دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۴۰۰
سین هشتم؛ زشت یا زیبا؟!
احمدرضا حجارزاده
یکم/ بیایید برای یک بار هم که شده، با خودمان صادق و کمی واقعبین باشیم! در حالی که کمتر از شش روز دیگر به پایان سال جاری باقیست، نه خبری از بوی بهار و عید نوروز است و نه شوق و ذوق و رونقِ سالهای پیش و آمادهشدن برای تغییر فصل و سال و حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال! شما رسیدنِ فصلِ بهار را حس میکنید؟ «ما» که نمیکنیم! با وجود این، مردم ایران،که ملتی اغلب اوقات امیدوار و بیخیال و خوش گذرانند، طی دو سال گذشته و با شیوع ویروس کویید۱۹، انگار دلشان نیامد دست از برگزاری آیین و جشنهای نوروزی بردارند. پس کمکم و با احتیاط، ابتدا دستکشپوش و تکماسکه، بعد هم با جهش تازهی ویروس، دوماسکه فصل زمستان را (که به کوری چشم شاه، بهاره!) بدرقه میکنند و به استقبال بهاری ـ احتمالاً ـ پُرگُل میروند. با آنکه سازمان جهانی بهداشت (WHO) و حتا وزارت بهداشت خودمان (who?!) مدام بر رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهی اجتماعی تاکید دارند، ملت غیور و همیشه در صحنهی ایران، پوزهی مرگ را به خاکِ شرمآورِ کوچهی علیچپ مالیده و به خیابانها سرازیر شدهاند که نشان بدهند «ما» بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم! بعله! خیال کردید کم اَلَکییه؟! کرونا که چیزی نیست.«ما» مصیبت و بلاهای گُندهتر از کرونا را ریشخند کردیم؛ سیل، زلزله، طوفان، تصادف، خطای انسانی، از همه مهمتر قحطی و تحریم و تورم و گرانی.کرونا جشن عروسیست برای «ما» که مرگ را نه تنها از نزدیک دیدهایم،که طعمِ گَسِ آن را نزدیکتر از نفس چشیدهایم. پس لطفاً ما را از مرگ نترسانید! مرسی، اَه!
دوم/ در حالی که غالب کشورهای دیگر جهان، به سرعت واکسن های مختلف کرونا را در شمارگان بالا ـ حتا بیش از تعداد جمعیت کشورشان ـ خریداری و تزریق آن را شروع کردهاند تا بهاری سرشار از خوشگذرانی و خطر را تجربه بکنند، در کشور عزیز «ما» فعلا خبری از هیچ واکسن و راه نجات و پیشگیری و درمانی نیست! حتا از کشورهای دوست و همسایه مانند روسیه و چینِ عزیزتر از جان! یک تُکپا بروید به خیابانها و ببینید مردم چهقدر خوشحال و خجسته پیادهروها و پاساژها (ببخشید، مراکز خرید) را قرق کردهاند برای خرید آخرین مدهای پوشاک مردانه و زنانه و بچهگانه و همینطور سینهای هفتگانهی هفتسین نوروزی و آجیل و شیرینی و میوه و ماهیِ سفید (برای لای پلو) و ماهی قرمز (برای تُنگ آن جلو) و البته تخممرغهای رنگی و مجسمه و عروسکهای کوچک و بزرگِ گاو،که نمادِ سالِ۱۴۰۰ است اما امسال هم مثل نوروز سالِ ۹۹ آن مهمان ناخواندهی پربرکت، ویروس کرونا (Coronavirus، COVID-19) همراه ما ایرانیان است و چون این ویروس با حرفِ انگلیسیِ سی (C) آغاز میشود، ما حضورش را در نوروز امسال به فالِ نیک میگیریم و آن را سینِ هشتم مینامیم! این ویروسِ مردمی و سبزاندیش،که جایی بهتر از ایران برای لنگر انداختن نیافته، بیش از یک سال است در تمام مراسم و مشاغل و اماکن و لحظه به لحظهی زندگی مردم نقشی فعال و تاثیرگذار داشته و مردم هم به پاسِ قدردانی از مهربانی کرونا، همزیستی مسالمتآمیز با او (آن) را خیلی خوب آموختهاند! چون به هر تقدیر و به قول شاعر،«عمرِ گِران میگذرد خواهی نخواهی/ سعی در آن کُن نرود رو به تباهی» و «تا شقایق هست زندگی باید کرد» و چیزهای دیگر.
سوم/ به تازگی کارشناسان مسکن در سرزمین مقدس «ما» گفتهاند عمر خرید مسکن در کشور، به شرطی که نرخ تورم و قیمتها به شکل امروز باقی بماند و افزایش نیابد، از یک قرن بیشتر شد و به ۱۰۹ سال رسید! بنابراین چه کاریست خودمان را برای خرید خانه بُکشیم؟! چرا قدرِ این دو روز عمر را ندانیم و خوش نگذرانیم؟ مگر از قدیم نگفتهاند «اجارهنشینی خوشنشینییه»؟! با وضعیتی که چین عزیز در جهان ترتیب داده، بعید است عمر «ما» به مرگ طبیعی یا حتا بر اثر حوادث غیرمترقبه قد بدهد. اینکه خانوم افسانه بایگان ـ بازیگر مردمی ـ فرمودهاند «مثبتنگر باشیم و کرونا را «کُروناز» خطاب بکنیم تا با «ما» کاری نداشته باشد» درست! ولی کرونا طی یک سال گذشته نشان داده چندان هم شوخیبردار نیست و شوخی سرش نمیشود و اگر آن را جدی نگیریم، خیلی جدی مثلِ شتر میآید و درِ خانهی تکتکمان میخوابد و تا خودِ قبرستان بدرقهمان میکند! وقتی «کروناز»خانوم به هنرمندان و ورزشکاران عزیز و درجهیک و کاربلدی مثل زندهیاد پرویز پورحسینی، چنگیز جلیلوند،کریم اکبریمبارکه،کامبوزیا پرتوی، مهرداد میناوند و علی انصاریان رحم نکرد، توقع دارید به من و شما که نه هنرمندیم و نه ورزشکار رحم بکند؟!
چهارم/ اما بیایید برای چند دقیقه،«ما» هم مثل کرونا جدی بشویم و بیشوخی حرف بزنیم. نوروز، این مهمترین جشن باستانی ایرانیان، دو سال است که به قهقرا رفته و مردم نمیتوانند با دلِ خوش و خیال راحت آن را برگزار بکنند و سال جدید را با نیکویی و خوشرویی آغاز بکنند. اگر کرونا هم نبود، بیتردید گرانی مانعِ کار بود. طی پنج سال گذشته شرایط اقتصادی و به تبع آن زندگی رفاهی و اجتماعی مردم رو به زوال گذاشته و هر روز بد و بدتر شده و افسوس که کسی ـ راستی چه کسی؟ ـ به فکر راه چاره و نجات مردم نیست و اگر آمریکا نبود، باید گناهِ این روزهای تلخ و سیاه را به گردنِ چه کسی میانداختیم؟! کاش شخص رییسجمهوری دست بِکشد از اینهمه وعده و وعیدِ توخالی و بینتیجه و در واپسین سالِ نشستن بر این مسند سیاسی، آن کلیدی را که از هشت سال پیش دلخوشیِ کوچک مردم بود و آنها را پای صندوق رای کشانده بود، از کیسه بیرون بیاورد و قفل گرفتاری و مشکلات مردم را بگشاید تا همزمان با فرارسیدن سال نو، نسیمِ امید در دل هموطنان «ما» بوزد و حالِ نو بر روحِ مردم خسته و ناامید نفوذ بکند. سالی که گذشت، بسیاری از ایرانیان عزیزان خود را به بهانههای مختلف از دست دادند؛ از کرونا گرفته تا سیل و زلزله و دیگر بلایا. امیدواریم نوروز امسال و روزهای سال بعد هیچ خانه و خانوادهای اسیر چنگالِ بیرحم کرونا نشود و کسی داغِ عزیزی را نبیند و روزهای سال۱۴۰۰ از آغاز تا پایان، یکسره تندرستی و خیر و برکت و نعمت الهی باشد. شک نکنید اگر یاد بگیریم کمی ـ فقط کمی ـ با هم صبورتر و مهربانتر باشیم، دستهای مهربان خدا را روی شانههامان حس میکنیم و سالی سرشار از رویدادهای خوب و در خاطرماندنی خواهیم داشت.
پنجم/ نیک میدانم که یادداشت نوروزی امسال، چندان که باید رنگ و بویی از نوروز نداشت. همانطور که زندگی این روزهای «ما» ندارد. ویروس کرونا مدتهاست بر همهچیز سایه انداخته و تاثیرش یک لحظه دست از سرمان برنمیدارد، ولی در مَثَلهای کهن پارسی گفتهاند «شنبه به نوروز افتاد»، به این معنا که اگر آغاز نوروز، همزمان با روز شنبه باشد، سالی خوشیمن و پر از اتفاقهای خوب پیشِ رو خواهیم داشت. حالا که امسال واقعاً شنبه به نوروز افتاده، بیایید با احترام به عمر و زندگی یکدیگر، مانع از ورودِ سین هشتم به خانههامان بشویم. سرِ سفرههای هفتسین، مهمترین دعاهای «ما» آرزوی تندرستی و طول عمر برای اعضای خانواده و آشنایان و دوستانمان و گشایش اقتصادی و دورشدن بلاها از این آب و خاک کهن باشد. پیشاپیش سالِ گاو را به تکتک شما هموطنان گرامی تبریک و شادباش میگوییم.