دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ شماره ۷۶۷
علی پیرزادی. دانشجوی دکترای مدیریت
در حال حاضر راه های زیادی برای پرداخت بین افراد وجود دارد، اما این روشها، هزینههای انتقال قابلتوجهی را تحمیل می کنند. کافی است بخواهید مقداری نه چندان زیاد پول را از یک کشور بــه کشوری دیگر منتقل کنید تا بفهمید این کار برای شهروندان عادی چقدر مشکل و گرانقیمت اســت. هر قدر کشور مبدا یا مقصد تراکنش مالی، وضع مالی یا بین المللی بدتری داشته باشد، شهروندان آن برای انجام خدمات مالی با مشکلات بیشتری مواجه خواهند بود و درصد بیشتری از مبلغ تراکنش را نیز باید بــه موسسه های مالی و بانکی پرداخت نمایند. تبدیل واحدهای پولی مختلف نیز مشکل دیگری است که بخش دیگر از دارایی در حال انتقال را صرف کارمزد تبدیل ارز می کند. چه میشود اگر ارز مجازی جایگزینی وجود داشته باشد که در هر جای جهان به هر مقدار بتواند با هزینه کم و بدون هزینه تراکنش مورد معامله قرار بگیرد؟ این همان نقشی است که بیت کوین (که با عنوان BTC ) شناخته میشود سعی در ایفای آن دارد. هرچند ساتوشی ناکاموتو طی مقاله ای در سال ۲۰۰۹ اساس سیستم بیت کوین را توضیح داده است. اما به وضوح مشخص نیست که واقعا چنین شخصی وجود دارد یا چندین شخص حقیقی و شاید حقوقی دیگر در پس ایــن نام پنهانند! بیت کوین یک ارز مجازی است که توسط برنامه نویسان ایجادشده است. ارزش آن از اعتماد استفادهکننده آن ناشی میشود و بهوسیله طبیعت محدود شده آن پشتیبانی میشود و به وسیله رمزنگاری ارز، تأمین امنیت و معتبر شده است. واحدهای پول مجازی بیانگر ارزش هستند و برای استفاده در پرداخت ها در یک جامعه مجازی خاص مانند وب سایتی خاص یا در شبکه ای از کاربران با نرم افزار ویژه، برای مدیریت پول مجازی و انجام پرداخت ها در نظر گرفته شده است. بنابراین، می توان گفت این نوع جامعه مجازی، مشابه توافق داوطلبانه برای کاربرد گزینه ای خاص به عنوان ابزار پرداخت است. پرداخت های بیت کوین را می توان بین همه افراد با استفاده از نرم افزار مورد نیاز در رایانه، گوشی هوشمند یا تبلت آنها انجام داد. این نرم افزار یک کیف پول نامیده می شود. با این حال، نباید بیت کوین را به عنوان نوعی پول نقد دیجیتال در نظر گرفت. در عوض، بیت کوین باید به عنوان موجودی (پول)در یک حساب کاربری قلمداد شود. بنابراین پس از پرداخت، پرداخت کننده اسکناس ها و سکه های دیجیتال را به گیرنده ارسال نمی کند؛ بلکه، پرداخت به وسیله بدهکار کردن حساب فرستنده و بستانکار کردن حساب گیرنده صورت می گیرد. پرداخت ها به وسیله تبادل پیام های رمزنگاری شده انجام می شوند و در شبکه کاربری تأیید می شوند. رمزنگاری بر این اساس است که A و B هر یک دارای دو کلید رمزگذاری هستند. کلیدهای رمزگذاری منحصر به فرد هستند و هیچکس نمی تواند همان کلیدی را داشته باشد که متعلق به دیگری است. یکی از کلیدها عمومی است؛ کلید دیگر، خصوصی است یا به عبارت دیگر، محرمانه است. هنگامی که A مایل به ارسال یک پیام رمزگذاری شده به B است، از کلید عمومی B برای رمزگذاری پیام استفاده می کند که صرفاً با استفاده از کلید خصوصی B می توان آن را رمز گشایی کرد. بنابراین،B تنها کسی است که قادر به خواندن پیام است. اگر A از کلید خصوصی خود برای رمزگذاری یک پیام استفاده کند، فقط با استفاده از کلید عمومی A، رمزگشایی می شود. شخصی که پیام را رمزگشایی کرده، می تواند مطمئن باشد که آن توسط A فرستاده شده است زیرا هیچکس دیگری به کلید خصوصی A دسترسی ندارد. شاید شایعترین مانع شناختهشده برای پذیرش بیت کوین مشکل اعتماد است. به خاطر اینکه ارز توسط هیچ دولتی و یا قابلیت بازخرید برای هیچ کالایی پشتیبانی نمیشود، شاید متقاعد کردن افراد به اعتماد برای اینکه بخش قابلتوجهی از داراییشان را به یک ارز مجازی رمزی تبدیل کنند مشکل باشد. مدافعان بیت کوین اغلب پاسخ میدهند که یک حد بالا برای تعداد بیت کوینهایی که همیشه میتواند موجود باشد تعریف شده است.
بیت کوین، در شرایط پرداختی خاص، می تواند مزایایی را در قالب هزینه های پایین تر، سرعت و ناشناس بودن نسبت به روش های پرداخت سنتی به ارمغان بیاورد. با این حال،کاربرد آن می تواند پرمخاطره نیز باشد، زیرا شبکه بیت کوین سیستم کنترل کننده متمرکز ندارد و توسط هیچ سازمان، مؤسسه یا نهاد دولتی اداره نمیشود. نبود نظارت دولتی و عــدم دخالت بانکی در بیت کوین یک پیامد منفی هم دارد، بدین معنی که اگر هنگام داد و ســتد بیت کوین سرمایه تان را از دست بدهید، نمی توانید به بانکتان شکایت کنید و دولت نیز احتمالا کاری برای شما انجام نخواهد داد. یک اصل ثابت همیشه درمورد داد و ستدهای بیت کوینی وجوددارد که اگر کلید محرمانه شما فاش شود و کسی از آن برای دسترسی به کیف پولتان استفاده کند، بیت کوین هایی که از دست می دهید دیگر قابل بازیافت نخواهند بود. یکی از مزیتهای بالقوه هزینه معامله پایین بیت کوین قابلیت پرداختهای جزئی است. درگذشته به دلیل هزینههای فردی معاملات انتقال مقادیر کوچک پول غیرعملی بود. ( مانند کمتر یک دلار) بیت کوین اینچنین پرداختهای جزئی را خیلی امکانپذیرتر کرده است و بنابراین خیلی از معاملات را در حوزه الکترونیک امکانپذیر کرده است که قبلا ممکن نبود. اینیک فایده خاص برای توسعه جهان است درجایی که زیرساختهای بانکداری توسعهنیافته است و بسیاری دسترسی به خدمات سنتی بانکداری ندارند، ارزهای الکترونیکی مانند بیت کوین فرصتهایی را ارائه میدهد که قبلا در دسترس نبودند. بیت کوین برای شهروندان و دولتهای تحت تحریم جذابیت دارد. درکشورهایی که ارز دولتی خطرناک و بیثبات است بیت کوین بهطور فزایندهای یک گزینه جذاب است. شهروندانی که علاقه دارند از ثروتشان در مقابل تورم شدید بهوسیله تبدیل کردن آن به یک ارز دیگر محافظت کنند سابقاً به دلار آمریکا متکی بودند اما این امر بهطور فزایندهای به دلیل تحریمهای بانکی بینالمللی مشکل شده است بنابراین در حال حاضر پولهای خود را به لطف انجام این عمل بهصورت ناشناس و الکترونیکی به بیت کوین تبدیل میکنند. در حقیقت این به شهروندان دولتهای تحریم شده محدود نمیشود. شاید غیرمنطقی نباشد که آینــده بیت کوین را بسیار روشن بدانیم، اما باید در نظر داشت که موضعگیری دولت ها درباره بیت کوین میتوانــد نقش مهمی در آینده آن داشته باشد ولی وضعیت هنوز چندان روشن به نظر نمی رسد. بسیاری از دولت ها با احتیاط به این موضوع نزدیک شده اند وتعداد کمی نیز از آن استقبال کرداند. آلمان، فنلاند، کانادا و امریکا از جمله این کشورها هستند.
حتی اگر دولتها تصمیم بگیرند که بیت کوین را غیرقانونی اعلام کنند، هیچ سازمانی نشان نداده است که توانایی تعطیل کردن بیت کوین را دارد. طبیعت غیرمتمرکز شبکه، هرگونه حمله مستقیم را تقریباً غیرممکن کرده است و به لطف ناشناسی نسبی شبکه، شناسایی کاربران فردی برای تحت تعقیب قرار گرفتن درجاهایی که بیت کوین غیرقانونی هست یا میتواند باشد، به طرز باورنکردنی غیرممکن است. محتملترین و عاقلانهترین راهی که به نظر می رسد دولتها باید در قبال بیت کوین صورت دهند، تلاش برای تنظیم معاملاتی است که در بیت کوین انجام میشود. با توجه به فواید بالقوه شبکه بیت کوین ، این اشتباه است که دولتها رویکرد خصمانهتری را نسبت به خود سیستم اتخاذ کنند. هر اتفاقی که بیفتد، یکچیز غیرقابلانکار باقی میماند، جهان برای همیشه در حال تغییر است و دولتها و کسب وکارها اگر میخواهند جایگاه قدرت خویش را در آینده حفظ کنند، باید شانه به شانه این تغییرات بمانند.