خانه » جدیدترین » نگاهی به فیلم «خفه گی» که در سینما عصر جدید اراک در حال اکران است/ سرد و خشن

نگاهی به فیلم «خفه گی» که در سینما عصر جدید اراک در حال اکران است/ سرد و خشن

سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶   شماره ۷۱۲

اگر دنبال دیدن فیلمی متفاوت از فضای سینمای امروز ایران هستید به شما فیلم «خفه گی» را پیشنهاد می کنیم. این فیلم هم اکنون در سینما عصر جدید اراک در حال اکران است. «خفه گی» آخرین ساخته این فیلم داستان زندگی صحرای مشرقی پرستار یک تیمارستان است که به تنهایی زندگی می کند و با بحران مالی رو به رو می شود. او به دلایلی باید دنبال خانه جدیدی بگردد همین چالش کافی است تا زندگی او با زندگی دختری به نام نسیم که در تیمارستان بستری است گره بخورد و از طرف دیگر رابطه ای بین او و مسعود همسر نسیم ایجاد شود. رابطه ای که پایان روشنی ندارد.
به نظر می رسد این فیلم جیرانی بازگشت او به سبک خاص خودش است که نمونه موفق آن را در «قرمز» و « شام آخر» دیده ایم. فضای فیلم خفه گی بی شک سرد، خشن و ترسناک است.
***
نقدی بر فیلم سینمایی«خفه گی»
اکسپرسیونیسم زنانه
علی حسین زاده: فیلم خفه گی به مشکلات زنان می پردازد. مشکلاتی همچون تبعیض جنسیتی و حقیر شمارده شدن در برابر مردان آن هم در جامعه ای پر از تشویش و ترس. شمایل فیلم جدید فریدون جیرانی به سبک و سیاق مکتب اکسپرسیونیسم آلمان و با تمی زنانه رو به جلو حرکت می کند. این فیلم سیاه وسفید، با کنتراست بالا و با زوایای تیز و دلهره آور فیلم برداری شده است. آزمون و خطایی که شاید در سینمای ایرانی مجالی برای آن نبوده است. شخصیت اصلی (صحرا) در داستان فیلم از تاریکی می ترسد و این ترس از کودکی او نشات می گیرد. خاطره ای مبهم از ناپدری اش که ناامنی در تاریکی را برای او به ارمغان آورده است. شخصیت دیگر زنِ فیلم (زهره) به مانند طعمه دام تمام زندگی اش را وقف گذراندن با مردان ثروتمند کرده است تا بتواند پدر و مادر پیرش را یاری برساند و سومین شخصیت زنی که با آن سرو کار داریم (نسیم) زنی متمول که تنها دلیل دوست داشته شدن او در زندگی اش همین متمول بودن اوست.
تنها شخصیت مردی که در فیلم ساخته می شود مسعود است که روحیه ای سرد و توام با افسردگی دارد که انصافا نوید محمدزاده از پس این نقش به خوبی برآمده است.
مشکل اصلی و اساسی در فیلم این است که فضاسازی فیلم ایرانی نیست که همین بی اصالتی فیلم را تشدید می کند. این بی هویتی از فرم بیرون می زند و مخاطب با سردرگمی به دنبال راهی برای دریافت فضایی ایرانی است بی شک مخاطبین غیرایرانی هم متنظر فضایی ایرانی هستند که به هیچ عنوان تداعی نمی شود. در فیلم از تلفن های قدیمی استفاده می شود در صورتی که از گوشی های تلفن همراه با تکنولوژی بالا هم استفاده می شود. خانه ای که صحرا در آن زندگی می کند و تیمارستانی که در آن کار می کند به شدت با فیلم همراه است اما با یک گسست، خانه ی مسعود و ساختمان به ارث رسیده ی نسیم قالب معماری سینمایی فیلم را در هم می شکند و فرم را بهم می ریزد.
در گوشه ای از فیلم مسعود برای صحرا آهنگی از طریق تلگرام می فرستد و از او می خواهد که آن را گوش کند. او هم آهنگ را پخش می کند و در عین ناباوری آهنگ از طریق بلندگو در فضای تیمارستان پخش می شود. این صحنه تداعی کننده ی فیلمی ماندگار در تاریخ سینما یعنی فرار از شاوشنگ یا رهایی از شاوشنگ است. منتهی در فیلم خفه گی، صحرا با پخش شدن آهنگ، زندانی خوی نفسانی خودش می شود و دلهره ی گوش دادن به آهنگ مورد علاقه ی مسعود در چهره ی او پنهان می ماند.
به طور کلی فیلم خفه گی را می توان آزمون و خطایی دانست با ساختاری غیرایرانی که با فرهنگ ایرانی آغشته نشده است هر چند در جاهایی کارگردان و بازیگران با گریم های اغراق شده و بازی های سرد و بی روح توانستند حق مطلب را برای سینمای اکسپرسیونیستی ادا کنند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.