پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ شماره ۷۸۲
وحید حاج سعیدی: نقش انجمن و اولیاء در مدیریت مدارس را می توان یکی از جدی ترین و کاربردی ترین رویکردهای نظارتی و اجرایی والدین در امورات مدارس قلمداد کرد. بیش از ۱۳۰ هزار مدرسه در سراسر کشور وجود دارد که هر کدام دارای یک انجمن مستقل هستند. اگر تعداد اعضاى هر انجمن را به طور متوسط ۵ نفر در نظر بگیریم نهادی عظیم با جمعیت ۵۰۰ هزار نفری خواهیم داشت که برگزیده ۱۶ میلیون خانواده ایرانى هستند. این تعداد نیرو که دارای تخصص های فکری و یدی بی شماری هستند قطعا در پیشبرد اهداف مدرسه نقشی تاثیرگذار و اساسی دارند که اگر برنامه ریزی منسجم و مدونی در جهت استفاده از این پتانسیل بالقوه صورت پذیرد، بسیاری از مشکلات اداری، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی مدارس مرتفع خواهد شد. علی رغم وجود چنین ظرفیتی در مدارس متاسفانه موانعی نیز در مسیر تقویت و گسترش انجمن ها به چشم می خورد که اولین مانع سیستم متمرکز و پلکانى آموزش و پرورش است که بـراساس دستورالعمــل ها و بخشنامه هاى ادارى و از بالا اداره مى شود. هر چند در سال هاى اخیر از طریق تفویض اختیارات به سازمان هاى آموزش و پرورش و مناطق گام هایى در جهت تمرکززدایى برداشته شده است و بحث مدرسه محورى به عنوان یک نگرش از سوى مدیران آموزش و پرورش مطرح شده است، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب مسیری طولانی در پیش داریم. به منظور آشنایی بیشتر با نقش انجمن اولیاء در مدارس و راهکارهای عملی استفاده از ظرفیت این نهاد حمایتی و پوششی در اداره امورات مدرسه گفتگوی کوتاهی با «محمد یوسف حسینی» یکی از مدیران موفق دبیرستان در کشور انجام داده ایم که حاوی نکات قابل تاملی است:
انجمن اولیاء و مربیان از نگاه شما
اگرخانه را نخستین مدرسه و مدرسه را خانه دوم دانش آموزان محسوب کنیم، ارتباط و تعامل این دو نهاد عظیم اجتماعی بسیار تاثیر گذار خواهد بود و اثر بخشی آن نیز باید بیش از بیش مورد توجه قرار گیرد . پل ارتباطی این دو مدرسه کوچک و بزرگ را انجمن اولیاء و مربیان می نامند.
ضرورت ارتباط خانه و مدرسه را چگونه ارزیابی می کنید؟
بدون شک خانه و مدرسه در انجام وظایف تربیتی مکمل یکدیگرند. اگر این دو نهاد (خانه و مدرسه) روش ها و برنامه های هماهنگ نداشته باشند، در روند رشد شکل گیری شخصیت دانش آموزان و شیوه های آموزشی اختلال به وجود می آید چرا که دو نهاد خانه و مدرسه نقش اساسی در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان دارند و هر قدر این دو نهاد با هم تعاملی بیشتری داشته باشند، اثرات آموزش مطلوب تر خواهد شد. در واقع بین روش ها و اصول آموزشی و مدیریتی خانه و مدرسه باید همسویی و تشابه وجود داشته باشد و یکی از این دو کانون، کار دیگری را خنثی نکند، بلکه به عنوان دو جریان همدل و مکمل عمل کنند . مدرسه باید پیشاهنگ ارتباط با خانه باشد و با روشهای گوناگون اسباب مشارکت فکری اولیا را در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان فراهم کند. یکی از راه های تعامل خانواده ها با مدارس ارتباط و توجه به نقش ذاتی انجمن اولیاء و مربیان است که می تواند در این خصوص تاثیر گذار باشد. البته این بخشی از ضرورت ارتباط این دو نهاد است. رابطه خانه و مدرسه تعاملی دوطرفه است. هر دو نهاد تربیتی باید به نقش خود عمل کنند تا تعلیم و تربیت ثمربخش شوند. تعامل دو سویه و هماهنگی این دو نهاد مهم در یک برنامه واحد و منسجم می تواند در همه جهات ثمربخش باشد. اگر رفتار معلمان و اولیای مدرسه و رفتار پدر و مادر و اولیای خانواده با موازین تعلیم و تربیت و روانشناسی کودک و رشد او مطابقت نداشته باشد، سلامت روانی و اجتماعی کودکان به مخاطره می افتد. پس در پرتو همدلی و همسویی این دو نهاد مهم آموزشی و تربیتی یعنی خانه و مدرسه، بسیاری از مشکلات و تنگناهای نظام تعلیم و تربیت حل خواهد شد .