قدم اول

دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰   شماره ۱۴۴۵

قدم اول

لزوم توجه به شایسته‌سالاری و گردش نخبگان در کابینه دولت سید ابراهیم رئیسی

ابوالفضل فتح‌آبادی

دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی

اواسط مرداد ۱۴۰۰ است و بحث یکه‌تازی قلدرمآبانه ویروس کووید۱۹ و البته سویه دلتای آن، کماکان از مباحث مهم در سطح جهان است. در ایران نیز علاوه بر این مورد، مضیقه‌های اقتصادی در صدر اخبار قرار دارد و خشکسالی‌های برخی استان‌ها و پیامدهای آن خصوصاً در خوزستان، شرایط واکسیناسیون بر ضد کرونا، قطعی‌های برق، احتمال قطعی‌های اینترنت در آینده، خیل آوارگان افغان راهی مرزهای مشترک و… افکار عمومی را به خود مشغول داشته است.
در این میان، از خبرهایی که خصوصا در این روزها، کم‌وبیش با اهمیتی نزدیک به خبرهای پیش‌گفته به بحث اصلی محافل تبدیل شده، شروع کار دولت جدید و انتخاب وزرای کابینه دولت توسط رئیس جمهور جدید است. یکی از عوامل اهمیت‌بخش به این موضوع از دیدگاه نگارنده، از آنجا نشأت می‌گیرد که در شرایط عدم وجود احزاب سیاسی حرفه‌ای با برنامه‌ها، اهداف و خط مشی‌های مشخص و از پیش تعیین‌شده، انتخاب هر فردی به‌عنوان وزیر، می‌تواند شرایط و سرنوشت حوزه تحت امر آن وزیر را طوری پیش ببرد که در صورت انتخاب فردی دیگر، شرایط کاملا متفاوتی پیدا می‌کرد. صرف نظر از این امر که در جای خود شایسته تحلیل و تبیین و آسیب‌شناسی است، بایستی توجه داشت که انتخاب افراد تازه‌نفس برخوردار از علم و تخصص که دارای تجربه کار اجرایی نیز در حوزه انجام وظایف خود باشند، امری است که در این زمان، بیش از هر زمان دیگری ضرورتش در کشور احساس می‌شود. در واقع، در زمانه‌ای که به اذعان مردم و مسئولان، بسیاری از مشکلات و مصایب کشور محصول عدم مدیریت صحیح یا حتی سوءمدیریت است، شایسته‌سالاری و گردش نخبگان، دو امر ضروری و حیاتی هستند که می‌توانند سهم بالایی در کمک به حاکمان سیاسی کشور جهت برون‌رفت موفقیت‌آمیز از شرایط نابسامان محصول بحران‌های جهانی، منطقه‌ای و ملّی داشته باشند. در همین رابطه باید اشاره کرد که شایسته سالاری نظامی از دولت یا سازمان است که توانایی، شایستگی و استعداد در آن به جای ثروت، فامیل بازی، امتیازات طبقاتی، رفیق‌بازی، شهرت یا دیگر عوامل تاریخی، در اعطای موقعیت اجتماعی و یا قدرت سیاسی به افراد تاثیرگذار و نقش‌آفرین است. در واقع، شایسته سالاری عبارت است از نظامی که در آن، انتصاب افراد شایسته در مشاغل و مناصب، مرتبط با تحصیلات و تجربه کاری‌شان باشد، به گونه ای که توانمندی انجام آن کار را بیشتر از دیگران داشته باشند. گردش نخبگان نیز به فرایندی اشاره دارد که طی آن، نخبگان می‌توانند در گردشی حساب‌شده‌، با قرارگرفتن در مناصب سیاسی، به حاکمیت سیاسی تعادل بخشند واداره جامعه را به دست گیرند. در واقع، نخبه‌گرایی به معنای باور به این است که در هر جامعه‌ای، افراد به سبب توانمندی‌های شخصی‌شان در حوزه‌های تخصصی، برتر از دیگرانند و حق دارند که از امتیازهای پیشوایی و رهبری در آن حوزه تخصصی برخوردار باشند. در رابطه با این مفهوم، به دو مورد بایستی توجه داشت. نخست اینکه، گردش نخبگان نباید صرفاً در ساحت نظری و شعاری باقی بماند، بلکه ضرورت دارد که شکلی عملیاتی بیابد. دوم اینکه، می‌بایست به تفاوت میان گردش نخبگان با چرخش نخبگان توجه داشت، چرا که چرخش نخبگان نزد سیاست‌مداران کشورمان و در ادبیات منحصربه‌فرد ایشان، اشاره به حرکتی دورانی دارد که پس از حرکتی مقطعی دوباره به جای نخست خود باز خواهد گشت و عنصر ثانویه در آن کمتر می تواند نفوذ کند، در حالی که گردش نخبگان از نگاه حوزه تخصصی جامعه شناسی سیاسی، به‌معنای حرکت از نقطه‌ای به نقطه دیگر است و به‌ندرت پیش خواهد آمد که فرد نخبه در حوزه مدیریتی خود بازگشت به گذشته داشته باشد. از این موارد که بگذریم، بایستی توجه داشت که دو عامل مزبور، حتی در سطوح استانی و محلی نیز واجد ضرورت بالایی هستند. مثلاً در همین استان مرکزی، ادارات کلّی وجود دارند که مردم مراجعه‌کننده به آنها، برخی نمایندگان مجلس و حتی خود کارمندان آنها از عملکرد مدیران آن ادارات به‌شدت ناراضی هستند و هر از چند گاهی با برخی اقدامات- از جمله نگارش نامه‌های سرگشاده خطاب به مدیران ادارات مزبور یا نهادهای نظارتی- شکوه و گلایه خود را به گوش مسئولان ارشد استان رسانده‌اند ولی در کمال شگفتی، مدیران ادارات مزبور کمافی‌السابق، با قوت و قدرت بر مسند خود تکیه دارند و به تولید و تکثیر نارضایتی در جامعه مشغول هستند، نارضایتی‌ای که در جامعه پخش می‌شود و نتیجه‌اش، بی‌اعتمادی و دلسردی روزافزون مردم نسبت به حکومت و دستگاه‌های اجرایی آن است و در نهایت، کاهش چشمگیر سرمایه اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. در رابطه با لزوم عنایت ویژه به دو عامل شایسته‌سالاری و گردش نخبگان در ساختارهای سیاسی، کارل ریموند پوپر(۱۹۹۴-۱۹۰۲)، فیلسوف اتریشی، به‌عنوان یکی از موثرترین اندیشه‌سازان قرن بیستم، معتقد است در کشورهایی که با عدم رشد اجتماعی- سیاسی جامعه دست به گریبان هستند، طبقه نخبه ملت نمی‌تواند در فرایندی شایسته‌سالار وارد گفتمان قدرت و قلمرو حکمرانی و مشارکت در آن شود. مسیری که نتیجتا، به امتناع گردش نخبگان در این جوامع منجر می‌شود. در واقع در چنین جوامعی، نه شایسته‌سالاری، بلکه پیروی کورکورانه و اطاعت محض و فرمانبرداری صرف، معیار برگزیدن مسئولان است و نتیجه‌ای جز باندبازی و سهم‌خواهی به قیمت نابودی ثروت عمومی و اعتماد اجتماعی نخواهد داشت. برایند چنین وضعیتی این است که حاکمیت سیاسی از جذب و به کارگیری نخبگان ملت و پتانسیل‌های آنان ناتوان است، لذا حتی بی آنکه قصد و نیتی عامدانه داشته باشد، موجبات فرار یا انزوای نخبگان را فراهم خواهد کرد. در نتیجه، امکان کسب و حفظ اعتماد عمومی از طریق نخبگان ملت برای حاکمیت سیاسی از میان می‌رود. از طرف دیگر، وقتی امکان گردش نخبگان ملت وجود نداشته باشد، ظرفیت تصحیح عیوب و کاستی‌های حکام سیاسی نیز محقق نمی‌شود. در نتیجه این هر دو مورد نیز رکود و فساد فزاینده ارکان اساسی ساختار سیاسی را در بر می‌گیرد. لذا با توجه به مباحثی که بیان شد، یعنی اهمیت شایسته‌سالاری و گردش نخبگان در جنبه‌های نظری آن و وضعیت واقعاً موجودی که بر اثر ضعف‌های مدیریتی در شهر اراک، استان مرکزی و در کل کشور قابل ملاحظه است- و حتی در نطق‌های انتخاباتی رئیس جمهور جدید نیز بروز و ظهور داشت- به نظر می‌رسد که خصوصاً در این دوران که شاهد تلاقی و تقارن انواع و اقسام مشکلات و مصایب اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، پزشکی و… هستیم، لزوم توجه هر چه بیشتر به شایسته‌سالاری و گردش نخبگان در ارکان مختلف دولت جدید، بیش از هر زمان دیگر ضرورتی غیر قابل کتمان دارد و چشم‌پوشی از آن، زیان‌های فراوانی را به دنبال خواهد داشت. در این میان، انتخاب و معرفی وزرای کابینه توسط رئیس جمهور جدید، از دیدگاه مردم و نخبگان می‌تواند قدم اول در ارزیابی دولت جدید محسوب شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.