یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۹   شماره ۱۳۲۴

وقایع استان بررسی می کند؛ علل بی انگیزگی جوانان در زندگی چیست؟

نسل بی هدف

کوروش دیباج

متاسفانه به دلیل نابسامانی و انواع معضلات اجتماعی نظیر بیکاری، تورم، دغدغه های مالی، عدم خودآگاهی و آموزش صحیح، اکثر نوجوانان و جوانان جامعه یک حالت رکود و بی حسی عاطفی پیدا کرده و دچار نوعی بی انگیزگی شده اند. انگیزه یکی از وجوه زندگی انسان است به گونه ای که یک فرد برای ادامه زندگی، انجام فعالیت و حتی تغییر، نیازمند انگیزه است و بدون انگیزه زندگی بی حرکت، سرد و بی روح می شود. در واقع اگر دقت کنیم همه می دانیم چگونه خود را لاغر کنیم، چگونه با دیگران مهربان باشیم، اما متاسفانه بسیاری از افراد برای داشتن انگیزه آنطور که باید ارزشی قائل نمی شود و برای بدست آوردن آن تلاش نمی کنند.
گفتنی است روانشناسان، انگیزه را یک وضعیت درونی ارگانیزم تعریف می کنند که رفتار و تفکر فرد از آن نشات می گیرد، در واقع همه ما انسان ها می دانیم که آنچه بشر را به سوی فردا هدایت می کند همان انگیزه است به این ترتیب انسان هایی که در فراز و نشیب زندگی انگیزه ی خود را از دست می دهند دچار یک نوع ناامیدی و افسردگی شده و از ادامه راه زندگی باز می مانند..
ازاین رو وقایع استان در گزارش میدانی پیش رو به علل بی انگیزیکی در قشر جوان پرداخته است.
داریوش ۲۰ سال سن دارد و دارای مدرک دیپلم برق است از او درباره هدف و آرزویش می پرسم که با لبخندی تلخ جواب می دهد مگر با این شرایط سخت اقتصادی و بیکاری آرزویی مانده، ما سوخته ایم و هیچ آروزیی نداریم اگر هم داشته باشیم مطمئنا با شرایط موجود دست نیافتنی است.
از یک روز زندگی خود می گوید که ظهر بــا تذکرات پی در پی اعضای خانواده اش برای حضور سر سفره ناهار بیدار شده و سپس بعد از آن تا دم غروب در فضای مجازی سپری و سپس با دوستانش تا ساعت ۱۰ الی ۱۱ شب بیرون در خیابان ملک قدم می زند. به قول خــودش از بس این خیابان را با دوستانش بالا و پایین رفته کـه می داند چقدر سنگ فرش در آن موجود است. از بی خوابی های شبانه اش تا ساعت ۶ صبح می گوید از اینکه دیگر حوصله جواب دادن به والدین، دوستان و.. را ندارد که چه هدفی داری؟ چرا برای محقق شدن هدفت کاری انجام نمی دهی؟
سپهر فارغ التحصیل رشته ترجمه زبان انگلیسی نظر متفاوت تری نسبت به داریوش دارد، او با بیان اینکه جوانان بر خلاف صحبت مسئولان خیلی آرمانی و رویایی برای آینده شان فکر نمی کنند، گفت: مهمترین آروزی هر جوان بالخص زمانی که فارغ التحصیل می شود اشتغال، ازدواج و مسکن است ولی خود شما بگویید چقدر این شرایط برای جوان امروز فراهم است؟ این روزها چه پسر و دختر برای انتخاب همسرش بخاطر اینکه بتواند بخشی از هزینه های زندگیش را همسر متحمل شود به دنبال فرد شاغل می گردد ولی در این وسط تکلیف افراد بیکار چیست؟ بنده بعد از حداقل ۵ سال درس خواندن مدرک را به قول دوستان قاب کرده و بالای شومینه گذاشته ام. بحث من بحث اشتغال نیست بحث من این است ما اگر جوانان آرزو و هدفی هم که داشته باشیم با این شرایط موجود دست نیافتنی بوده و در واقع تصمیم می گیریم این آرزو را در نطفه خفه کنیم.
مهرداد در حالی که با دوستانش در گیم نت در حال پاساژگردی است می گوید به این حرف ها چه کار دارید با حرف زدن من گره ای از مشکلات ما حل نخواهد شد، که ناگه یکی از دوستانتش می گوید مهرداد حرف بزن تو که در طول عمرت هیچی نشده ای حداقل یه بار اسمت در روزنامه بیاید و معروف شوی! پس از اتمام خندیدن در جمع، مهرداد با کمی مکث می گوید فلسفه زندگی من و سایر جوانان امروز شده هر چه پیش آید و خوش آید، خود را به زمان سپرده ایم زیرا کاری غیر از این نمی توانیم انجام دهیم بر فرض ممکن من هم آروز و هدفی داشته باشم ولی وقتی نتوانم آن را محقق کنم چه فایده ای دارد؟ به غیر از اینکه اعصابم به هم بریزد؟ من بزرگترین آرزو و هدفم اشتغال و ازدواج بود که با درس خواندن محقق نشد بر خلاف عده ای که می گویند جوان ایرانی در بحث اشتغال به دنبال پشت میز نشینی و کارمندی است بگویم بارها روزنامه های نیازمندی ها، اطلاعیه جذب کار اطراف باغ ملی، اپلیکیشن دیوار و شیپور را مطالعه کرده ام ولی حقوق ماهیانه آن در ازای کار سنگین کفاف یک زنده عادی را نمی دهد، چه برسد برای تشکیل زندگی. شما بگویید با این شرایط می توانم انگیزه و هدفی داشته باشم؟
برای بررسی دقیق تر علل بی هدفی و بی انگیزگی برخی از جوانان به سراغ نسیم اباذری، روانشناس و عضو نظام روانشناسی استان مرکزی رفته و نظر او را درباره این موضوع جویا شدیم.
اباذری با بیان اینکه انگیزه یکی از وجوه زندگی انسان است، گفت: یک فرد برای ادامه زندگی، انجام فعالیت و حتی تغییر نیازمند انگیزه است و بدون انگیزه زنــدگی بی حرکت، سرد و بی روح می شود.
این روانشناس ادامه داد: در واقع اگر دقت کنیم همه می دانیم چگونه خود را لاغر کنیم، چگونه با دیگران مهربان باشیم، اما متاسفانه بسیاری از افراد برای داشتن انگیزه آنطور که باید ارزشی قائل نمی شود و برای بدست آوردن آن تلاش نمی کنند، بطور کلی هر انسانی برای تغییر به سه مولفه یعنی دانستن(یادگیری) و خواست یا همان انگیزه نیاز دارند اما باید توجه داشت که از دانستن تا انجام داد و عمل کردن همواره فاصله وجود دارد و آنچه باعث شروع فعالیت در انسان می شود همان انگیزه است. به عبارتی انگیزه نقش جرقه ای برای شروع در انسان را ایفا می کند و با یادگیری ادامه راه را می رود.
اباذری تصریح کرد: روانشناسان، انگیزه را یک وضعیت درونی ارگانیزم تعریف می کنند که رفتار و تفکر فرد از آن نشات می گیرد، در واقع همه ما انسان ها می دانیم که آنچه بشر را به سوی فردا هدایت می کند همان انگیزه است به این ترتیب انسان هایی که در فراز و نشیب زندگی انگیزه ی خود را از دست می دهند دچار یک نوع ناامیدی و افسردگی شده و از ادامه راه زندگی باز می مانند.
وی عنوان کرد: بطور کلی هر رفتاری که انسان انجام می دهد ناشی از تعامل سه عنصر هدف، انگیزه و نیاز است ما وقتی تشنه می شویم سراسیمه به هــر طرف می رویم تا آب بدست آوریم و رفع عطش کنیم، یکی از دلایل آن است که به آب نیاز داریم و کمبود آن در بدن موجب برانگیختگی فیزیولوزیک شده و به این دلیل ایجاد انگیزه می شود و در نتیجه برای رسیدن به هدف یعنی آب همه تلاش خود را بکار می گیریم.
اباذری با بیان اینکه متاسفانه امروزه بی انگیزگی به یکی از مهم ترین معضلات جامعه ما تبدیل شده است، گفت: اکثر نوجوانان و جوانان جامعه یک حالت رکود و بی حسی عاطفی پیدا کردند، حتی اکثر افراد شاغل در سازمان ها، بیمارستان ها، ادارات و سایر مراکز نیز دچار یک نوع بی انگیزه گی شده و از کاری که انجام می دهند رضایت شغلی ندارند.
عضو نظام روانشناسی استان مرکزی ادامه داد: البته جوانان بیشتر از قشرهای دیگر به این بی انگیزه گی دچار شده اند و افراد میانسال و مسن به دلیل انعطاف پذیری و نوع تربیت متفاوت کمتر دچار بی انگیزگی هستند، این در حالی است که نوجوانان و جوانان جامعه هدف مشخصی برای خود تعریف نکردند و در کارشان دچار یک نوع بی نظمی شده اند.
وی تاکید کرد: نابسامانی و انواع معضلات اجتماعی نظیر بیکاری، تورم، دغدغه های مالی، عدم خودآگاهی و آموزش صحیح می تواند مهم ترین دلایل بی هــدفی و بی انگیزگی جوانان در جامعه باشد، متاسفانه سیستم آموزش و پرورش و همچنین دانشگاه ها طوری است که بی هدفی و بی انگیزگی را در بین جوانان تشویق می کنند، در واقع اگر واقع بینانه نگاه کنیم می توان پی برد که بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور ما در رشته خود مشغول به فعالیت نیستند که البته این بی انگیزگی در بین دختران بیشتر از پسران شیوع دارد، مجموعه این عوامل بر بی انگیزگی افراد تاثیری منفی می گذارد.
اباذری در پایان گفت: مشکــلات اقتصــادی هم در بی انگیزه گی افراد جامعه نقش دارد در واقع درست است که پول خوشبختی نمی آورد اما نبودن آن می تواند بدبختی بیاورد، و بر اساس آموزه های دینی نیز هر کسی که معاش ندارد معاد نیز ندارد.