خانه » جدیدترین » شین مثل شایان

شین مثل شایان

سه شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰  شماره ۱۴۳۴

گفت و گوی وقایع استان با شایان سلطانی بازیگر اراکی تئاتر

شین مثل شایان

فاطمه چاپاری

شایان سلطانی، متولد سال ۷۳ بوده و فعالیت هنری خود را از سه سالگی با بازی در سریال اتاق فردا به کارگردانی رمضانی آغازه نموده و از همان کودکی در کنار پدر خود عباس سلطانی (نویسنده و کار گردان تئاتر) مشق هنر کرده است، بازی در تله فیلم زنده باد میهن به کارگردانی محمدعلی اسحاقی، سریال هتل بازیمون به کارگردانی عباس اختری، سریال باخانمان به کارگردانی برزو نیک نژاد و حضور در برنامه عصر جدید به عنوان نماینده استان، اجرا در برنامه وقتشه و … از جمله فعالیت های این هنرمند جوان در رسانه ملی کشور می باشد، سلطانی تاکنون در نمایش های بسیاری از جمله؛ میم مثل مین، ساقی پادشاه، صید گل، کمدی شش گانه صفر و صفا، عقیق، وداع با اسلحه، خرناسه خشاب، آسانسور، وقتی کلاغ ها آواز می خوانند، من تشا، تراژدی تیر و تبر، تیکن، نقابی به رنگ سراب و… حضور پیدا کرده است.
وی کسب رتبه برتر بازیگری در جشنواره های مختلف کشور از جمله جشنواره ارسباران، ساحلی کیش، بسیج، پرسش مهر، فجر استانی استان مرکزی و قم، عترت و قرآن و .. را نیز در کارنامه خود دارد. سلطانی فارغ التحصیل آکادمی امین حیایی است و در حال حاضر مشغول ساخت فیلم های کوتاه برای حضور در جشنواره می باشد، وقایع استان در مصاحبه ای که با شایان سلطانی بازیگر تئاتر استان داشته به گفت و گو پیرامون حرفه بازیگری در تئاتر پرداخته است.

جایگاه تئاتر در بین مردم شهر اراک از گذشته تا به امروز چگونه بوده و چه شد که شما در بطن این فضا به حرفه بازیگری تئاتر علاقمند شده و در این جهت حرکت کردید؟
جایگاه تئاتر را در بین مردم استان یا حداقل اراک به عنوان مرکز استان بزرگانی باز کردند که من این سعادت را داشتم از کودکی ام در کنارشان زندگی کنم از جمله استاد عباس سلطانی، حجت الله سبزی، اعظم سلیمانی، رویا سبزی، ناصر کریمی نیک، مهدی شالی بیگ، عبدالرضا رضایی، علی ایزدی، سوسن پرور، فرهاد رحمتی و خیلی عزیزان دیگری که حضور ذهن ندارم سنگلاخ های این مسیر را به جان خریدند تا من و امثال من بتوانند به راحتی امروزه پا بر صحنه بگذاریم. از آن زمان تئاتر جای خود را در بین مردم باز پیدا کرد و من در این فضا پیش از آن که اسباب بازی را بفهمم آکساسوآر را فهمیدم و پیش از آن خاله بازی را یاد بگیرم میزانسن را درک کردم و طبیعی است که علاقه ام به این عرصه صد چندان شود.

مخاطب و تماشاگر در اجراهای شما تا چه اندازه نقش داشته و موثر است؟
در این سال ها (قبل از کرونا) درب سالن های تئاتر بعضا به لطف باد باز و بسته می شد، هر چند منحصرا بعضی از گروه های تئاتر تماشاگران مختص به خود را دارند اما حال عمومی تئاتر بد است، در این دوران (بعد از کرونا) هنرمندانی را می بینم در این شهر هنرخیز که بعضا از فشار مالی حتی نای این که با سیلی صورت خود را سرخ کنند ندارند، ناشکری نکنیم الحق که با حضور مدیر کل وقت ارشاد اسلامی به لحاظ سخت افزاری و تامین سالن قدم هایی برداشته شده است اما چه تدبیری برای ارتزاق هنرمندان در این ایام دیده شد؟ روی صحبتم با مسئولین استانی است. قطعا این هنر نفس به نفس بدون حضور پررنگ مخاطب بی رمق خواهد مرد، اجراهای عموم نیازمند امکانات بسیار پیش پا افتاده ای همچون جایگاه بنر در سطح شهر است که آن هم در استان ما فراهم نیست، درست است تئاتری ها کم توقع هستند اما دگر توقع را در آنها نکشیم.

به نظر شما تئاتر امروز نیازمند زبان تازه ای برای برقراری ارتباط با مخاطب خود نیست؟
قطعا هر دوره ای زبان خاص خودش را می طلبد، چرا که زبان خاص هر دوره برآمده از دغدغه های خاصه اجتماع آن دوره می باشد، تئاتر کارش مرهم شدن است، مرهم بر زخم های اجتماعی، اقتصادی، حتی سیاسی و … به زبان لطافت، به زبان دغدغه. دو جمله ی قبلی من به زبان ساده ای نبود و حتی شاید به دل خواننده خوش نیاید، پس در نهایت ممکن است به دلش نشیند ، به زبان ساده و خودمونی بگم تماشاگر دوست داره گوینده با زبان دلش سخن بگوید تا لاجرم بر دل او نیز بنشنید.

نقش آفرینی در اجراهای شما تا چه میزان اهمیت داشته و از چه راهی در صدد تحقق آن برآمده اید؟
بازیگری امروزه در کنار تجربه یک علم است، به لطف بزرگانی همچون استانیس لاوسکی و آموزه هایش دیگر نمی توان گفت بازیگری فقط و فقط از راه تجربه می تواند به نقش آفرینی منجر شود، البته بسیاری از اساتید در این زمینه هستند که با اتکا به نوشته هایشان و سبکشان می توان از دریچه ی آنان به آفرینش نقش پرداخت، اما دوست دارم در این جا این توصیه به همسالان خودم که علاقمند این رشته هستند را داشته باشم که؛ تجربه کنند و بخوانند بخوانند و بخوانند.

حرف آخر…
می خواهم از مادرم تشکر کنم که برای تئاتر این شهر کم مادری نکرد، تشکر می کنم از نسل میانی تئاتر این شهر شهرام سلطانی، افق ایرجی، عادل عزیزنژاد، بهمن پارسا آرا ، خلیل خسروبیگی، جواد شریفی، سیدمحمد محمدی، مهدی محمدی، جواد روستایی، رضا یونس فرد، امید عباسی و هنرمندان دیگری که اسامی آنان الان در خاطرم نیست … تشکر از نسل جوان تئاتر؛ شاهین سلطانی، سعید سلطانی، فاطمه طیبی، رامین قادری، مصطفی کریمی نیک، صابر خلیلی، خشایار فراهانی و … ای کاش می توانستم نام تک تک عزیزانی که در این مسیر کنار من بوده را ببرم، در پایان می خواهم یادی داشته باشم از روح مهناز سبزیچی بانوی هنرمند این دیار روحش شاد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.