه‌ها وجه قانونی ندارد ضمن اینکه وقتی ما در صحن مجلس، قانونی را تصویب می‌کنیم، اگر در مسیر اجرای آن، تبعات و مشکلاتی ایجاد شود، نباید در جهت تضعیف قانون اظهارنظر کنیم.» مسئولان امر اگر می خواهند جوانان از قلیان ها دور شده، باید قهوه خانه ها به شکل قدیمی آن احیا شود و فرهنگ ما مانند سلامت جامعه ما رو به انزوال نرود و باید سریعتر به جای طرح های بی ثمر و اجباری برنامه ای پیاده کنند که مردم خود به اهمیت فرهنگ کهن شـــان پی ببرند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.