خانه » جدیدترین » ناکارآمدی دموکراسی در اقتصاد

ناکارآمدی دموکراسی در اقتصاد

سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۶   شماره ۷۸۰

مهدی مسعودی آشتیانی

نظریه عدم امکان یکی از نظریه های مهم پروفسور کنث ارو، برنده جایزه نوبل اقتصادی بود که اخیرا در سن ۹۵ سالگی درگذشت. حاصل نظریه وی این است که از نظام دموکراسی در اقتصاد سیاسی نمی توان انتظار کارآمدی داشت. دلیل ساده این امر این است که منتخبان این نظام مثلا نمایندگان مجلس در بیشتر موارد بدنبال تامین منافع خود و حداکثر منافع منطقه خود می باشند و در این میان منافع ملی قربانی می شود. همین مشکل را مـا در کشـور خـودمان هـم داریم. لابی گری بین نمایندگان مجلس و دولتمردان برای جذب بودجه به حوزه انتخابیه با توجیه و یا بدون توجیه رویه رایجی است. گذشته از آنکه تغییر دولت ها گاهی برنامه های توسعه ای را دچار ۱۸۰ درجه تغییر می کند. یکی به مسکن مهر رو می آورد و دیگری آن را مزخرف قلمداد می کند. در این بین چیزی که قربانی می شود مصالح ملی است چه از اجرای نادرست طرح مسکن مهر و چه از توقف آن و به رکود کشاندن بخش مسکن و بخشهای وابسته با آن! طرفداران نظام اقتصادی لیبرال دمکراسی چاره کار را در خودکامگی دیده اند، چرا که در سیستم حزبی نمایندگان تابع نظر بدنه کارشناسی حزب اند که بلندمدت فکر می کند و بدین نحو نوعی ثبات و توجه به منافع ملی ایجاد میشود. هر چند که حزب نیز مشکلات خاص خود را دارد و تابع سران ثروت و کمپانی های چند ملیتی می شود. هنوز ما به این سوال جواب ندادیم که در اقتصاد سیاسی کشورمان چه مدلی از تعامل نظام سیاسی و اقتصادی را ایجاد کنیم که نتیجه اش حرکت همه‌گیری چرخ دنده های سیاست و اقتصاد در خدمت منافع ملی و پیشرفت همه جانبه ، پایدار و باثبات کشور باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.