خانه » پیشنهاد سردبیر » نگاهی به موسیقی تلفیقی در گفتگو با اعضای گروه دنگ شو/گروهی که زندگی شان را می نوازند

نگاهی به موسیقی تلفیقی در گفتگو با اعضای گروه دنگ شو/گروهی که زندگی شان را می نوازند

شنبه ۲۵ اردیبهشت ۹۵

شماره ۳۳۷

گروه فرهنگی-سید سعید خطایی پور

روزهای پر کنسرت اراک همچنان ادامه دارد. شاید اراک را بتوان یکی از شهر های کنسرت خیز کشور دانست. لغو ها کمتر است و اجراها کم حاشیه تر برگزار می شوند. هرچند تمرکز بر اجراهای خارج از استان گه گاهی صدای هنرمندان موسیقی شهر را در می آورد، اما این اجرا ها تا زمانی که منجر به تضییع حقوق گروه های موسیقی شهر نشوند بدون اشکال به نظر می رسند. شاید هم به عنوان انگیزه ای برای ارائه آثاری قوی تر بتواند سطح موسیقی شهر را بالا ببرد. پس از کنسرت علیرضا قربانی، این بار نوبت به گروه «دنگ شو» رسید تا روی استیج ستارگان اراک بروند. نام دنگ شو را شاید خیلی ها نشنیده باشند. گروهی که شاخه ای متفاوت در موسیقی ایران را ایجاد کرد. هرچند نمی توان به راحتی از صاحب سبک بودن یک گروه یا یک هنرمند سخن به میان آورد و المان های بسیاری به ویژه زمان و ماندگاری آثار را باید مد نظر قرار داد اما تفاوت آثار این گروه با جریان رایج موسیقی در ایران قابل چشم پوشی نیست. دهه هشتاد را شاید بتوان دهه زایش نوعی خاص از تلفیق در موسیقی ایرانی دانست. تا این زمان واژه تلفیق چندان مسیر مشخصی پیدا نکرده بود. برخی عباس مهرپویا را آغاز گر این راه می دانستند، برخی نی نوای علیزاده را تلفیقی می خواندند و برخی آوانگارد های جوان که از محیط آکادمیک اخراج شده بودند و دست به شکستن ساختار ها زدند. آنها با استفاده از هنجره برای تولید صداهایی که کمتر شنیده شده بود و نحوه خوانش در کنار همسان سازی گام های موسیقی هایی همچون جَز یا راک با فواصل موسیقی ایرانی، تغییراتی اعمال کردند.
دسته‌بندی‌ها در مورد چیستی موسیقی تلفیقی یا همان فیوژن به شکل اعصاب‌خردکنی متناقض به نظر می‌رسد. یا دسته‌بندی به شدت محدود است، مثل مدخل ویکیپدیای موسیقی فیوژن، که آن را همان ترکیب جز و راک می‌داند. یا بسیار وسیع است که همه‌ی موسیقی‌های مختلفی که با هم تلفیق شده اند -حتی فولک راک و رپ متال- را جز زیرژانرهای موسیقی فیوژن حساب کرده است. (نگاه کنید به مدخل زیرژانرهای موسیقی فیوژن در سایت ویکیپدیا.) این گیج‌کنندگی البته تا حدی طبیعی است. فیوژن بیش تر از این که یک تعریف علمی باشد یک اصطلاح جاافتاده است. اصطلاحی که به نسبت زمان و مکان می‌تواند تعریف متفاوتی پیدا کند. ولی شاید دقیق‌ترین تعریف برای فیوژن یا همان موسیقی تلفیقی چنین جمله‌ای باشد: «موسیقی‌ای که عناصر دو یا چند موسیقی که اشتراکات و تفاوت‌های مشخصی با هم دارند را با هم ترکیب کرده تا به صدای نویی برسد.» هر چند این تعریف جامع است. ولی همچنان مانع نیست. چون رپ و متال هم به صورت خاص هم تفاوت‌ها و هم اشتراکات تاریخی، فرهنگی‌ای با هم دارند. ولی رپ-متال را نمی‌توان جزء موسیقی فیوژن حساب کرد. یا بهتر بگوییم، اصولا کسی این کار را نمی‌کند. بنابراین فیوژن و چیستی آن، معمولا در مواجهه با تک آلبوم ها یا پروژه‌های خاصی تعریف می‌شود که دو موسیقی –که معمولا تفاوت‌هایشان بیشتر از شباهت‌هایشان است- را با هم تلفیق می‌کند.
اما دنگ شو چه کرد که توجه بخشی از جامعه به ویژه جمعیت تحصیلکرده با تیپ های متفاوت و ساختار شکن را جذب آثار خود کرد. در روزهایی که موسیقی کلاسیک ایرانی در دام مخاطب بی حوصله مدرن گرفتار شده بود. نسل جوان انگیزه شنیدن چهل و پنج دقیقه ساز آواز در شوشتری را نداشت. موسیقی پاپ هم که نیاز فکری این قشر را ارضا نمیکرد در میان نوجوان ها در بازه های کوتاهی طرفدار پیدا می کرد و خاموش میشد.
دنگ شو را برادران شایا و طاها شجاع نوری ساختند. یکی شان ساکسیفون می نواخت و دیگری پیانو. از طرفی علاقه شان به موسیقی کلاسیک ایرانی، گرایشاتی به این موسیقی داشتند. تا زمانی که تصمیم می گیرند ترانه ها و تصنیف های ایرانی را با سازهای خود و حال و هوای موسیقی جز یا کلاسیک بازخوانی کنند و این آغاز کارشان بود. کاری که به سرعت مخاطبان خاص خودش را پیدا کرد. تا امروز که با انتشار چند آلبوم در آمریکا و ایران، منتشر کردن تک تراک های گوناگون و برگزاری کنسرت مخاطبان بیشتری پیدا کردند. دنگ شو آغاز گر مسیری بود که احتمال عدم موفقیتش بسیار پایین بود. این شد که در ادامه گروه های دیگری با تفوات های اندک این راه را ادامه دادند. به بهانه اجرای این گروه در اراک در جشن امضای آلبوم شان گفتگویی موسیقایی را با اعضای این گروه ترتیب دادم و تلفیق از نگاه دنگ شوییان را بررسی کردیم.
دنگ شو به عنوان آغاز گر این جریان تلفیق را در آکساسوار یا چینش سازها می دانید که سازهای ایرانی را در کنار سازهای غربی بگذارند و یا تلفیق در گام. به عبارت دیگر تلفیق تان در فرم است و یا محتوا ؟
تلفیق در حال موسیقی ما و ادبیات ماست. همین ادبیات هم سایر ژانر های تلفیق را از هم جدا کرده است. استفاده از یک مدل صدا سازی ایرانی برای خواندنی که صرف آواز سنتی نیست و در یک بسته بندی امروزی تر قابل زندگی امروزی شده و به عنوان مثال من متولد شصت و پنج هستم و زندگی من وقت و حال گوش دادن به یک ساز و آواز طولانی را ندارد، بتوانم در یک قالب امروزی و یک کپسول به آن برسم.
خواننده گروه در این باره اضافه می کند: موزیک های تولیدی در این سبک توسط دنگ شو شروع شد اما نمی توان گفت دنگ شو صرفا تلفیق فضای ایرانی با جز، کلاسیک یا پاپ است. دنگ شو حرکت دارد، اگر سیر دنگ شو را بررسی کنیم این موضوع قابل درک است. چیزی که در دنگ شو برای من جالب بوده همیشه این است که محض به موسیقی ایرانی نیست با این که آواز ایرانی را در دل خود جای دارد اما یک جاهایی موسیقی ایرانی نیست. در واقع خوراکی را به مردم می دهد که شنیدارشان از موسیقی اصیل ایرانی بالا برود. چرا که طولانی بودن آن نوع موسیقی مخاطبانش را در نسل جدید از دست داده است.
رضا شایا در رابطه با تلفیق اضافه می کند که مثلا باده گناه کار ما کلا پاپ است. اما با احترام به همه سبک ها و مخاطبان، این موضوع را به طور آماری دیده ام که مخاطبان دنگ شو از نظر سوادی و فرهنگی از سطح بالاتری برخوردارند. کمتر دیدم مخاطبانی که سطح فرهنگی پایین تری دارند موسیقی دنگ شو را گوش بدهند. حتی مدل لباس پوشیدنشان با طرفدارای پاپ فرق دارد. به نظرم در خیلی جاها دنگ شو به پاپ نزدیک تر است اما جنس و فرهنگش فرق دارد.
با این تعاریف شاید دنگ شو را بتوان تلاش گر در عرصه بالا بردن سطح کیفی موسیقی پاپ دانست. این موضوع دنگ شو را به قشر محدودی از جامعه خلاصه نمی کند؟
میلاد خواننده گروه می گوید که اصلا دنگ شو از جامعه جدا نیست و حس من از دنگ شو این است که خودش را محدود به یک قشر نمی کند.
رضا شایا می گوید: قطعا اینطور است. چرا که من جامعه را یک طیف می بینم نه طبقه طبقه و یک طیفی کارهای دنگ شو را بیشتر دنبال می کنند.
موضوع نداشتن یک خواننده ثابت در گروه را مطرح می کنم. این کار تا حدی به آهنگسازان کلاسیک شباهت دارد که برای آلبوم های مختلفشان از خواننده های مختلف استفاده می کنند و چندان به بند های اینگونه شبیه نیست. این موضوع را رضا شایا اینگونه توضیح می دهد.
نگاه به خواننده باید عوض شود. خواننده شبیه یک بازیگریست که باید فیلم نامه را بیان کند. باید دید یک خواننده چقدر بازیگر است تا این نقش را اجرا کند. علت تکراری شدن خیلی از خواننده ها منعطف نبودنشان در نقش پذیری است.
در ادامه بحث تلفیق شایا به نگاه متفاوت اشاره می کند. تغییری ساختار های موجود و پرداختن به آنها از زاویه ای که کسی به آن نگاه نکرده است. دنگ شو پکیجی از بازیگر های مختلف است که هر کدام باید نقششان را به بهترین نحو ایفا کنند.
نوازنده کوبه ای گروه می گوید: دنگ شو مجموعه ای از آدم هاست که حس و حالشان را ارائه می دهند. خروجی خلاقیت و ذهنیت در طی سالها می شود موسیقی دنگ شو. به عنوان مثال تاکید گروه بر حضور تنبک در قطعات هم بر میگردد به علاقه گروه لاین تنبک اضافه می شود و حس و حال کلاسیک ایرانی را القا می کند.
نکته ای که در میان این گپ و گفت موسیقایی دست گیرم شد موضوعی است که شاید دنگ شو را از سایر بندها متمایز میکند. دنگ شو گروهی است که موسیقیشان را زندگی می کنند و زندگی شان را مینوازند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.