شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹ شماره ۱۳۴۸
سوگِ طلاق
درباره طلاق، علل و آثار آن در زندگی خانواده ها
زهره صادقی
مشاورخانواده و زوج درمانگر
واژه طلاق در فارسی به معنای بیزاری و جدایی کامل و در عربی به معنای رهانیدن و گشودن قید و بند است و در اصطلاح عبارت است از ازاله قید نکاح دائم.
طلاق یکی از بحرانهای مهم زندگی است که عوامل زیادی در آن دخیل است. با توجه به آمارهای مختلف کشورها، در نقاط مختلف جهان بین ۱۰ تا ۳۰ درصد ازدواجها به طلاق میانجامد و این تراژدی روزبهروز زیادتر میشود. نگرش و عدم شناسایی کامل دو شخص که با هم ازدواج میکنند داشتن فرهنگهای مختلف، مخالفت والدین با انتخاب همسر و مداخلات آنها و عدم رعایت اصول و موازین که در ازدواج مورد بحث است، میتواند از عوامل طلاق باشد.همانطور که هر ازدواجی از نظر روانشناسی منحصر به فرد می باشد، طلاق هم از نظر روانشناسی منحصر به فرد است. اگر والدین فردی طلاق گرفته باشند ممکن است او نیز در مواجه شدن با مشکلات زندگی همان راه والدین را پیشه کند. همچنین مسائل جنسی و اقتصادی از مهمترین مسائلی است که در هر دو مورد باعث حالت پرخاشگری، ایرادگیری، وسیله کنترل و نظارت در کارهای یکدیگر و بالاخره درگیری و مشاجره و جدایی میشود.
هر چند ضرورتهایی سبب شده است تا خداوند به طلاق مشروعیت بخشد؛ اما سیاستهای دینی به دعوت مردم برای حفظ خانواده و پرهیز از طلاق بنیان شده است. طلاق ناپسندترین حلال در نزد خدا شمرده شده است در چند دهه گذشته، طلاق در جامعهی ما که جامعهای اسلامی و حافظ ارزشهای اخلاقی است، آهنگی روبه رشد داشته و توجه کارشناسان را به خود معطوف داشته است. این نگرانی هم از رشد سریع طلاق، هم از تحول در شیوههای طلاق و هم از فقدان مکانیزمهایی است که به کاهش طلاق یا کم کردن پیامدهای مخاطرهآمیز آن بیانجامد.
انواع طلاق
الف) طلاق عاطفی: در طلاق عاطفی، طرفین هیچگونه عشق و علاقه و صمیمیتی نسبت به یکدیگر نداشته و از مجاورت با یکدیگر هیچگونه لذتی کسب نمیکنند. با وجود این عدم عشق و علاقه به زندگی با یکدیگر تن دادهاند و جدا نمیشوند و گویی که فقط یکدیگر را از لحاظ عاطفی طلاق دادهاند، در چنین خانوادههایی، محیط و فضای درونی حاکم بر خانوادهها بسیار بیروح و فاقد نشاط لازم است میزان افسردگی در چنین خانوادههایی زیاد و فرزندان الگویی خوب روابط والدینی را مشاهده نکردهاند. در بسیاری از موارد حالت بیتفاوتی عاطفی که در روابط والدین وجود دارد مستقیماً فرزندان آنان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
ب) طلاق محضری: در چنین طلاقی هر دو یا یکی از آنها مایل به جدایی است و مسایل خود را از طریق مراجع قانونی حل و فصل میکنند و رسماً از یکدیگر جدا میشوند و این جدایی در شناسنامه آنها ثبت میشود کودکان والدین طلاق گرفته، رهاشدگی و بیپناهی را احساس کرده و تصور میکنند که هر لحظه ممکن است ولی (سرپرست) که با او زندگی میکند را نیز از دست بدهد، بنابراین احساس وابستگی و اتکاء زیاد پیدا میکنند.
جدا شدن زوجین از یکدیگر ممکن است آثار متفاوتی نسبت به مرد وزن و واکنش هریک از زوجین در یک کیس نسبت به زوجین دیگر در کیس دیگر متفاوت باشد. معمولا مردان، طلاق را به عنوان یک اتفاق می پندارند در حالی که طلاق در نگاه زنان به عنوان شروع همه گرفتاری و ناامیدی هاست. هرچند در جوامع امروزی با تلاش زنان و تعریف جایگاه شان خوشبختانه زنان دیگر نگاه قبلی خود را به طلاق تغییر داده اند و برای خیلی ها طلاق پایان یک اشتباه و شروع یک زندگی آگاهانه است.
اکثر مردم به دلیل آگاهی از نابسامانی های اجتماعی درباره طلاق و عدم سازگاری با واقعیت ها، از طلاق ترس و واهمه دارند. همان طور که عشق و ازدواج ممکن است بانی تمام عقاید مثبت برای تشکیل یک زندگی مشترک باشد، طلاق می تواند بر همه ی آن پندارهای رویایی خط بطلان بکشد. طلاق مانند مرگ عزیزان سوگواری به دنبال دارد که التیام آن حدوداً دو سال طول می کشد. مشکلاتی که ممکن است زنان پس از طلاق با آن مواجه شوند عبارتند از: مسائل مالی و مشکلات مسکن، که غالباً بر اثر پرداخت نشدن دقیق مهریه، نفقه ها و مخارج ماهیانه ی نگهداری فرزندان، ایجاد می شود. این مشکل فقط با کارکردن در بیرون از منزل، کمتر خواهد شد
به هر دلیل درست یا نادرست آثار طلاق پیامدهایی برای فرد و اجتماع، افراد مطلقه و فرزندان طلاق به همراه دارد، در بهترین حالت از آثار طلاق شاید ترحم محیط و افراد پیرامون خود را دریافت کنند و زندگی بعد از طلاق به معنی یک زندگی ناقص است که اکثرا زنان و فرزندان بیشترین آسیب را ا ز آن متحمل خواهند شد. در هر صورت طلاق آسیب های جدی بر روی فرد(چه زن و چه مرد)، خانواده (بویژه فرزندان) و همچنین جامعه دارد. در واقع آسیب های کوتاه مدت فردی، میان مدت خانوادگی و بلند مدت اجتماعی را در پی خواهد داشت.
در شماره های بعدی آثار روانی و اجتماعی طلاق، طلاق عاطفی، کودکان طلاق و … بررسی خواهد شد.