خانه » جدیدترین » نقد و نشری بر مجموعه‌داستان «مامور سیگاری خدا» نوشته‌ی محسن‌حسام مظاهری

نقد و نشری بر مجموعه‌داستان «مامور سیگاری خدا» نوشته‌ی محسن‌حسام مظاهری

دوشنبه ۲۳ فروردین  ۱۴۰۰  شماره ۱۴۰۶

نقد و نشری بر مجموعه‌داستان «مامور سیگاری خدا» نوشته‌ی محسن‌حسام مظاهری

دربست آزادی

احمدرضا حجارزاده

نشر افق چند سال پیش مجموعه‌داستانی به نام «مامور سیگاری خدا» نوشته‌ی محسن‌حسام مظاهری روانه بازار کرده بود؛ نویسنده‌ی جوانی فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی که موضوع و سوژه‌ی نوشته‌های او بی‌ربط به رشته‌ی تحصیلی‌اش نیست. نویسنده مکان و آدم‌های مناسبی را برای انجام پروژه‌ی تحقیقاتی‌اش (که بعدها به همین کتاب تبدیل شد)، انتخاب کرده است. او به مدتِ چند سال، با یک ضبط خبرنگاریِ مخفی، تمام مکالمه‌های راننده و مسافرهای تاکسی‌های تهران و چند شهر دیگر را ثبت کرده و سپس با تنظیمِ مجددِ آن‌ها در قالب مستندِ داستانی، تصویر و برداشتی نو از دیدگاه عمومی و وضعیت اجتماعی کشور ارائه داده است. مجموعه‌نوشته‌هایی که مظاهری نام‌شان را «تاکسی‌نگاری» گذاشته، نزدیک‌ترین و حقیقی‌ترین تصویر از زندگی شهری جامعه‌ی ماست. حتی توضیحاتی که در آغاز کتاب و با عنوان «تاکسی‌نگاری دیگر چه صیغه‌ای است؟ یا راهنمای جامعِ تاکسی سوارشدن» آورده، مقاله‌یی دقیق، خواندنی و جامعه‌شناسانه از فرهنگِ عمومی جامعه ایرانِ دهه‌ی نود است. مظاهری در این مقاله‌ی کوتاه، جامعه‌ی تازه و کوچک‌تری از جامعه‌ی شهری را معرفی می‌کند و نام آن را «تاکسی‌گروه» می‌گذارد و جالب آن‌که شرایط شکل‌گیری، قوانین ورود و مواجهه با این جامعه‌ی جدید را به تفصیل اعلام می‌کند. برای نمونه در صفحه‌ی هژده‌ی کتاب و بخشی از این مقاله می‌خوانید:«در کنار همه‌ی عوامل و متغیرهای لازم و کافی برای تشکیل یک تاکسی‌گروه، یک متغیر واقعاً مستقل هم وجود دارد که یک سر و گردن بالاتر از همه می‌ایستد و دیگر عوامل به او وابسته‌اند، و آن متغیر چیزی نیست جز شخص شخیص راننده‌ی محترم (یا محترمه) که به هر دلیل، از جمله این‌که طبعاً اولِ همه سوار شده و آخر همه هم پیاده می‌شود و یک‌جورهایی پیش‌کسوت گروه است یا اصلاً این‌که ماشینِ خودش است و اختیارش را دارد یا این‌که هرچه باشد سابقه‌اش در تاکسی‌گروه از همه‌ی مسافرها بیش‌تر است و هیچ مسافری عمراً مهارت یک راننده‌تاکسی را در این زمینه ندارد (مگر آن‌که خود نیز راننده باشد) و خلاصه به هر دلیل موجه یا ناموجه دیگر، سهم‌ش در تشکیل گروه بیش‌تر است».
علاوه بر این، طبقِ نظر نویسنده، تاکسی‌گروه‌هایی بی‌شماری که روزانه در پایتخت یا شهرهای دیگر تشکیل می‌شوند، از مهم‌ترین و صمیمی‌ترین پدیده‌های شهری است که در آن‌ها اغلب میانِ افراد، فارغ از این‌که یکدیگر را بشناسند یا نشناسند، یا هم‌شهری و هم‌کیش و هم‌عقیده باشند یا خیر، بحث و تبادل نظر در می‌گیرد و به طورِ معمول این بحث و گفت‌وگوها، موضوع‌های اجتماعی، سیاسی و گاهی فرهنگی را شامل می‌شوند. آن‌چه کتاب مظاهری را در زمره‌ی آثار مستند داستانی حایز اهمیت می‌کند، نه سبک و قلم او در عرصه‌ی نویسندگی،که در انتخاب مکالمه‌های شهری برای چاپ است. نگاهی موشکافانه و دقیق، می‌تواند این تفکر را در خواننده‌ی داستان‌ها ایجاد بکند که گردآورنده‌ی کتاب، آگاهانه محتوا و گزینش نوشته‌هایش را در مسیری سیاسی و انتقادی قرار داده تا بازتابی تلخ و گزنده باشد از شرایط نابسامان جامعه‌ی امروز ما. درست مانند کاری که این روزها برخی هنرمندان عرصه‌ی سینما انجام می‌دهند و با ساختِ فیلم‌های ضدایرانی، تصویری مخدوش از کشور بروز می‌دهند. البته مظاهری به هیچ‌وجه در کتاب خود دست به سیاه‌نمایی نزده، ولی آن‌چه به عنوان آینه‌ی حقیقت‌نمای جامعه برابر مخاطب قرار داده، برشی یک‌سویه از شرایط کنونی است. در واقع این‌همه ناامیدی و اعتراض‌های خفه که فقط در تاکسی‌های شهر مجال بیان می‌یابند و دست‌مایه‌ی پژوهش و انتشار یک دانش‌جوی جامعه‌شناسی می‌شوند، فقط بخشی از افکار عمومی جامعه را در بر می‌گیرند، نه همه‌ی را. جای انکار نیست که شرایطِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور در وضعیت نامطلوبی به سر می‌برد اما آیا به واقع نمی‌توان هیچ شهروندی را یافت که به چیزی اعتراض و انتقاد نداشته باشد؟! آیا میانِ مکالمه‌های ضبط‌شده‌ی مظاهری، موردی نبوده که کسی از وضعیت زندگی خود و خانواده‌اش در جامعه‌ی کنونی رضایت داشته باشد؟! بعید است مکالمه‌های ضبط‌شده‌ی نویسنده طی سال‌های ۸۷ تا ۹۰، فقط همین بیست‌وسه مورد باشد. بنابراین نویسنده، فصل‌ها و مکالمه‌ها را به انتخاب خود در کتابش جا داده تا منظوری را برساند، حتی اگر در آغاز کتاب و یکی از فصل‌های داستانی، توضیح داده باشد که رویدادهای آمده در مکالمه‌های تاکسی‌گروه‌ها، مورد تایید او نیست و فقط ثبت و ضبط و روایت تجربه‌های ناب است. با این‌همه، خواسته یا ناخواسته نگاهی سیاسی از حرف‌ها و چیدمانِ داستان‌ها استنباط می‌شود که شاید به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید و چنین دیدگاهی را برنتابند. نویسنده در تمامِ داستان‌ها، راوی لحظه‌ها یا خاطره‌هایی بسیار دردناک و ناامیدکننده است. از حرف‌های همه‌ی راننده‌ها و مسافران، رنگ و بوی سیاسی به مشام می‌رسد.گلایه از نبود رفاه، تفریح، آزادی و معیشتِ مالی تمامی ندارد. جالب آن‌که در این غرولندهای بی‌پایان، همه یا دنبالِ مقصرِ وضعیت می‌گردند یا شرایط امروز را با سال‌های پیش از انقلاب مقایسه می‌کنند! حتی در داستانی به نام «منطقه‌ی ممنوعه»، نویسنده از راننده‌یی می‌گوید که از فرطِ شنیدن بحث‌های سیاسی در تاکسی‌اش، برگه‌یی را به آینه‌ی جلوِ ماشین چسبانده با این مضمون:«مسافر عزیز! بحثِ سیاسی ممنوع». حال آن‌که مظاهری در مقامِ نویسنده‌ی این مجموعه، لحظه‌یی از وفور و بازنمایی مباحث سیاسی در جامعه به صورت آزاد غفلت نکرده است. نحوه‌ی نام‌گذاری فصل‌های کتاب نیز از این قاعده مستثنا نیست.«آزادی بهتره یا میلاد؟»،«کارخانه‌ی شیطان»،«این جوانانِ ناشادِ مایوس»،«نانوا در تنور»،«خراب‌شده‌ی بی‌پدر»،«بندِ پ» و «ایستگاهِ آزادی پیاده می‌شویم» برخی از فصل‌های کتابند که گویای خطِ مشی سیاسی انتقادیِ کتاب را معرفی می‌کنند. اگر به نامِ کتاب هم دقت بکنید، می‌توان از آن به تعبیری سیاسی رسید. در داستانِ «مامورِ سیگاریِ خدا»، راننده‌تاکسی به شوخی خود را مامورِ خدا معرفی می‌کند؛ ماموری که خود از انجامِ قوانین سرپیچی می‌کند و در ماه رمضان، پیشِ روی یک مسافرِ سیگاریِ روزه‌دار، سیگار روشن می‌کند! همچنین جلدِ کتاب، حاویِ این نکته است که کسی (شاید یک مامور، آن هم از طرفِ خدا)، همواره مشغولِ ضبطِ مکالمه (بخوانید رفتار و کردار) ما در جامعه و برخورد با دیگران است. نشانه‌ی دیگری دال بر این نگاهِ سیاسی در کتاب، فصل و جمله‌ی پایانی آن‌ست. در داستان «ایستگاه آزادی پیاده می‌شویم»، راننده تاکسی در مسیرِ خیابان انقلاب تا آزادی، وقتی به انتهای خط می‌رسد، رو به مسافران اعلام می‌کند:«بفرما! اینم آزادی! خوش اومدین!».این فصل از کتاب، نسبت به بخش‌های دیگر حال‌وهوای داستانی‌تر و غیرمستندی دارد. انگار نویسنده آن را بر اساس تخیل خود و به ضرورتِ روندِ ماجراهای کتاب، نوشته و به آن افزوده است. چه این‌که در داستان‌های دیگر هم، مسافران و راننده‌ها، مدام سنگِ آزادی را به سینه می‌کوبند.
«مامور سیگاری خدا» به عنوانِ یک اثرِ داستانی با رویکرد مستند از زندگی اجتماعی سال‌های معاصر ایران،کتابی قابل‌تامل و توجه است، به شرطی که نگاه تک‌بُعدی و کنایه‌آمیز نویسنده در آن یا دست‌کم در چا‌پ‌های بعدی، تلطیف یا در کنار نمونه‌هایی از خوش‌بینی و مثبت‌اندیشی در جامعه ایرانی واقع بشود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.