خانه » پیشنهاد سردبیر » شهر ما چیست؟

شهر ما چیست؟

پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۸   شماره ۱۱۷۲

«نعمت‌الله فاضلی» رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور به مناسبت روز جهانی شهرها در گفتگو با «وقایع استان» از اکولوژی سکته کرده شهرها می‌گوید

شهر ما چیست؟

شهر اراک نیازمند یک انقلاب فرهنگی در حوزه شهری است

فشار زیست‌ محیطی بر شهر اراک باعث شده است بحران جدی این شهر را فرابگیرد، بحرانی که در تاریخ این منطقه سابقه نداشته است

شهر اراک هنوز نتوانسته است، گفتمان شهری خود را شکل دهد

سولماز غنی پور

سازمان ملل متحد ۳۱ اکتبر هرسال را به‌عنوان «روز جهانی شهرها» برگزیده است که انتظار می‌رود این روز به‌شدت جامعه بین‌المللی را درزمینه شهرنشینی جهانی ترقی داده و همکاری‌ها میان کشورها را در جهت دستیابی به فرصت‌ها و پرداختن به چالش‌های شهرنشینی و کمک به توسعه پایدار شهری در سراسر جهان بهبود بخشد. شعار کلی روز جهانی شهرها با عنوان «شهر بهتر، زندگی بهتر» و عبارت «ساخت شهرهای پایدار و تاب آور» به‌عنوان شعار ویژه سال گذشته برای این روز برگزیده ‌شده است. چراکه شهرها به حمایت نیاز دارند تا به تاب‌آوری رسیده و ظرفیت خود را برای فراگرفتن تأثیر خطرات، حفاظت و نگهداری حیات انسانی و محدود کردن آسیب و تخریب دارایی‌های عمومی و خصوصی درحالی‌که همچنان به ارائه زیرساخت‌ها و خدمات پس از یک بحران می‌پردازند، توسعه دهند. ازاین‌رو وقایع استان با توجه به متقارن شدن این روز با برنامه‌ها و فعالیت‌های روز اراک که با تأخیر به دلیل اتمام ماه صفر در شهر اراک در حال برگزاری است با نعمت‌الله فاضلی، رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور گفتگویی را انجام داده است که مشروح آن را در ذیل ازنظر می‌گذرانید.
***


فاضلی بابیان اینکه روز جهانی شهرها فرصتی است تا شهروندان و انسان امروزی به موقعیت خود و زندگی شهری وزندگی شهری تأمل کنند،گفت: در سال ۱۳۰۰ میلادی یعنی ۷۲۰ سال پیش، کمتر یک‌دهم جمعیت جهان در شهرها و نه‌دهم جمعیت در روستاها زندگی می‌کردند، در سال ۱۸۰۰ میلادی، ۲۲۰ سال پیش جمعیت جهان به کمتر از یک میلیارد نفر افزایش یافت از این جمعیت تنها یک‌ششم آن در شهرها استقرار داشتند.
وی ادامه داد: در سال ۱۹۵۰ روند شهرنشینی و جهان تغییر کرد، به‌گونه‌ای که از این زمان به بعد شاهد رشد چشمگیر شهرنشینی در جهان هستیم، به‌طور مثال درگذشته ۷۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان در شهرها مستقر بود،ولی در حال حاضر از جمعیت ۷ میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفری کره زمین ۵۴ درصد آن یعنی بیش از ۴ میلیارد نفر در شهرها زندگی می‌کنند. این آمار بیان‌کننده این است که شیوه زندگی بشر از شیوه قبیلگی و روستایی به‌سوی شهری و شهرنشینی شدن تغییر پیداکرده است.
عضو هیات‌علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: برآورد می‌شود تا سال ۲۰۵۰ یعنی ۳۰ سال آینده دوسوم جمعیت کره زمین در شهرها خواهد بود، تاکنون از ابتدای سکونت بشر در کره زمین حدود ۸۰ میلیارد نفر در این کره خاکی زندگی کرده‌اند، شیوه زندگی انسان‌ها در کره زمین عامل بنیادی برای کیفیت زندگی ما بوده است.
عضو وابسته هیات‌علمی مدرسه مطالعات شرق و آفریقا دانشگاه لندن گفت: آمارهای جمعیتی که نهادهای معتبر بین‌المللی ارائه کرده‌اند، حاکی از آن است که شیوه زندگی به‌طرف شهری شدن است، اگر کمی مفهوم شهری شدن را باز کنیم، اهمیت آن بیشتر روشن خواهد شد، در چند دهه اخیر جمعیت جهان از وضعیت شهری شدن نیز عبور کرده و به‌طرف کلان‌شهری شدن در حال تحول است. در حال حاضر شهری‌های بندری شانگهای و پکن هرکدام با جمعیتی نزدیک به ۱۵ میلیون نفر و همچنین شهرهای دیگر در هند و آسیا، ترکیه، ایران، اروپا و آمریکا با جمعیتی بالای ۱۰ میلیون نفر کلان‌شهری بزرگی را در جهان ایجاد کرده‌اند.
فاضلی با اشاره به اینکه جمعیت کشورمان نیز مانند جمعیت جهان در طی یک قرن گذشته از شیوه زندگی ایلی و روستایی به‌سوی جمعیت شهری و کلان‌شهری تغییر پیداکرده است، بیان کرد: جمعیت ایران از حدود ۱۲ میلیون نفر در سال ۱۳۰۰ به جمعیت ۸۳ میلیون نفر در سال ۱۳۹۰ افزایش‌یافته است. این جمعیت از شیوه زندگی ایلی و روستایی به‌طور کامل به شیوه زندگی شهری و کلان‌شهری تغییر جهت داده است، به‌گونه‌ای که جمعیت شهری ایران در سال ۱۳۵۵ کمتر از ۴۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌داد، در حال حاضر نزدیک به ۷۵ درصد جمعیت کشورمان در شهرها زندگی می‌کنند، جمعیت ایلی به کمتر از یک درصد و جمعیت روستایی آن به ۲۴ درصد می‌رسد، از جمعیت شهری کشور هم نیز بیش از ۵۰ درصد آن در کلان‌شهرهایی مانند، تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، شیراز و سایر کلان‌شهرها مستقر هستند، بنابراین جامعه ایرانی طی یک‌صد و به‌ویژه پنجاه سال گذشته با نوعی تحول ساختاری روبرو شده است.
عضو وابسته هیات‌علمی مؤسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا، دانشگاه تهران اظهار کرد: شهری و کلان‌شهری شدن جمعیت ایران انقلاب اجتماعی بزرگی است که عموم مردم آن را تجربه می‌کنند، اما درباره این انقلاب ساختاری و همه‌جانبه آگاهی همه‌جانبه اندکی وجود دارد، انقلاب شهری و کلان‌شهری شدن در ایران پیامدهای سازنده و درعین‌حال چالش‌انگیز و ویرانگری برای گروه‌های مختلف مردم کشورمان داشته است، محققان اجتماعی در شاخه‌های مختلف دانش به‌طور گسترده پیامدهای فانوسی یا دو چهره یعنی سازنده و ویرانگر بسیار سخن گفته‌اند، اما این تحقیقات در ذهن و زبان عموم مردم رسوب‌کرده و به‌نوعی آگاهی همگانی ایجاد نکرده است، روز جهانی شهرها فرصتی است تا مردم کشورمان بتوانند درباره این انقلاب ساختاری و همه‌جانبه بیاندیشند و پیامدهای این انقلاب در زندگی شغلی، خانوادگی وزندگی روزمره‌شان ارزیابی و تحلیل کنند.
وی یادآور شد: امروزه اکثریت مردم شهرنشین کشورمان به‌سادگی روزها و سال‌های از زندگی خودشان را به خاطر بیاورند که خودشان یا پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگشان روستاها و یا دشت‌ها در زیر چادرها و آلاچیق‌ها عشایری زندگی کرده و یا می‌کرده‌اند. امروزه هرکدام از ما می‌توانیم خاطراتی را به یادآوریم که در شهرها نبوده‌ایم و شیوه زندگی ما متناسب با ساختار روستایی و قبیله‌ای به‌طور کامل متفاوت از شیوه زندگی است که در شهرهایی مانند تهران یا اراک تجربه می‌کنیم.
این جامعه‌شناس ادامه داد:در ۵۰ سال آینده احتمالاً افرادی که چنین خاطره و حافظه ای داشته باشند، بسیار کم شمار خواهند بود چراکه روزبه‌روز نسل‌هایی از روستاها به شهرها مهاجرت کرده‌اند، کاهش پیدا خواهند کرد و یا جمعیت‌های شهری عمدتاً آن‌هایی خواهد بود که در شهر به دنیا آمده، پرورش‌یافته و بالنده شده‌اند.
فاضلی اظهار کرد: زندگی کنونی شهری و کلان شهری ایرانیان درگیر تجربه‌های تازه‌ای است، گویی ما ناگهان به جهان تازه‌ای پرتاب‌شده‌ایم، جهانی که در خاطره و رؤیاهایمان هیچ‌گونه ردپای پررنگی ندارد، راندن با خودروها، قدم زدن در پیاده‌روها، تنفس کردن در پارک‌های شهری، خرید در پاساژها و مراکز خرید بزرگ امروزی و بسیاری از تجربیات که از فضاهای شهری امروز به دست می‌آوریم، برای پدر، پدربزرگ‌ها و اجداد ما تجربه‌های کاملاً بیگانه و دور از تصور و تخیل آن‌ها بود، ولی ما اکنون به این فضاهای شهری خوکرده‌ایم.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور تأکید کرد: روز جهانی شهرها فرصتی است که شهروندان به تاریخ زندگی خود و جامعه‌شان بیاندیشند، بایستی آن‌ها را به سرنوشت و سرشت انسان تازه شهری برساند، ما در این روز فرصت تازه‌ای به دست می‌آوریم که از خودمان بپرسیم، که شهری بودن یا شهری شدن به چه معناست؟ شهرها و کلان‌شهرها چه نوع زندگی روزمره، چه نوع ساختار احساس و عاطفه، چه نوع روابط اجتماعی، چه گونه‌هایی از خانواده، چه شغل‌ها و چه دانش‌ها ایجاد یا ایجاب کرده و می‌کند؟
وی ادامه داد: از سویی دیگر روز جهانی شهرها فرصتی است تا هر شهرنشینی از خود بپرسد اکنون‌که من برخلاف پدران و اجدادمان در شهری مانند اراک، تبریز، همدان و یا شهر کوچکی مانند آشتیان و دلیجان زندگی می‌کنم، این زیستن در شهر چه الزاماتی را برای من ایجاد کرده است و یا از خود بپرسند که آیا مستقر شدن در شهر به معنای زیستن شهری است یا اینکه لازمه شهری شدن رسیدن به هویت شهروندی است.
فاضلی تصریح کرد: واقعیتی که امروز جامعه شهری کشورمان با آن روبروست، این است که ناگهان در فاصله زمانی کوتاهی ما از جهان قبیلگی و روستایی به جهان شهری و کلان‌شهری کشانده شده‌ایم، اما فرصت تاریخی برای سازگار کردن عواطف، باورها، الگوهای فرهنگی و رفتاری خود برای زیستن در این جهان نوظهور شهری و کلان‌شهری را پیدا نکرده‌ایم، ما در جهان جدید شهرنشین شدیم بدون آنکه آمادگی و قابلیت‌های لازم شناختی، عاطفی و رفتاری کافی برای رسیدن به هویت شهروندی را پیدا کنیم.
وی گفت: هویت شهروندی عبارت است از توانایی و یا توانش سازگار کردن و توانمند کردن ساکنین شهرها برای زیستن در ساختار و جهان شهری که اکنون در آن قرارگرفته‌ایم، این توانایی، قابلیت، شایستگی و یا توانش عبارت است از مجموعه وسیعی از آگاهی‌ها و توانمندی‌ها و شناخت‌هایی که این امکان را می‌دهد که تک‌تک ساکنین شهرها بتوانند، حقوق و مسئولیت‌هایشان که از درون زیست شهری و بیرون آمده است، آن‌ها را بشناسند و نسبت به این حقوق و مسئولیت‌ها عمل کرده و خواهان و عامل به آن حقوق و مسئولیت‌ها باشد.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: زیست در محیط و جهان شهری کاملاً متفاوت از زیستن در جهان قبیلگی و روستایی است، برای زیستن در شهرها و کلان‌شهرها ما باید نوع تازه‌ای از باهم بودن را تجربه کنیم، مجاورت، همسایگی، هم‌محلگی و همکاری و همراهی شغلی و اجتماعی در جهان شهری و کلان‌شهری متمایز از شیوه باهم بودن و همکاری و همراهی در جهان قبیله ای و روستایی است.
این جامعه‌شناس تأکید کرد: انسان شهری باید بداند که در جهان شهری و کلان‌شهری با ده‌ها، صدها و گاه میلیون‌ها نفر زیست می‌کند، در صورتیکه که انسان روستایی و قبیلگی با جمعیت‌هایی که شمار چند هزارنفره کمتر دارد، بنابراین تراکم جمعیت در شهرها، عامل مهمی در اینکه شهرنشینان باید خود را در میان انبوه سازگار کنند، علاوه بر این زندگی شهری، زیستن در جهان ناهمگن‌هاست، زیستن در میان تفاوت‌های بزرگ، شهرها و کلان‌شهرها محیط‌هایی هستند، متراکم از زبان‌ها، مذهب‌ها، فرهنگ‌ها، آیین‌ها، رسم‌ها و جمیعت هایی با پیشینه‌های کاملاً متفاوت و متمایزاست، درحالی‌که زندگی روستایی و قبیلگی، زندگی همگن‌هاست.
فاضلی گفت: مردم روستا و قبیله از یک یا چند خانواده و تبار شناخته‌شده هستند، آن‌ها در جهان قبیله‌ای و روستایشان آشناییان و خویشاوندان یکدیگرند، درحالی‌که زندگی شهری و کلان‌شهری، زندگی و زیست غریبه‌هاست، غریبه‌هایی که از تاریخ‌ها، سرزمین‌ها، دین‌ها و فرهنگ‌های کاملاً متمایزی برآمده و بالنده شده‌اند.
عضو وابسته هیات‌علمی مدرسه مطالعات شرق و آفریقا دانشگاه لندن اظهار کرد: زندگی در جهان شهری و کلان‌شهری، زندگی در جهان تخصص‌ها و تقسیم ‌کارهای پیچیده است، شهرنشینان برای شهروند شدن باید مهارت‌ها و قابلیت‌های شغلی بسیار پیچیده‌ای را فراگیرند، در مقابل زندگی در روستا و قبیله زیستن در جهان مهارت‌های ساده و همگنیست که هنوز تقسیم‌کار پیچیده اجتماعی در آن رخ نداده است.
فاضلی اظهار داشت: شهروند شدن در جهان امروز به معنای درونی کردن مجموعه وسیعی از مهارت‌ها، ارزش‌های حرفه‌ای و قابلیت‌های وجودی است که بدون آن‌ها هیچ شهرنشینی نمی‌توانند به حقوق و مسئولیت‌هایش که برآمده از جهان شهر است دست یابد، علاوه بر این زندگی در جهان شهری و کلان‌شهری امروز مستلزم، نوع تازه‌ای از مفهوم زیست مدنیست، جهان شهری و کلان‌شهری نیازمند فضیلت‌های مدنیست که بدون آن فضیلت‌ها، زندگی برای شهرنشین‌ها به جهنم سوزان و بزرگی تبدیل خواهد شد.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی ـ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بابیان اینکه فضیلت‌های مدنی شهری و کلان‌شهری امروز خود مقوله‌ای گسترده‌ای است، گفت: لازمه زیستن در جهان شهری و کلان‌شهری این است که شهروندان و یا شهرنشین‌ها آمادگی و توانایی این را پیدا کنند، که در جهان شهری مشارکت پیدا کنند، مشارکت اجتماعی در جهان شهری امروزی به معنای آمادگی شهرها و درعین‌حال شهرنشین‌ها برنامه مشارکت در فعالیت‌هاست که بـــه زندگی جمعی شهروندان ارتباط دارند، مشارکت در مدیریت شهری در انتخابات و مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه ازجمله مهم‌ترین فضیلت‌های مدنی در جهــان شهـــری و کلان‌شهری امروز است. وی تأکید کرد: مدیریت‌هــای شـــهری و حکمرانی ملی وظیفه‌دارند، تا ساختارهای حقوقی و مدنی لازم بــرای مشـــارکت شهرنشین‌ها و شهروندان را محیا سازد و درعین‌حال شهرنشینان وظیفه مدنی دارند که از تمام قابلیت‌ها و امکانات موجود برای مشارکت در توسعه و مدیـــریت شهـرشان استفاده کنند.
فاضلی ادامه داد: فضیلت‌هــای مــدنی شهری، ایجاب می‌کند که شهروندان و یا شهرنشین‌ها نوعی بی‌تفاوت مدنی را تجربه کنند، بی‌تفاوت مدنی به زبان ساده این است که هر شهروند و شهرنشینی بداند و بیاموزد که در کجا، چگونه و به چه روشی نسبت به دیگر شهرنشین ها مسئولیت دارد و یا مجاز است در زندگی او مداخله کند.
این جامعه‌شناس بابیان اینکه شهرنشین‌ها غریبه‌های انبوهی هستند که گرد هم آمده‌اند، گفت: در جهان شهری و کلان‌شهری مداخله نکردن در حریم خصوصی دیگران به همان اندازه مشارکت کردن در زندگی شهری اهمیت دارد، در شهر حریم خصوصی و حریم عمومی، حوزه خصوصی و حوزه عمومی مفاهیم بسیار مهمی برای زندگی شهری است.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: روز جهانی شهرها، فرصتی است که رسانه‌ها، مطبوعات، روشنفکران، دانشگاهیان و محققان اجتماعی باهم درباره جهان شهری و کلان‌شهری که به آن پرتاب‌شده‌اند، گفتگو کنند. در این روز ما وظیفه‌داریم نه‌تنها در شهرها زندگی کنیم، بلکه به شهرها بیاندیشیم. مردم روستا و ایل شاید نیاز چندانی به آگاهی و خودآگاهی به جهان ایلی و روستایشان نداشتند، اما مردمان شهر به همان اندازه‌ای که نیازمند به اکسیژن برای تنفس کردن هستند، به همان اندازه نیازمند آگاهی از جهان شهری و کلان‌شهری خود هستند.
وی یادآور شد: بسیاری از چالش‌هایی که مردم و شهرنشینان امروز با آن درگیرند، اگرچه ممکن است ظاهر شخصی و یا فردی داشته باشند، اما درواقع این چالش‌ها یا مشکلات شخصی نیستند، بلکه حاصل زندگی شهری آن‌هاست، این ساختار شهر و کلان‌شهر است که مجموعه وسیع از مشکلات و چالش‌ها برای زندگی شهروندان ایجاد می‌کند، به‌عنوان‌مثال اگر در شهری ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم آن با چالش اشتغال روبرو هستند، در اینجا ما دیگر با مسئله شخصی بانام بیکاری، تنبلی و یا بی‌عرضگی شهروندان روبرو نیستیم، بلکه در اینجاست که اقتصاد شهر و کلان‌شهر است که بیمار است.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی ـ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: اگر مردم در جهان شهری با بیماری‌های فراگیری جدیدی مانند سکته‌ها و سرطان‌ها روبرو می‌شوند، در اینجا این اکولوژی شهر است که سکته می‌کند، نه شهروندان و یا همچنین اگر اعصاب و روان شهروندان به‌هم‌ریخته است و یا به عبارت وزارت بهداشت و درمان غریب ۳۰ درصد جمعیت کشور با اشکال گوناگون و متفاوتی از اختلالات روحی و روانی درگیرند، درواقع این شهرها و کلان‌شهرهای ما است که اختلال روانی دارند.
وی ادامه داد: وقتی‌که موسسه گالوپ در دو سال گذشته گزارش می‌دهد، که ایران عصبی‌ترین کشور جهان است و هیجانات منفی در جامعه ایران رو به افزایش است، معنای دیگر داده‌های موسسه جهانی گالوپ این است که شهرها و کلان‌شهرهای ما مولد عصبیت و هیجان‌های منفی هستند. در این موقعیت شهری و کلان‌شهری جامعه ایران باید روز جهانی شهرها فرصتی برای گفتگو درباره نقش و تأثیر جهان شهری و کلان‌شهری در زندگی و جسم تک‌تک شهروندان دانست.
فاضلی اظهار کرد: واقعیت این است که تمام زندگی فردی و حیات جسمانی، اخلاقی ، عاطفی و روانی ما متأثر از شهری و کلان‌شهری شدن درگیر چالش‌ها، هیجان‌ها، آسیب‌ها و البته امیدها و شادی‌ها و حس‌های خوب بوده است. شهرها ماهیت دوگانه‌ای دارند، می‌زایند و می‌میرانند، ویران می‌کنند و می‌سازند، شادی می‌بخشند و غم می‌افزایند، امیدبخش و ترسناک هستند.
این جامعه‌شناس تصریح کرد: لازمه زندگی در این جهان شهری و کلان‌شهری این است که شهروندان، مدیران شهری، حکم رانان محلی و ملی آگاهی ضروری از این موقعیت پیچیده و دوگانه را به دست آورند و این آگاهی را در هدایت شهرها، برنامه‌ریزی‌های شهری و درعین‌حال در آگاهی شهروندان بگنجاند.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه گفت: زیست شهری و کلان‌شهری نوع ویژه از آگاهی شهری را خلق می‌کند، ما اکنون در وعده از تاریخ به سر می‌بریم، چه بخواهیم یا نخواهیم شهری شده‌ایم، اما این شهری شدن به معنا این نیست که انسان‌ها لزوماً از طریق سکونت در شهرها چالش‌ها و بحران‌هایی که اجداد آن‌ها در روستاها ایلات با آن روبرو بوده‌اند، تجربه نکنند، اگر درگذشته خشک‌سالی، بیماری‌های واگیردار، ناامنی ناشی از غارتگری، جنگ‌های قبیلگی و روستایی، دعواهای حیدر و نعمتی امنیت و سعادت انسان‌ها را به خطر می‌انداخت، امروزه مخاطرات شهری که مخاطرات مصنوع و ساخته‌شده صنعت و سازمان شهر است به اشکال گوناگونی احساس ناامنی، سرخوردگی و ناامیدی را در فضای شهر ایجاد می‌کنند.
فاضلی بیان کرد: روز جهانی شهرها فضای فرهنگی و اجتماعی است که دانشگاهیان، روزنامه‌نگاران، مدیران و روشنگران شهری با شهروندان گفتگو کنند، در این روز باید رسانه‌ها، سالن اجتماعات و حتی میدان شهر به فضاهایی تبدیل شوند، تا مردم، مدیران و محققان درباره سرشت و سرنوشت شهری شده‌شان بیاندیشند.
وی بابیان اینکه ما برای رسیدن به زندگی بهتر چاره‌ای جز گفتگو کردن درباره شیوه زندگی خود نداریم،گفت: شیوه زندگی امروز خود شهری و کلان‌شهری است، حتی جمعیت روستایی ما که مستقر در شهرها نبوده، نیز در حال شهری شدن هستند. روستاهای امروز شباهت اندکی به روستاهای دیروز و روزهای گذشته تاریخ‌دارند، جمعیت روستایی امروز ایران که جمعیت قریب به ۲۵ درصد کل جمعیت کشور است، جمعیتی است که عموماً شیوه زندگی نوین شهری را تجربه می‌کنند، تکنولوژی‌ها، رسانه‌ها و کالاهای شهری زندگی روستاییان کاملاً دگرگون کرده است، بنابراین چالش‌ها و بحران‌های شهری صرفاً محدود به ساکن شهرها نیست بلکه سرشت و سرنوشت روستاییان ما نیز به چگونگی شهری شدن و کلان‌شهری شدن کشورمان پیوند خورده است.
عضو وابسته هیات‌علمی مؤسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا، دانشگاه تهران اظهار کرد: در چنین موقعیتی می‌توان گفت جامعه ایرانی، جامعه شهری و کلان‌شهری شده است، روز جهانی شهرها، روز آگاه و واقف شدن به این واقعیت بزرگ است، مردم کشورمان در هرجایی که باشند چه در استان مرکزی و چه در تهران و استان‌های دیگر امروزه مهرشهر و کلان‌شهر در وجود و سرشت و سرنوشت آن‌ها خورده شده است.
فاضلی ادامه داد: این موقعیت شهری و کلان‌شهری کشورمان، شهرها از ویژگی‌های خاص خود برخوردارند، برخی از شهرها ترکیب جمعیتی و فرهنگ شهری کاملاً متمایزی از شهری‌های دیگر تشکیل‌شده‌اند، به‌عنوان‌مثال شهر اراک، شهری که هویت شهری آن در اوایل دوره قاجار یعنی زمان فعلی شاه شکل گرفت و در فرآیند تاریخی‌اش به‌ویژه از دوره پهلوی اول شروع به گسترش کرد و در سال‌های اخیر به‌سوی کلان‌شهری شدن در حال تحول است، از ترکیب جمعیتی و سرشتی تاریخی برخوردار است که بحث‌هایی که در قبل به آن اشاره شد درباره این شهر و برخی از شهرهای استان مرکزی اهمیت خاصی برخوردارند.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: ساکنان شهر اراک به دلایل متعدد بیش از ساکنان دیگر همچون مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و….نیازمند تأمل و بازاندیشی جدی درباره چگونگی شهری و کلان‌شهری خود هستند، در اراک همان‌طور که همگان می‌دانند درنتیجه عبور راه‌آهن سراسری کشور در شهر و دهه دوم قرن حاضر، فرصتی پیدا کرد که سلطان‌آباد ازنظر ارتباطی به‌کل ایران پیوند بخورد.
این جامعه‌شناس ادامه داد: بعد از راه‌آهن، به‌ویژه در دوره پهلوی دوم گسترش صنایع بزرگ در این شهر باعث شد که اراک گام مهمی در مسیر شهر صنعتی بردارد، و در دهه‌های اخیر درنتیجه توسعه ارتباطات، گسترش صنعت و همچنین تحولات ناشی از گسترش نظام آموزشی و نظام آموزش عالی، توسعه خدمات و ظهور و گسترش تکنولوژی‌ها، این شهر به‌نوعی با توسعه انفجاری روبرو شد، این گسترش و توسعه انفجاری هم سرنوشت جمعیتی اراک را دگرگون کرد و هم تاریخی شهر با چالش‌ها و موقعیت پیچیده‌ای درگیر ساخت.
فاضلی گفت: امروزه شهر اراک، یک سیمای شهری تازه‌ای پیداکرده است، از یک‌سو با شهری روبرو هستیم بیش از ۵۰۰ هزار جمعیت دارد و این جمعیت بخش عظیمی از آن مهاجرانی هستند که از روستاها، ایلات و شهرهای دیگر به آن کوچ کرده‌اند، و از طرف دیگر با شهری روبرو هستیم که بیش از ظرفیت اکولوژیک یا زیست‌محیطی آن، صنایع بزرگ و کوچک و خودروها در آن مستقرشده‌اند.
وی عنوان کرد: فشار زیست‌محیطی بر شهر اراک باعث شده است، بحران جدی این شهر را فرابگیرد، بحرانی که در تاریخ این منطقه سابقه نداشته است، تنفس کردن در این شهر دشوار شده و آب، خاک، هوا و خیابان‌های این شهر توانایی تحمل آدم‌ها، خودروها و کالاها را ندارند، از طرفی دیگر ترکیب ناهمگن فرهنگ‌ها، زبان‌ها، گویش‌ها و جمعیت‌ها زیست مدنی این شهر را نیز دچار بحران کرده است و همان‌طور که اشاره شد شهری و کلان‌شهری شدن مستلزم فضیلت‌های مدنیست که در آن شهروندان بتوانند با الگوهای فرهنگی شهر و الگوهای مشارکت مدنی، بی‌تفاوت مدنی و …کاملاً مأنوس و آشنا باشند.
رییس اسبق پژوهشکده مطالعات اجتماعی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کشور تأکید کرد: موقعیت کنونی شهر اراک بیان‌کننده این است که اگرچه این شهر، نوعی انقلاب شهری را تجربه کرده است، اما برای رسیدن به موقعیت مدنی که در آن فضیلت‌های مدنی در شهر به نحو رضایت‌بخشی تحقق یابد، نیازمند نوعی انقلاب فرهنگی است، این انقلاب عبارت است از تلاش همه‌جانبه برای دست یافتن آگاهی از موقعیت اجتماعی، فرهنگی و تاریخی که اراک در تاریخ شهری نه‌چندان طولانی‌اش با آن درگیر شده است.
وی گفت: امروزه برخی از محققان در تلاش هستند تا روایت غنی‌تر و جامع‌تری از تمدن شکل‌گرفته در این منطقه ارائه کنند، به گمان من این تلاش بسیار برای مردم استان مرکزی و این منطقه ایران ضروری و حیاتی است، چراکه تلاش‌هایی که تاکنون انجام‌شده ناتوان از این بوده است، آگاهی تاریخی و فرهنگی از این منطقه ارائه کند.
این جامعه‌شناس ادامه داد: تلاش‌های جدید، امیدوارم که بتواند فرصت تأمل و اندیشیدن به مدیران و شهروندان و ساکنان شهر اراک بدهد.انقلاب فرهنگی علاوه بر بعد تاریخی مستلزم نوعی توجه عمیق به سرشت شهر و کلان‌شهر در این منطقه دارد.ما در حوزه‌های شهری کهن مانند اصفهان، مشهد، تبریز، شیراز و… تا حدودی آگاهی رضایت‌بخش‌تر یا ویژگی‌های خاص این حوزه‌های شهری داریم، اما در رابطه با اراک دانش‌های ما آگاهی‌های عمومی بسیار پراکنده، نامنسجم و از همه مهم‌تر محدود به گروه‌های خاص است، ازاین‌رو لازمه تکامل شهری و کلان‌شهری شدن اراک، این است که ویژگی‌های خاص و یا تکین شهر اراک از منظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بازشناسی، نقادی و از همه مهم‌تر همگانی شود.
فاضلی تأکید کرد: شهر اراک هنوز نتوانسته است، گفتمان شهری خود را شکل دهد، توسعه شهری در هر شهر از شهرهای جهان مستلزم شکل‌گیری گفتمان شهری آن شهر است، اراک به دلیل تجربه‌های تاریخی که در دهه‌های اخیر داشته است، عموماً با این مفهوم که شهر صنعتی است، شناخته‌شده است، به گمان بنده گفتمان شهر صنعتی نمی‌تواند روایت شهری چون اراک باشد.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: گمان می‌کنم،شهر اراک از ابعاد گسترش پیداکرده است، توسعه آموزش عالی در این شهر، اشکال وسیعی از خدمات بازرگانی، تجاری و مالی، توسعه و گسترش کشاورزی سنتی و صنعتی در این مناطق وسیع استان مرکزی و به‌ویژه و شهرستان اراک و همچنین گسترش گردشگری و صنایع فرهنگی به‌ویژه در دو دهه اخیر در اراک و شهرهای دیگر استان مرکزی گسترش‌یافته‌اند، ایجاب می‌کند که گفتمان شهر اراک از گفتمان شهر صنعتی به گفتمان دیگری تغییر یابد، علاوه بر این موارد جمعیت ۷۰۰ هزارنفره امروزه شهرستان اراک با جمعیت کمتر ۲۰۰ هزار نفر دهه‌های پیش ایجاب می‌کند تا هویت شهر اراک به‌گونه‌ای تعریف شود تا بتواند اکثریت جمعیت بزرگ در برگیرد.
فاضلی در پایان بیان کرد: درمجموع بنده گمان می‌کنم، امروز که روزهای ویژه‌ای برای شهرها در نظر می‌گیرند، فرصتی است تا شیوه‌هایی که ما شهرهای خودمان را می‌نامیم و می‌شناسیم، بازاندیشی انتقادی کنیم و این پرسش را از خود بپرسیم،که شهر ما چیست؟ آیا این نامی که بر آن نهاده‌ایم متناسب بر بالندگی و سازندگی آن است؟ یا خیر؟ در این فضاهای اجتماعی و ارتباطی مردم استان مرکزی و شهروندان اراک و مدیران آن باید آنچه درباره شهر می‌دانند، تردید کنند و از طریق این تردید درباره تصورات و آگاهی‌شان از شهر و از شهر خودشان آغازی دوباره برای نوعی انقلاب فرهنگی درباره شهر ممکن سازد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.