نگاهی به قتل هایی رخ داده بر سر اختلافات ملکی در روستاها/ زمین های خونخوار

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۶   شماره ۶۷۲

سحر یاری: همین هفته گذشته بود که درگیری های منجر به قتل در روستاهای اطراف اراک خبرساز شد؛ اما این اخبار متاسفانه دنباله دار است و همچنان شاهد قتل هایی از این دست در فواصل کم از یکدیگر هستیم. شنبه هفته جاری هم که بار دیگر در یکی از روستاهای اراک درگیری موجب به تیراندازی و کشته شدن چند نفر شد، درگیری ای که علت آن اختلاف های ملکی عنوان شده است. و در نهایت قاتل و مقتولینی که اختلافشان می توانست از مراجع قانونی به آسانی رفع و حل شود.
به گزارش پلیس استان مرکزی، این درگیری در روستای مرادآباد شهرستان اراک رخ داد. ظهر روز شنبه یازدهم شهریور ماه مردی ۶۰ ساله، ساکن اراک که دارای زمین کشاورزی در اطراف روستای مرادآباد بوده با سه برادر از اهالی روستا شهوه به علت «اختلافات ملکی» درگیر می شود.
با آغاز درگیری این فرد با اسلحه ای که در دست داشته اقدام به تیراندازی به سوی طرفین درگیری می کند که با شلیک گلوله باعث جان باختن ۲ نفر از برادران و مجروح شدن یکی از آنان می شود. ضارب بعد از تیراندازی در پایان به سمت خودش نیز شلیک می‌کند که گلوله شلیک شده به فک او برخورد کرده؛ ولی منجر به مرگش نمی شود. بلافاصله با حضور تیم های انتظامی، اسلحه فرد ضارب نیز از او اخذ و در اختیار ماموران انتظامی قرار گرفته است.
بنابراین این بار نیز یک درگیری و اختلاف منجر به کشته شدن دو نفر و زخمی شدن دو تن دیگــــر می شود. اخباری از این دست بسیار مخابره می شود و با کمال تاسف نمی تواند آخرین بار هم باشد؛ ولی نکته ای که از روند درگیری ها و قتل ها در چنـد هفته اخیر می توان به آن دست یافت این است که قتل هایی با منشا اختلاف های ملکی و مالی در روستاهای استان اغلب بیشتر از قتل با انگیزه های دیگر است. قتل هایی که اغلب با برنامه ریزی قبــلی صورت نمی گیرد و در صورت تامل بیشتر و مهار خشم قابل پیشگیری هستند.
اشاره به این نکته به منزله این نیست که بگوییم درگیری ها و قتل ها در روستاها بیشتر است و یا در شهرها اختلافات مالی و ملکی منجر به قتل نمی شود بلکه موضوع نگاه به منشا تفاوت قتل ها است. یک نگاه آماری به اخبار قتل ها در روستاها نشان می دهد که چه در استان ما و چه در کشور اختلافات ملکی بر سر زمین های کشاوری، حقابه، چراندن گوسفند در زمین دیگری و … منجر به درگیری هایی می شود که برخی متاسفانه به کشته شدن یک یا چند نفر از طرفین منجر می شود. نمونه بارز این درگیری ها در یک سال اخیر درگیری خونین طایفه‌ای در باغملک خوزستان بود.
این مسئله اهمیت فرهنگ سازی در زمینه حل اختلافات به صورت منطقی و از مراجع قانونی را در میان روستاییان بیشتر می کند. معمولا در روستاها همچون رسوم گذشته اختلافات با وساطت ریش سفیدان و با روش کدخـــدا منشانه حل و فصــل می شود ولی اگر این روند نتیجه ندهد گاه کار به مواجهه رو در رو که منجر به درگیری فیزیکی و زد و خورد می شود، می رسد. به نظر می رسد این دو روش چه مثبت و چه منفی تا مادامی که مراجع ذیصلاح وجود دارند غیر منطقی باشد. البته این گفته کلیت ندارد و منظور این نیست که روستاییان به قانون وقعی نمی نهند نه مسئله آداب حاکم است و البته سختی هایی که برای حل مشکلاتی از این دست در پروسه رسیدگی است که روستاییان را در مسیر شهر به روستا و روستا به شهر گرفتار می کند هر چند که گاه همان شکایت ها خود باعث بروز اختلاف های بعدی می شود. بهر حال آسیب شناسی قتل هایی که منشا اصلی آن ها اختلافات مالی مانند زمین هاست به ویژه در روستاها و در میان طایفه ها مسئله ایست که نیاز به توجه بیشتر دارد. مسئله ای که بعید می آید تا کنون خیلی جدی گرفته شده باشد و در میان تمام ناهنجاری های نوپدید گم شده است. و در نهایت این سئوال ها پیش می آید که چرا نباید روستاییان ما در زمینه های حقوقی ملکی اطلاعات داشته باشند تا نتوانند فریب بخورند و یا اینکه چرا نباید ساز و کار منسجم تری برای سامان دهی به زمین های کشاورزی و حتی خانه های روستایی باشد تا از معاملات بدون سند جلوگیری شود. این ها نکاتی است که شاید خیلی مهم جلوه نکند؛ ولی در مجموع ممکن است به درگیری ها و مرگ هایی منجر شوند که کاملا ناخواسته بوده اند، نمونه هایی که کم ندیده ایم.