یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ شماره ۱۳۲۱
نقش خطاهای شناختی زوجین در تعارضات زوجین
زهره صادقی
زوج درمانگر و مشاور خانواده
رابطه زناشویی یکی از صمیمی ترین و خصوصی ترین انواع ارتباط انسانی و از نیازهای فطری بشر است. داشتن رابطه با همسر، می تواند سرچشمه احساس آرامش، حما یت و لذت برای هر کس باشد و این در حالی است که همین رابطه گاهی می تواند به منشا اضطراب، احساس ناکامی و نارضایتی تبدیل شود. یکی از عوامل مهمی که باعث ایجاد تعــارض در بین زجین می شود وجود خطاهای شناختی است وجود خطاهای فکری در زندگی زوجین، باعث می شود تا آن ها از رفتار و گفتار یکدیگر استنباط غلط نموده و همین امر ؛ موجب بروز اختلافات متعدد و گوناگون خواهد شد. خطاهای شناختی راههایی برای حفظ و تأیید و قوانین و فرضیات غلط ذهن افراد در مورد خود، دیگران و دنیا هستند. زوجین علارغم این که شواهد متناقض با فرضیات خود را مشاهده میکند اما همچنان بر خطاهای شناختی خود وفادار میمانند. زوجین میتوانند این خطاهای شناختی را در خود شناسایی و آنها را اصلاح کنند. انسان موجودی است که بالقوه توانایی تفکر منفی و مثبت را دارد. پس آن ها باید تلاش کنند تفکرات صحیح و مثبتی نسبت به همدیگر داشته و از خطاهای شناختی خود آگاه باشند و تلاش در رفع آنها نمایند.
انواع خطاهای شناختی
الف: تحریف شناختی: در تحریف شناختی واقعیتها به گونهای دیگر ادراک میشوند. مغز فرد او را متقاعد میکند به چیزی باور داشتهباشد که حقیقت ندارد. معمولا برای محافظت از فرد در برابر افکار و احساسات منفی این اتفاق میافتد. خطاهای شناختی تحریفی منجر به پیدایش قوانین و فرضیاتی در ذهن فرد میشوند و او همواره در زندگی خود سعی میکند تا این قوانین و فرضیات را اثبات و تأیید کند.
ب: سوگیری شناختی: مغز ما نسبت به بعضی مسائل باورهایی دارد که در تصمیم گیری به آن جهت میدهد. مزیت این سوگیری در این است که سرعت تصمیم گیری را بالا میبرد اما معمولا در هر چیزی افزایش سرعت میتواند باعث کاهش دقت شود. این سوگیریها معمولا از دوران کودکی در فرد شکل میگیرند و همراه او میمانند. خطاهای شناختی در تصمیم گیری و قضاوت افراد از موقعیتها تأثیر میگذارند. بررسی این خطاها در حوزهی دیدگاه شناختی رفتاری صورت میگیرد. طبق این دیدگاه هدف مغز از خطاهای شناختی کمک به تصمیم گیری سریعتر و بهتر و دور کردن فرد از بعضی خطرات و آسیبهای روانی مانند اضطراب است. با این حال سودی که خطاهای شناختی میرسانند پیامدهایی نیز دارد و ممکن است گاهی هزینههایی را بر فرد تحمیل کنند. خطاهای شناختی بر روابط زناشویی، موقعیت شغلی، سبک زندگی و بسیاری از ابعاد دیگر زندگی فرد تأثیرات مخربی میگذارند. با آگاهی از آنها در برخورد با موقعیتهای روزانه میتوانید تصمیم بهتری اتخاذ نمایید. دریافت مشاوره روانشناسی برای بالا بردن آگاهی از خود ضروری میباشد.
معرفی برخی خطاهای فکری رایج
برخی از مهمترین خطاهای فکری که سبب اختلاف در بین همسران می شود به شرح زیر است:
ذهن خوانی
گاهی همسر بدون توجه به شواهد و مدارک کافی برای فکر خود؛ و تنها با استناد به مسئله ای جزئی، گمان می کند که از انگیزه و فکر همسرش اطلاع دارد. مثلا وقتی که همسرش دیر به منزل می آید، فکر می کند که: «حتما من را دوست ندارد که انقدر دیر به خانه می آید» یا وقتی که همسرش فراموش کرده تا پول برای خرجی در منزل بگذارد با خود می گوید: «او من را فردی مزاحم در زندگی اش می داند».
پیش بینی منفی رویدادها
پیش بینی منفی رویدادهای آینده ناشی از عادت فرد به تفکرات منفی است. این شیوه تفکر اگر اصلاح نشود، تاثیرات بسیار بدی بر روان انسان خواهد داشت. مثلا وقتی مرد می خواهد به مهمانی خانواده همسرش بـــرود، از قبل پیش بینی می کند که: «حتما به من خوش نمیگذرد» یا «باز دوباره مطمئنا یک اتفاق بدی خواهد افتاد».
بایدها و نبایدها
وجود روحیه کمال گرایی در یکی از زوجین، سبب می شود تا بایدها و نبایدهایی را برای زندگی در ذهنش ترسیم کند و تخلف از آن ها را به معنای ناکامی و عدم خوشبختی در زندگی تصور نماید. مثلا مرد به همسرش می گوید: بیا به گردش برویم. زن که موقعیت مناسبی نداشته مخالفت می کند. پس از چند دقیقه و رفع شدن مشکل، زن هر چه تقاضای رفتن به گــردش را می کند-با آن که هنوز زمان باقی است و از از آن زمان هنوز دقایقی سپری نشده است- مرد قبول نمی کند. زیرا مرد معتقد است که «هر وقت که من گفتم، شما باید موافقت کنی». انسان نباید خود را محور جهان پیرامون تصور کند، بلکه باید حالات و شرایط دیگران را نیز در زندگی درک نموده و به سلائق دیگران احترام بگذارد.
تفکر صفر و یکی
در این تفکر که به تفکر سیاه و سفیدی نیز معروف است، فرد معتقد است که یا حد مطلوبیت چیزی باید کامل باشد و یا این که اصلا مطلوب نیست. مثلا یا باید عشق و علاقــه بین زوجین صد در صد باشد و یا آنکه جدایی حاکم شود. یا باید به هم توجه کامل کنند و یا این که بی توجه باشند. همیشه این امکان وجود ندارد که همه چیز به طور کامل و بی نقص نصیب انسان شود. گاهی ممکن است همسر انسان حالش خوب نبوده و به انسان توجه کافی نکند، گاه ممکن است انسان به مراسمی دیر رسیده و فقط بتواند از بقیه مراسم استفاده کند. باید انسان محدودیت های خود و اطرافیان را بپذیرد و گاهی به مقداری از سرنوشت که نصیبش شده، اکتفا کند.
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
انسان ها بر طبق شناختی که از محیط پیرامون خود دارند، رفتار می کنند. مکانیزم رفتار انسان بر پایه شناخت اوست، این شناخت است که سبب می شود انسان نسبت به انجام کاری یا رفتاری، انگیزه و گرایش پیدا کرده و سپس عملی را از خود نشان دهد. بنابراین، درک ما از جهان پیرامون و تفسیری که از رویدادهای اطـــراف می کنیم، نقش بسزایی در عملکرد ما خواهد داشت.
باید توجه داشت که گاهی در درک و شناخت انسان خطا روی می دهد و این امر موجب تفسیر غلط رویدادها در ذهن ما شده و در نهایت؛ منجر به تصمیم نادرست و رفتار از ناحیه ما می شود.این نکته مهم است که تصویر ذهنی و درک ما از جهان؛ تابع توجه ما به ابعاد مختلف پیرامونی، باورها، مفاهیم ذهنی، تجربه های قبلی، فرهنگ، اجتماع، سوگیری ها و حتی ژنتیک ماست. بنابراین برای جلوگیری از بروز رفتار غلط، باید به فکر اصلاح اندیشه و تفکرات خود باشیم.