دوشنبه ۲۵ بهمن ۹۵ شماره ۵۳۰
داود حشمتی
روزنامه نگار
اگرچه با توجه به تغییرات مهم مواصلاتی به وجود آمده در دهه های اخیر، که موجب کوتاه شدن مسیر پایتخت و سامان را فراهم کرده، جمعیت فصلی و بومی فعلی در این روستا رو به افزایش بوده، اما همچنان با روزهای اوج خود فاصلهای وحشتناک دارد. هنوز آمار رسمی سرشماری اخیر در روستای سامان منتشر نشده است. لذا نمیتوان آماری در این باره ارائه کرد. از سوی دیگر آمارگیری قبلی از نظر زمانی آنقدر فاصله داشته که امروزه دیگر قابل اتکا نیست. اما با این حال به طور تقریبی می توان جمعیت سامان را حوالی هزار نفر تخمین زد. (تاکید نگارنده این است که این آمار کاملا تقریبی است)
با این حال نگاهی به گذشته جمعیت در این روستا تفاوت دیروز و امروزش را به خوبی نشان میدهد. اگر توجه کنیم که روستای سامان (و حتی سایر روستا) در گذشته از امکانات رفاهی کمتری نسبت به امروز برخوردار بودند، اما اندک بودن امکانات مانع از تجمع افراد در این روستا نبود. یکی از مهمترین اسنادی که میتوان به آن از نظر تاریخی اشاره و جمعیت روستای سامان را از آن استخراج کرد، اسنادی است که توسط نظامیان در طول دورانهای مختلف نگاشته شده است.
اگرچه آماری از ساکنان سامان در قرون متأخر در دست نیست، ولی در اینجا میتوان به یک نامهی رسمی اشاره کرد که تعداد خانوار سامان در آن ذکرشده است. این نامه که عرضحال صاحبمنصبان و توپچیان مستقر در سامان در اواخر حکومت قاجار و به عنوان شکوائیهی مالیاتی به مقام مسؤول نوشته شده است، شاید به مثابهی نموداری در گمانهزنی برای میزان جمعیت سامان نیز راهگشا باشد. در بخش نخست این نامه، آمده است: «مقام منیع محترم رییس توپخانهی مبارکه دامت شوکتهالعالی: این چاکر سابقاً هزاروسیصدوبیست تومان به انضمام مراری (؟) مالیات میدادیم، در صورتیکه سامان آباد بوده و هزار خانوار در آنجا ساکن، این مالیات را میدادیم. فعلاً رسیده به سیصد خانوار بیپا و پریشان و مستأصل که دارای چیزی نیستند و مخصوصاً در این سنوات اخیر که به واسطهی تجاوزات سالارالدوله در آن حدود و دست بُرد الواط و اشرار که ما بیچارگان را احاطه کرده بودند از دست رفته، نواب والا شاهزاده محسنمیرزا مفتش و امین مالیهی ساوه دو سال قبل به سامان آمده و وضعخرابیشان را دیده، به حال ما بیچارگان رقت نموده، به تصویب خزانهداری در حق رعایا تخفیف داده و هزارتومان وصولنموده و قبض چاپی داده فرمودند همین شیوه همهساله رفتار شود… عریضهی جاننثاران و صاحبمنصبان و توپچیان سامان».( غلامرضا جوادی، اسناد ساوه، صص ۹۲ – ۹۱٫)
نام بردن از هزار خانوار در این روستا موضوع مهمی است که نباید به سادگی از آن عبور کرد. خصوصا اینکه باید دقت کنیم که میانگین جمعیت خانوارها در گذشته با امروز تفاوت فاحشی داشت. اگر امروز جمعیت خانواده ها میانگین سه یاچهار نفره دارند، آن روزها هر خانواده حداقل دارای سه فرزند بود. تعداد خانوار برشمرده در این نامه برای روزگار آبادی سامان، حجّتی است بر اینکه یک «روستا» هرچند بزرگ هم باشد، نمیتواند چنین جمعیتی را در خود جای بدهد. بنابراین عنوان «قصبه» در منابع جغرافیای معاصر میتواند برای سامان مناسبتر باشد.
در مقام مقایسه میتوان به جمعیت چند شهر یا قصبه از جمله سامان در شهرستان ساوه اشاره کرد که پیش از این جزو استان یکم محسوب بوده است. این سرشماری تا سال ۱۳۲۰ توسط ادارهی آمار و سرشماری انجام گرفته و در کتاب اسامی دهات کشور ثبت شده است. در مجلد یکم این کتاب، ضمن گزارش جمعیت روستاها در شهرستان ساوه، از هشت قصبه و شهر که در آن زمان بیش از ۲۰۰۰ تن جمعیت داشتهاند، به شرح زیر یادآور میشود: قصبهی آسیابک، ۲۰۷۱ نفر، زاویه ۳۰۶۰ نفر، مأمونیه ۳۰۱۰ نفر، اردمین ۲۰۰۴ نفر، سامان ۲۱۱۳ نفر، غرقآباد ۲۴۱۲ نفر، کرفس ۲۴۲۹ نفر و نوبران ۲۴۹۵ نفر.