خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به نمایش‌نامه‌ی «بلوط‌های تلخ» نوشته‌ی شهرام کرمی/شاعرانه‌گی در صحنه‌ی جنگ

نگاهی به نمایش‌نامه‌ی «بلوط‌های تلخ» نوشته‌ی شهرام کرمی/شاعرانه‌گی در صحنه‌ی جنگ

سه شنبه ۲ خرداد ۹۶ شماره ۵۹۳
***
وقایع استان
احمدرضا حجارزاده
***
ادبیات نمایشی در ایران معمولن با درام‌های اجتماعی و حوادث مهم و تاریخی این سرزمین درآمیخته‌اند و اغلب به بیان مسائلی می‌پردازند که یا دغدغه‌ی روز جامعه‌اند یا تحت تاثیر رویدادی در گذشته‌ی دور که هنوز بر روزگار و زندگی مردم سایه افکنده و باقی‌ست. ادبیات نمایشی گرچه در دل خود، قصه‌یی پنهان دارد اما یک‌سره از داستان‌نویسی و قالب‌های رایج در ادبیات داستانی جداست و حتی به گونه‌ی مشابه‌تر خود، فیلم‌نامه نمی‌مانَد، زیرا در فیلم‌نامه همه‌ی صحنه‌ها از پیش و لزومن برای ضبط و برداشت نوشته شده و به ندرت پیش می‌آید شرایط تولید و محیطی بر فیلم‌نامه موثر واقع و سبب دگرگونی‌اش شود. در نمایش‌نامه ولی چنین نیست و متنی که برای اجرای صحنه‌یی نوشته می‌شود، حین تمرین و حتا در شب‌های اجرا، به فراخور مسائل غیرمترقبه و ناگهانی یا دلایل دیگر، مدام دست‌خوش تغییرات می‌شود تا در نهایت به شکل مطلوب و دلخواه کارگردان و گروه اجرایی درآید.«بلوط‌های تلخ»، نمایش‌نامه‌یی که توسط بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس چاپ شده نیز از این قاعده مستثنا نیست. این متن که طی سال‌های۸۸ و ۸۹ در مسابقات ادبیات نمایشی مقاومت و ایثار به عنوان متن برگزیده، جوایز اول نمایش‌نامه‌نویسی را بُرده، به مشکل‌های خانواده‌یی در روستای مرزی «سید ایاز» و دوران جنگ تحمیلی و سال‌های پس از آن می‌پردازد. تمام دوازده پرده‌ی نمایش در خانه‌ی شخصیت اصلی، بانو می‌گذرد که اینجا به عنوان نمادی از مقاومت و پایداری تصویر شده. او زنی کُرد است که فرزندانش را یک‌به‌یک در جنگ از دست می‌دهد اما هرگز شکایتی نمی‌کند، فقط تلاش می‌کند خانه را به عنوان محل وقوع خاطرات حفظ بکند. نمایش با مونولگ نسبتن بلندی از همسایه‌ی بانو، یعنی میرزا آغاز می‌شود که با قاب‌عکسِ خلیل ـ شوهر مرحوم بانو ـ درد دل می‌کند و به تدریج شخصیت‌ها به تنهاییِ میرزا افزوده می‌شوند. در روند پیش‌رفت متن، شرح صحنه‌ها با جزیی‌نگری دقیقی توصیف شده‌اند که می‌تواند کمک بزرگی باشد برای هر کس که بخواهد نمایش‌نامه را اجرا بکند. شخصیت‌پردازی‌ها کمابیش موفق و رئالیستی از کار درآمده‌اند، گرچه نویسنده عمدن برای دراماتیزه‌کردن نوشته‌اش،گاهی چاشنی احساسات فردی، انسانی، عاشقانه و مادرانه‌یی را به دیالوگ‌ها و کُنش آدم‌های قصه افزوده تا محصول نهایی در قالب اثری‌مکتوب ـ و آموزشی ـ و هم در اجرای صحنه‌یی، دارای جذابیت‌های دیداری باشد و خواننده و تماشاگر را درگیر بکند. از نقاط قوت «بلوط‌های تلخ» آن‌که کرمی موفق شده در نگارش دیالوگ‌ها از زبانی شاعرانه بهره ببرد تا زهرِ تلخ جنگ و ویرانی را از متن بکاهد و طعم زیبایی زندگی و امید به ساخت فردا را در قلب و کلام شبه‌قهرمان‌های قصه بنشاند. اینجا شخصیت‌ها بی‌آن‌که سعی داشته باشند پیچیده یا دور از لحن عامیانه و روزمره حرف بزنند، از جملاتی زیبا، آهنگین و شعرگون برای بیان احساسات و منظور خود استفاده می‌کنند. به این مونولوگ بانو از پرده‌ی نهم نمایش‌نامه دقت بکنید:«سن‌و سال تو که بودم، پشت دار قالی می‌نشستم. خونه‌ی ما پر از کلاف رنگی نخ قالی بود. تا چشِ مادرم‌رو دور می‌دیدم، تموم خونه‌رو نخ‌کشی می‌کردم. می‌گفت باید نخ‌هارو قالی کنی. وقتی اولین قالی‌رو تموم کردم، اومدم تو این خونه. شما بچه‌ها رو همین قالی بزرگ شدین. جنگ شد و از اینجا رفتیم. حالا باید یه قالی نو ببافیم و خونه‌رو باهاش فرش کنیم. تو باید یاد بگیری قالی ببافی دخترم. دلت می‌خواد قالی ببافی؟ می‌خوای نقش قالی‌ت چی باشه؟ همیشه دلم می‌خواد یه قالی ببافم که ریشه‌های اون تو آسمون ول باشه. باید یه دار قالی به پا کنیم. می‌شیم دخترای قالی‌باف. دشت سید ایاز و گل‌های پرچمی طرح قالی‌مون می‌شه.گل‌های این دشت خیلی قشنگن. حیف که عمر گل زیاد نیست و غنچه‌ها زود می‌میرن. قالی‌بافتن کار سختی نیست. مثل چیدن گل‌های دشته. تو حالا یه خانوم حسابی شدی. جای این که بازیگوشی کنی و گل‌های دشت‌رو جمع کنی، باید یاد بگیری قالی ببافی. می‌خوام قالی‌رو تو این خونه پهن کنم. قالی با طرح گل‌های پرچمی …».
در پرده‌های یازدهم و دوازدهم نمایش هم دیالوگ‌های بانو و میرزا این تِمِ شاعرانه را دارند. همچنین صحنه‌ی کارکردنِ اوستابنا در خانه‌ی بانو و گلایه‌ش از تنهایی و جنگ و بعدتر، دل‌بستن به سحرناز و خواستگاری‌اش، نه تنها در خدمت اثر است،که حتا کمی از تلخی آن همه مصیبت که بر سر بانو آوار شده، می‌کاهد و طنز شیرین و ظریفی را به نمایش می‌افزاید. با این وجود،«بلوط‌های تلخ»، شاید نشانی از کوشش دلاورمردانی که در جنگ به پاسداری از این مرز و بوم پرداختند در خود نداشته باشد اما به یقین متن درست، دقیق و مؤثری از عشق به وطن، امیدواری و جست‌وجو برای یافتن عشق حقیقی توسط مادری فداکار و دل‌سوخته است. انتشار چنین آثاری، قطعن سبب شکل‌گیری نوعی از نمایش‌نامه‌نویسی مدرن در قالب ایثار، جنگ، زندگی قومی و هم‌بستگی ملی می‌شوند که جای خالی‌اش در میان ادبیات نمایشی محسوس است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.