سه شنبه ۲۳ آذر ۹۵ شماره ۴۸۲
داود حشمتی
روزنامه نگار
هیچ گاه برای شناخت دقیق و موشکافانه و ریزبینانه یک موضوع نمیتوان با تکیه بر «کل» به قضاوت و داوری نشست. اگرچه مثال مولانا در دفتر اول مثالی درست در شناخت «کل موجودیت فیل» است. اما برای شناخت فیل لازم است تا اجزای مهم و مشترک آن را واکاوی کرد. از همین مثال میخواهیم به موضوع علت و چرایی پرداختن به محتوای کتاب «دیار سامان» استفاده کرده و بگوییم: برای شناخت دقیق از فرهنگ که وجهه مشترک میان تاریخ، آداب، سنن و به طور کلی داراییهای یک منطقه است، اگر از راه شناخت دقیق یک جزء آن آغاز کنیم، یافته های شگفتآور درباره آن فرهنگ میتوانیم به دست بیاوریم. از همین رو بررسی فرهنگ یک منطقه (که مشترکات فراوانی با تاریخ کل منطقه) دارد نکات قابل تاملی را در پیش چشم قرار خواهد داد و اهل فرهنگ به خوبی درک میکنند که واژههای به جا مانده از دوران باستان به مراتب قدر و قیمت بیشتری از تکهای سفال یا کوزهای گلین دارند.
کتاب «دیار سامان» نوشته علی اکبر غفاری از همین رو دارای ارزش و اهمیت است.
کتابی که استاد مسلم پرویز اذکائی بر آن مقدمهای نوشته و اتفاقا بر همین نوع شناخت از فرهنگ تاکید میکند. دیار سامان اگرچه با نیت معرفی و شناخت روستای سامان به رشته تحریر درآمده اما وجهه غالب فرهنگ و پیشینه تاریخی و باستانی کل منطقه است. از راه بررسی یک جزء (روستای سامان) و از دریچه کتاب دیار سامان میتوان موارد بسیاری از فرهنگ و پیشینه تاریخی کل منطقه را با جزئیاتی دقیقتر مورد بررسی قرارداد و به نظاره نشست.
استاد اذکائی در مقدمه کتاب به دو دانش باستانشناسی و زبانشناسی اشاره کرده که در کشورهای پیشرفتهی دنیا، به «تاریخ» و «فرهنگ» ملیشان و غنا و جلای آنها خدمت میکنند و مدد میرسانند. در عین حال ضمن انتقاد به شرایط موجود در ایران که این علوم «هیچ خیری حاصل نیامده» مینویسند: «مدّتهاست از شاخههای آن دو رشتهی دانشگاهی، دو تا علم در کشورهای پیشرفته کمابیش کاربرد چشمگیری یافته است: یکی نامجاشناسی (Toponymy) یا معرفت وجوه تسمیهی اماکن جغرافیایی، دیگری نامزندشناسی (Ethnonymy ) یا معرفت اسامی طوایف و اقوام تاریخی؛ و همین دو دانش است که سرراست به شناخت تاریخ و فرهنگ ملی ـ محلی و مردمشناسی کشوری مدد میرساند و فواید بسیاری دربردارد»
آنچه درباره کتاب دیار سامان قابل ذکر است که میتواند در شناخت کلی فرهنگ منطقه مورد توجه قرار گیرد، همین نگاه به نامجاشناسی است. روشی که به علت زحمت بسیار و نیاز به مطالعه فراوان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
استاد اذکائی به این وجه کتاب توجه داشته و از همین رو مینویسد: «آنچه مسلّم و مشهود است هم در این اثر، انبوهی سترگ از عناصر و موادّ جغرافیایی، تاریخی ـ اسطوری، فرهنگی ـ زبانی و مردمشناختی بهطور منسجم و مطلوب گردآوری شده که هر خوانندهی باانصافی، بر کثرت فواید آنها اذعان خواهد نمود.
بسیاری از بررسیها هم در هر سه بخش کتاب، خصوصاً در واژهنامه، مطالعهی تطبیقی صورتگرفته، نیز مستندات آرا و اقوال در همهجا بر اهمیّت و اعتبار اثر افزوده است.» با همین نیت قصد داریم در سلسله مقالات متوالی و منظم به بازخوانی این کتاب با هدف معرفی عناصر و مواد جعفرافیایی و اسطورهای مشترک در منطقه استان مرکزی بپردازیم. اقدامی که تلاش میکنیم با تکیه بر دادههای موجود در این کتاب آن را برای خوانندگان عرضه کنیم. در این کتاب زبان، آداب و رسوم، اعتقادات و اعمال مذهبی در اماکن متبرکه، به ویژه افسانههای دینی ماندگار در حلقهی باورهای اساطیری ایران باستان که نمونههایی از فرهنگ دینی دیرینه در این روستا بوده را میخوانیم اما در عین حال بسیاری از موارد آن ریشه در تاریخ و فرهنگ کهن منطقه و حتی کل ایران دارد.
بدون شک همه ما قبول داریم که بسیاری از دانشمندان، مورخان و محققان معتقدند یکی از مؤلفههای مهم در شناخت پیشینهی تاریخی یک منطقه، آثار برجایمانده از فرهنگ باستانی آن منطقه است. استاد پورداوود در این باره معتقد است: «باید لغتی را که در طی هزارانسال از پشت به پشتِ دیگر در سر زبانهای مردم این دیار بوده، کمتر از دهنهی اسبی و یا دندان فیلی نشمرد و نه کمبهاتر از پارهسفالی و شیشه شکستهای، آنها را هم باید گرد آورند و در کتابی نگاهداری کنند»
حالا که ارزش و اهمیت و تفاوت نگاه تالیف این کتاب و پیوند آن با تاریخ و فرهنگ کهن ایران مشخص شد میتوانیم از محتوای غنی این کتاب که طی سالهای مدید و متکی بر تحقیقات میدانی و کتابخانهای با دقت نظر و سعی فراوان تنظیم و تدوین شده است درجهت آگاهی بیشتر مردم منطقه استفاده کنیم.
می توانید «دیار سامان» را در قالب ستون هفتگی در روزنامه وقایع استان دنبال کنید