دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۳۹۸
صدای بینواییشان را شنوا باشیم
محمدتقی احمدی تلخابی
وقتیکه پا به آنجا میگذاری، از تمامی استانها بهجز یکی دو مورد و از تمامی قبایل و اقوام حضور دارند. دل پاک و صمیمی، همت بلند، عزم و ارادهشان مثالزدنی و ستودنی است. آنجا را که این افراد مشغول به کارند، «پروژه» میگویند. به نقطه نقطه این کشور که نظر میکنی، اینان حضور دارند. اینان را بهجرات میتوان سربازان و پیشگامان عرصهی سازندگی و تولید دانست. همانطور که اکثر اوقات و زمان زندگی را در غربت گذراندهاند، شاید بتوان گفت، در جامعه و در بین مسئولین نیز ناشناخته و غریباند. دوری از خانواده و مشکلات ناشی از آن را که فقط خود خانواده و بستگان درک میکنند. با مشکلاتی مواجهاند که فقط خود میدانند و خود. برخی از مشکلاتشان را بهاختصار و به شرح زیر بیان میکنم: برای اشتغال به کار مجبورند به اقصی نقاط کشور مسافرت کنند. در سالهای گذشته، پیمانکارانی بودند که حق بیمه اینان را یا اصلاً پرداخت نمیکردند و یا خیلی کم. بعد از گذشت چندین سال از سالهایی که کار کردند، متوجه این مطلب شدند. سنوات و عیدیشان در بعضی جاها پرداخت و در برخی جاها پرداخت نمیشود. از مرخصی ۲٫۵ روزه استحقاق ماهیانهشان در خیلی از جاها خبری نیست. اگر از کمبود امکانات در محل کار و اسکان حرفی زده شود، با تهدید به اخراج روبهرو میشوند و اگر هم گوش شنوایی باشد، آستینی که بالا زده شود و مشکل رفع گردد، کمتر دیده میشود. در روز جهانی کارگر، معمولاً از افراد هر گروه، صنف و تشکیلاتی، نامی به میان میآید و قدردانی و تجلیل میشوند، ولی از کارگران و شاغلان بیادعای پروژه، نامی به میان نمیآید و یا حداقل اینجانب ندیدهام.این افراد بیادعا و صبور یا نمیدانند و یا نمیتوانند و یا فرصت ندارند که درد دلهایشان را با کسی در میان گذارند و اگر هم از مشکلات و نارساییهایشان بگویند، گوش شنوایی هست که آلام را برطرف کند؟ آمار دقیقی را از تعداد این افراد ندارم که ارائه کنم، ولی احتمالاً بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود. جا دارد وزارتخانهی تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بهاندازهی توان خود، سری به کارگاههای پروژهها بزند و از مشکلاتشان باخبر شده و در رفع آن کوشش نموده و دریغ ننمایند.
نمایندگان محترم مجلس در استانهای نفتخیز، استانهای دارای پالایشگاه، پتروشیمی، نیروگاه، فولاد و صنایع بالادستی و پاییندستی نفت و پتروشیمی، لازم و واجب است ارتباط تنگاتنگ، صمیمی، چهره به چهره با افراد شاغل در محلهای فوقالذکر داشته باشند و در رفع تنگناها و خواستههای بهحق این عزیزان بکوشند و اگر این کار همتراز با نماز و روزه و دیگر واجبات نباشد، کمتر از اینها نیست. از بازرسین سازمان تأمین اجتماعی انتظار میرود که با سرکشی تصادفی و غیرمنظم به کارگاهها، از وضعیت، نحوه و نوع لیست ارسالی به تأمین اجتماعی، اطلاعات لازم و کافی را داشته باشند.
شنیده و گفتهها حکایت از آن دارد که بعضی از شرکتها و پیمانکاران حداقل پرداختی و یا کمتر از حقوقی که به کارگر پرداخت میشود را بابت بیمهی آنها به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت میکنند که بهتبع آن بیمهشده با دریافتی کمی بازنشسته میشود. این عزیزان در مناطق سردسیر ۳۰ الی ۳۵ درجه زیر صفر و یا در مناطق گرمسیر با دمای بالای ۵۰ درجه و هوای شرجی مجبور به کارند. حقوقشان بعد از ۳ الی ۴ ماه، آنهم برخی مواقع با اعتصاب، کشمکش، درگیری لفظی و ورود نیروی انتظامی پرداخت میشود. آقای نامدار زنگنه و دیگر مسئولین مربوطه، آیا از وضعیت کارگران پروژهها که خیلی از آنها در وزارتخانه متبوع شاغلاند، باخبرید؟ اگر باخبرید پس کو؟ و اگر بیخبرید، پس چرا؟
اگر در رفع مشکلات و کاستیهای این عزیزان از سوی شما و دیگر مسئولین ذیربط گامی برداشته نشود، فردای قیامت و در روز حساب عقوبت سختی را خواهید داشت. دست و بازوی این عزیزان را باید بوسید و بر این بوسه افتخار باید کرد. اینجانب نمایندهی رسمی و قانونی این گرانقدران نیستم، ولی نمایندهی وجدانی، اخلاقی و انسانی اینان هستم و تا پای جان بر این عهد میمانم.