خانه » پیشنهاد سردبیر » ماجرای آقای بهزادی/بیش از ۳۰۰ خانوار در شهرصنعتی اراک به مسدود شدن مسیر تردد به منازل شان اعتراض دارند

ماجرای آقای بهزادی/بیش از ۳۰۰ خانوار در شهرصنعتی اراک به مسدود شدن مسیر تردد به منازل شان اعتراض دارند

چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۹۷   شماره ۸۷۲

***

وقایع استان

عباس لعل بار

***

یکی از ساکنان شهر صنعتی اراک خبر می دهد که زنی قصد خودکشی با طناب دار دارد. به شهر صنعتی می روم، منطقه سه. وارد زیر زمینی می شویم که زمانی شوفاژ خانه بوده. حالا زنی بالای بشکه رفته و طناب دار را برگردنش انداخته است. اول گمان کردیم که همسرش قصد دارد وی را به قتل برساند، کمی که می گذرد معلوم می شود که زن قصد دارد خودش را بکشد و همسرش هم فریاد می زند که پس از آن او هم خود را خواهد کشت. برای اینکه از ماجرا سر در بیاوریم از پلیسی که در آنجا حضور دارد می پرسم ماجرا از چه قرار است. مامور نیروی انتظامی می گوید: آقای بهزادی و همسرش این مکان را که قبلا شوفاژ خانه بوده برای احداث باشگاه ورزشی خریداری کرده است وحالا می گویند اهالی محل نباید روی سقف ملک شان تردد کنند و اهالی هم با این حرف وی عصبانی شده و می گویند حرف مالک را قبول ندارند. علت را می پرسم، مامور می گوید: به اعتقاد آقای بهزادی ممکن است به علت فرسودگی سقف باشگاه باعث تخریب ملک شود. حالا هم از شهرداری می خواهد تکلیف را روشن کند و شهرداری قرار شده است بزودی نتیجه را اعلام کند.
اما بهزادی مالک این شوفاژ خانه زیر زمینی که حالا با خرج چندین میلیون و بنابرگفته مالک بیش از یک میلیارد تومان در حال تبدیل شدن به یک باشگاه است حرف برای گفتن بسیار دارد. می گوید: مکانی که همسرم قصد خودکشی در آن را دارد را مدت ها پیش از شرکت بازرگانی آفتاب درخشان خاورمیانه خریداری کردیم. این شرکت هم پیش تر از فردی دیگر گرفته بوده که او هم از شرکت ساختمان و خدمات نوسازی از توابع سازمان گسترش و نوسازی ایران خریده بوده که منطقه شهرصنعتی اراک را بنا نموده است.
وی ادامه می دهد: قبلا اینجا شوفاژ خانه بوده و با تغییر کاربری ملک خصوصی شده، سقف هم برای ملک است و می گوییم نمی خواهیم مردم روی سقف ملک پارک کنند چرا که امکان تخریب ملک ما وجود دارد. شهرداری باید بیاید تکلیف من را با مردم روشن کند اگر میتوانیم اجازه تردد و پارک خودرو مردم را روی ملک مان ندهیم، به مردم بگویید و اگر نمی توانیم چرا می گویند ملک خصوصی است. یک نفر باید تکلیف را روشن کند. زن من دیگر خسته شده است. چند میلیارد هزینه کرده ایم و زندگی خود را سر اینجا گذاشته ایم.
بهزادی افزود: من حتی مجوز پارکینگ طبقاتی دارم هنگامی که می خواستم شروع کنم مردم مانع شدند، با توجه به اینکه ۳۵ سال بالای این ملک تابلوی مطلقا ممنوع خورده نباید خودرو را پارک می کردند، حالا که پارک کردند برای مردم عادت شده است. من از مردم شکایت کردم گفتند همینجور صبر کنید تا تکلیف کارشناسی مشخص شود. این ملک برای سازمان گسترش بوده سال ۷۴ این را فروخته به یک شرکت ساختمانی بعد به آقای رحمتی و به همین ترتیب چرخیده تا توسط من خریده شده است. خانم من می گوید من می خواهم خودم را بکشم دیگر خسته شدم، من هم خودم را بعد از همسرم خواهم کشت. شهرداری هم که می گوید بگذارید دادگاه تصمیم خود را اعلام کند. بیرون از این زیر زمین اما مردم معتقدند که سقف ملک پارکینگ عمومی است نباید می فروختند. یکی از اهالی می گوید: اگر آتش سوزی روی دهد چگونه به داد مردم اینجا می رسند. اصلا پارک خودروهای ما هیچ، آتش نشانی و آمبولانس چطور از اینجا عبور کنند.اگر راه برای ما هم باز شود امکان عبور ماشین آتش نشانی یا جرثقیل نیست اگر راه اینجا بسته باشه چطور می شود به داد مردم برسند. یکی دیگر از اهالی بیان داشت: زیر زمین را فروختند نه زمین را. این آقا تمام آسایش مردم را گرفته است دوتا ماشین شن ریخته و الان هم سنگ جلوی راه مردم ریخته است. چرا راه عبور ۵۰ ساله مردم را که شهرداری فروخته به این شکل تبدیل کرده است. باید به خواسته های مردم توجه شود اینجا محل رفت و آمد کل منطقه سه شهر صنعتی است.سازمان گسترش و نوسازی نباید می فروخت. سند شش دانگ آقای بهزادی برای پایین است نه بالای زیر زمین. بالای زیر زمین متعلق به شهرداری است و پارکینگ عمومی.
ماجرای جالب این منطقه در شهرصنعتی حکایت خیلی از کارهای روزمره ماست.
اینکه فردی تمام سرمایه خود را گذاشته تا ملکی بخرد و سرمایه گذاری کند و باعث اشتغال چند نفر دیگر هم شود و از سویی دیگر مردمی که حق شان در این مسیر تضییع خواهد شد و هیچ کدام از دو طرف هم مقصر اصلی ماجرا نیستند و کسی هم که این مکان را فروخته دیگر مسئولیتی ندارد. حالا شهرداری منطقه یک مانده که قصد داشته فضای عمومی را برای پارکینگ عمومی به آقای بهزادی بفروشد و مردم که مخالف این اقدام هستند چرا که تنها راه عبوری بیش از ۳۰۰ خانوار مسدود می شود. هر طرف ماجرا انتظار دارند هر کدام حرف شان به کرسی بنیشند. این روایت زندگی روزمره مردمی است که گرفتار بی مدیریتی می شوند که پول را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند. شاید باید شهردار اراک مستقیما وارد شود و ماجرا را حل و فصل کند و دو طرف ماجرا را از بلاتکلیفی در آورد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.