خانه » پیشنهاد سردبیر » سلسله گزارش‌های وقایع استان از آثار اجرایی جشنواره تئاتر کوتاه صحنه‌ای همت؛ روز سوم

سلسله گزارش‌های وقایع استان از آثار اجرایی جشنواره تئاتر کوتاه صحنه‌ای همت؛ روز سوم

دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۱  شماره ۱۵۷۲

بی بال پریدن هنر تئاتری‌هاست

گفتگو با ناصر کریمی نیک یکی از اعضای هیات داوران

فاطمه حبیبی‌نژاد

سومین روز جشنواره تئاتر کوتاه صحنه‌ای همت با موضوع پیشگیری و مقابله با آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی برگزار شد. این مسابقه و پویش هنری توسط انجمن فرهنگی هنری استان مرکزی و با حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید. در روز سوم شاهد اجرای ۲ اثر پایانی از این جشنواره بودیم که ضمن نگاهی کوتاه به این نمایش‌ها، گفتگویی با ناصر کریمی‌نیک عضو هیات داوران این جشنواره ترتیب داده‌ایم.

 

نمایش داستان یک جدایی
نمایش داستان یک جدایی اولین اجرا از روز سوم جشنواره تئاتر کوتاه صحنه‌ای جشنواره همت در بخش مسابقه به نویسندگی و کارگردانی مهسا افتحی از تفرش است.
زوج جوانی قصد جدایی دارند. آن‌ها در مورد داستان زندگی‌شان از ابتدا تا امروز روایت می‌کنند و در بین تعاریف به دنبال مقصر اصلی مشکلات می‌گردند. اتفاقات به صورت بازگشت به قصه‌ای در گذشته شرح داده می‌شوند و در طول روایت زندگی این زوج، به آسیب‌هایی که چشم و هم چشمی، بی‌کاری، تورم و… به زندگی آن‌ها وارد کرده اشاره می‌کنند. این نمایش با اجرایی گرم به اتفاقات نگاهی طنز دارد. نکته خوبی که این نمایش در مواجهه با مخاطب و همینطور آسیب‌های اجتماعی دارد، ایجاد همذات پنداری در مخاطب است. اگر بیان مشکلات و معضلات در هنر به گونه‌ای باشد که مخاطب، خود را درون آن دریابد، موفقیت از آن هنر است و نمایش داستان یک جدایی با زبانی شیرین و پرداخت به اتفاقات تلخ با زبان طنز، چنین می‌کند.

 

نمایش ما می‌توانیم
نمایش «ما می‌توانیم» دومین و آخرین اجرا از روز سوم جشنواره تئاتر کوتاه صحنه‌ای همت به کارگردانی و اجرای رضا کاشی‌لو از ساوه است. این نمایش قصه جوانی را نشان می‌دهد که برای رسیدن به خواسته‌هایش تلاش می‌کند، کسانی که سد راهش هستند را از سر راه بردارد و در نهایت به خواسته‌اش می‌رسد. نمایش «ما می‌توانیم» در حوزه تئاتر فیزیکال اجرا می‌شود و مخاطب حین دیدن ابتدای نمایش با حرکات آغازین اجراگر، داستان را متوجه می‌شود. شخصی درون یک پلاستیک که نشان از پیله پروانه دارد پیچیده شده و با حرکاتی از پیله رها شده و به پروانه تبدیل می‌شود. جوانی پر از خشم و نفرت در راه اهدافش دست و پا می‌زند، تلاش می‌کند و در نهایت به آن چیزی که مد نظرش است می‌رسد. او به یک موزیسین تبدیل شده و روی صحنه‌ ویولن می‌نوازد و در نهایت با تشویق حضار مواجه می‌شود. پایان اجرا بازیگر نمایش کاغذهایی را به دست تماشاگر می‌دهد که روی آن به انگلیسی نوشته شده: ما می‌توانیم. با چشم‌پوشی از ضعف‌های این اجرا در انجام حرکات و نواختن موسیقی، می‌توان به محتوای مهم آن پرداخت: در راه خواسته‌های خود تلاش کنید، افراد سمی و کسانی که مدام شما را از آن چیزی که می‌خواهید دور می‌کنند حذف کنید و روی هدف اصلی زندگی خود تمرکز کنید. اجرای نمایش‌های جشنواره تئاتر کوتاه صحنه‌ای همت با نمایش «ما می‌توانیم» به پایان می‌رسد و امیدواریم که پس از دیدن این آثار بتوانیم قدمی در راه کاهش آسیب‌های اجتماعی برداریم.

 

پس از نگاه به ۲ اثر اجرایی جشنواره تئاتر صحنه‌ای کوتاه همت، گفتگویی در راستای تجربه مواجهه با آسیب‌های اجتماعی، آثار و مضامین آثار شرکت کننده در این جشنواره با ناصر کریمی‌نیک نویسنده، کارگردان، کارشناس هنری اداره کل زندان‌های استان مرکزی و عضو هیات داوران جشنواره همت ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.


در مورد اجراهای روز سوم جشنواره تئاتر همت و یک جمع‌بندی کلی از جشنواره بگویید.
تئاتر به عنوان یک رسانه پیشرو که در همه دنیا به عنوان یکی از شاخصه‌های توسعه یافتگی محسوب می‌شود، در حوزه معرفی، تببین و دادن راهکار در حوزه کاهش آسیب‌های اجتماعی بسیار موثر است. آن چیزی که جشنواره همت را معنا می‌کند، بحث کاهش آسیب‌های اجتماعی است و کارهایی در این جشنواره انتخاب شده‌اند که در این حوزه حرفی داشته باشند. کارهایی که روز آخر دیدیدم، از شهرستان‌های تفرش و ساوه بودند که آن‌ها به شیوه خودشان به این اتفاق پرداخته بودند. اتفاق خوبی که در این جشنواره افتاد، تجربه‌های نوجوانان و جوانانی بود که در آموزشگاه‌های مختلف آموزش دیده‌اند و در ارتباط با گروه هایی که کار می‌کنند فرصتی برای ارائه هنر ندارند. حضور آنان فرصتی بود که جوانان خودشان را در عرصه‌های نویسندگی، کارگردانی و بازیگری محک بزنند و انصافاً اتفاقات خیلی خوبی هم افتاد. دست پیشکسوتان عزیزمان را می‌بوسیم، بچه‌هایی که کار کرده‌اند و در جشنواره‌های مختلف حضور داشتند و به حضور در این جشنواره لبیک گفتند و کارهای بسیار خوبی ارائه دادند. این کارها بر اساس مباحث روانشناسانه که می‌توان گفت در کاهش آسیب‌های اجتماعی موثر است، قابل بررسی بودند. به علت این که من کارشناس هنری اداره کل زندان‌های استان هستم، از نزدیک اتفاقاتی که هر روز می‌افتد را می‌بینم و مشاهده می‌کنم که چه مشکلاتی وجود دارند و به واقع مدیومی مانند تئاتر می‌تواند راهگشا باشد.

از تجربه‌ای که در ارتباط با فعالیت به عنوان کارشناس هنری اداره کل زندان‌های استان کسب کرده‌اید بگویید.
فاصله ما با زندان یک قدم است. زمانی که فردی با ماشین در حال رانندگی است و اگر تصادفاً به یک نفر بزند و سندی برای رهایی او نباشد، این شخص به زندان راه پیدا می‌کند. یعنی اگر فکر کنید که در زندان آدم‌های عجیب و غریبی وجود دارند که از آسمان به زمین افتاده‌اند، تفکری غلط است. زندان هم ماحصل یک سری اتفاقات است. مثلاً یک بار دلار بالا و پایین می‌شود، یک نفر ورشکسته می‌شود و چک‌هایش دست مردم است و به زندان می‌افتد. یعنی همیشه آدم‌های مجرم به زندان نمی‌روند، گاهی آدم‌های ناچار به زندان می‌افتند. جمله معروفی است که می‌گوید: «هنر به وجود می‌آید تا دنیا را قابل تحمل کند». این جمله در فضایی مانند زندان خیلی بیشتر به منصه ظهور می‌رسد. وقتی در یک چهار دیواری هستی که مجبوری حبس قانونی را تحمل کنی، تنها چیزی که می‌تواند به تو کمک کند کتاب یا هنر است و چه هنری بهتر از هنر تئاتر. هنر تئاتر تجربه حدوداً ۱۶…۱۷ ساله من است پس افتخار داشتم حکم اعدام زندانی‌های بسیار زیادی را به ابد تبدیل و ابدها را آزاد کنم. همین چند وقت پیش ما در جشنواره‌ای در قزوین با عنوان جشنواره تئاتر زندان‌ها حضور داشتیم. در بحث جشنواره تئاتر زندان‌ها کارگردان و نویسنده را بیرون زندان از بین کسانی که تجربه کار تئاتر دارند، می‌آورند و زندانی‌ها بازیگر هستند. وقتی اسم دوستانی که با آن‌ها قرارداد کار تئاتر می‌بندند را می‌بینم، متوجه می‌شوم که خود این جشنواره یک فجر کوچک است. یعنی همه کسانی در تئاتر صاحب اسم‌اند از استان‌های مختلف در این جشنواره شرکت می‌کنند. مثلاً داوری امسال جشنواره تئاتر زندان‌های سراسر کشور با سرکار خانم نسیم ادبی، دکتر محمودرضا رحیمی و شهرام زرگر بود. کسانی که داور جشنواره بخش بین‌الملل فجر بودند و در این حوزه حضور داشتند. استان مرکزی در این جشنواره خوش درخشید و در بخش‌ نویسندگی، کارگردانی، طراحی صحنه رتبه اول را کسب کرد. همینطور بازیگری مرد مطلق اول را مددجویی به نام آقای علی شیخی دریافت کرد. در واقع بحث ما، بحث یک جریان‌سازی است.در حال حاضر در زندان مهربانی را برای آدم‌ها یادآوری می‌کنیم. این خاطره را هرگز از یاد نمی‌برم که کار تئاتر کودکی را در زندان با چند تن از بچه‌های کانون اصلاح و تربیت انجام می‌دادیم که هماهنگ کرده بودیم آن‌ها در سالن ملاقات حضور داشته باشند و برای خانواده زندانی‌ها اجرا کنند، مادر یکی از بچه‌هایی که پدرش در زندان بود می‌گفت که چندین سال می‌گذرد که شوهرم در زندان است و هر بار به ملاقات او می‌آمدیم با یک دیوار غم‌آلود مواجه می‌شدیم اما این بار بچه من با شادی پدرش را ملاقات کرده و شاد از او خداحافظی می‌کند. در واقع این شادی را هنر هدیه می‌دهد. باور بفرمایید که گرسنگی سخت است اما گرسنگی با لبخند قابل تحمل‌تر است.

چگونه روحیه فعالیت هنری را در افرادی که زندانی هستند پیدا می‌کنید؟ و آن‌ها چگونه به این تعادل می‌رسند که اقدام به انجام فعالیت هنری کنند؟
این بحث در مورد زمانی است که آدم‌ها با اتفاقی مواجه می‌شوند که به طور محرز برای آن‌ها افتاده. برای مثال من ناصر کریمی‌نیک هستم و به فرض محکومیت ۱۰ سال زندان دارم. شاید در ماه‌های اول این سوال در ذهنم بچرخد که چرا من به زندان افتادم و افسردگی می‌گیرم ولی ما این وظیفه را انجام می‌دهیم که بگوییم این هم یک شیوه زندگی و در واقع بخشی از زندگی است، تو باید اینجا زندگی کنی و روی پا باشی تا بتوانی در بهترین حالت ممکن کارهایت را جمع و جور کنی. وقتی با این روحیه پیش می‌رویم و به استعدادیابی در زندانیان مختلف در حوزه‌های متفاوت می‌پردازیم. به عنوان مثال نویسندگی، خاطره نویسی، خاطره گویی و… حوزه‌هایی هستند که به آن‌ها می‌پردازیم.
من در حال انجام پروژه‌ای هستم با عنوان «خاطرات سوخته» که درباره اولین باری است که یک زندانی به سوی جرم سوق داده شد. زندانیان از تجربه‌شان می‌گویند: چه شد که معتاد شدی؟ اولین بار چگونه که به سوی دزدی رفتی، اولین بار چرا اختلاس کردی؟ و در واقع چگونه به یک آسیب اجتماعی دچار شدی. در واقع دنیای ما از گفتگو خالی شده و پدر، مادر یا بچه‌ها با یکدیگر حرف نمی‌زنند. یک گوشی موبایل هست و هر کس در دنیای مجازی خودش سیر می‌کند.
مثلاً در حوزه آسیب‌های اجتماعی منکراتی دختری را می‌بینیم که در فضایی قرار گرفته است که نباید قرار می‌گرفت. وقتی با او صحبت می‌کنید، می‌بینید که تا به حال جمله محبت آمیزی از سوی پدر یا مادرش نشنیده است. حتی یک بار هم پدرش ذوق قد و بالای دخترش را نکرده که مثلاً بگوید دخترم امروز چقدر موهایت قشنگ است یا روسری‌ات زیباست… پس این دختر بیرون از خانه این حرف‌ها را از غریبه‌ای شنیده و آن غریبه به هدف محبت این حرف‌ها را نزده و به خاطر سو استفاده گفته است. ما با استفاده از هنر مثل تئاتر، سینما، موسیقی، قصه، داستان کوتاه، پادکست و هر آن چیزی که امروزه به آن هنر می‌گوییم می‌توانیم به بهانه اتفاق‌هایی مثل آسیب‌های اجتماعی ابتدا کاهش آسیب‌های اجتماعی را داشته باشیم و سپس می‌توانیم ایجاد و ارائه راهکار بکنیم برای زندگی بهتر و تغییر دادن مهندسی فکر آدم‌ها.
من بارها دیده‌ام که یک زندانی حدود یک سال در زندان است و مواد مخدر مصرف نمی‌کند و به محض آزاد شدن اولین کاری که می‌کند مصرف مواد مخدر است. بدن او که اصلا به مواد مخدر احتیاج ندارد! پس جریان چیست؟ مسئله این است که مهندسی فکر او عوض نشده. مثل این که کسی در حال خوردن پیتزای خیلی خوشمزه‌ای باشد که به نصف نرسیده از او بگیرند و تا روزها فکر می‌کند که ای کاش بقیه این پیتزا بود و من می‌خوردم. ولی باید در این ایام با او صحبت کنید که متوجه شود واقعیت مواد مخدر چیست. مثلاً کسی تا به حال هوس می‌کند که لجن داخل جوی را بخورد؟ خیر! چرا؟ چون به آن آگاهی دارد. هنر می‌تواند این آگاهی را مثلاً در مورد اعتیاد انتقال دهد.
به نظر من ام المفاسد اعتیاد است. این آماری که می‌گویم غیر رسمی است اما طبق بررسی و تجربه‌ای که در زندان شهر خودمان داشتم، ۹۰ درصد آدم‌هایی که زباله‌گردند، معتاد هستند. یعنی هیچ کس به خاطر سیر کردن شکم همسر و فرزندانش تا کمر داخل سطل زباله خم نمی‌شود. ۹۸ درصد سرقت‌های ما به خاطر اعتیاد شکل می‌گیرند. پس می‌رسیم به فرمایش امام خمینی(ره) که می‌گویند: «نجات یک معتاد نجات یک جامعه است».
امیدواریم جشنواره‌هایی مانند همت که درد را به مخاطب نشان می‌دهند بیشتر توسعه پیدا کنند و اگر بودجه‌ای هست، به صورت هدفمند برود به این سمت که هنرمندان خصوصاً پس از گذشت روزهای کرونا که بسیار به آن‌ها سخت گذشت، بتوانند آثار خیلی خوبی را تولید کنند.

آیا جشنواره همت توانست قدمی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی بردارد؟
بله، در واقع کار ما التیام زخم‌ها نیست، کار ما نشان دادن زخم‌هاست. در اروپا سیاستمداران فرانسوی زمانی که می‌خواهند از نبض جامعه‌شان مطلع شوند، مانند یک دماسنجی که در دهان مریض می‌گذاریم تا تب او را اندازه‌گیری کنیم، تب جامعه‌شان را با تئاتر می‌سنجند. در سالن‌های تئاتر می‌نشینند و مشکلات را پیدا می‌کنند و با آن‌ها مواجه می‌شوند. اگر تئاتر به سبد نیازهای مردم بیاید، یعنی من به عنوان شهردار در سالن تئاتر شهرم بنشینم و متوجه شوم مشکلات شهرم چه هستند. زیرا تئاتر گاهی مشکلات را به صورت غلو شده هم نشان می‌دهد تا مخاطب دقیقاً متوجه شود که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. در جشنواره تئاتر صحنه‌ای کوتاه همت، بچه‌ها در مورد آسیب‌های مختلفی صحبت کردند. مثلاً در نمایش آفلاین شاهد آسیب‌های فضای مجازی بودیم، نمایش ما مدرن‌ها در مورد این صحبت می‌کند که چقدر ارتباط زناشویی ضعیف شده و دنبال آن چیزی هستیم که در کنارمان است ولی نمی‌توانیم آن را ببینیم، نمایش خاطرات خان‌جان جنبه‌هایی از فقر را نمایش می‌دهد و نمایش دیگر به نام مارپله واقعیت تلخ اعتیاد را بیان می‌کند. در بخش تجربه‌های جوان هم همینطور، بچه‌ها با تمام امکاناتی که در اختیار داشتند به موضوعاتی مانند آسیب‌های اجتماعی خانواده، فضای مجازی، اعتیاد و… پرداختند.

انتقادات خود را نسبت به امکاناتی که این چند روز برگزاری جشنواره در اختیار هنرمندان و مخاطبان تئاتر بود، بیان کنید.
ما تئاتری‌ها ثابت کردیم که بی بال پریدن هنرمان است یعنی هرگز تعطیل نکردیم. سالیان سال سالن بلک باکس نداشتیم اما تئاتر کار کردیم و در جشنواره‌های خیلی خوب درخشیدیم. در حال حاضر یک سالن بلک باکس برای ما تهیه کرده‌اند که این سالن ناقص است. صندلی و آگوستیک آن استاندارد نیست و کولر ندارد. همین کمترین هم بچه‌ها به زحمت خودشان برپا کرده‌اند. امیدواریم با توجه به حضور آقای دلشادی مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که از خانواده تئاتری‌ها هستند، تئاتر کار کرده‌اند و تئاتر دیده‌اند، معضلات تئاتری‌ها هم بیشتر دیده شود. تشکر می‌کنم از هیات برگزاری جشنواره تئاتر همت که پیشکسوتان استان مرکزی را برای داوری برگزیدند که جوان‌ترها بدانند پیشکسوت‌ها کجا کار کرده‌اند و چگونه این مسیر را طی نموده‌اند. از رضا یونسفرد تشکر می‌کنم که به تنهایی این مسئولیت را پذیرفت و گفت نمایش‌ها و همایش‌ها را در قالب یک جشنواره برگزار می‌کنیم تا بچه‌ها و هنرمندان اجرا کنند، رقابت کنند و دیده شوند، این کار کمی نبود. از بچه‌های ستاد جشنواره تشکر می‌کنم که با حداقل‌ها کمک کردند تا جشنواره گرمی برگزار کنیم. اگر ما متتظر دولتی‌ها باشیم، آن‌ها هیچ کاری نمی‌کنند و بچه‌ها تمام تلاششان را برای برگزاری رویدادها انجام می‌دهند. البته که دولتی‌ها هم در این مرحله به کمک آمده‌اند و حداقل بودجه‌هایی را در اختیار هنرمندان گذاشته‌اند. امیدواریم که فراغ بال مسئولان بیشتر شود و بدانند که نوبت تئاتر هم رسیده است. امیدواریم که شهردار و شورای شهر همت کنند و سالنی که قرار است برای تئاتری‌ها زده شود، به اتمام برسد و فضایی قابل در شأن هنرمندان تئاتر اراک ببینیم.

نکته پایانی:
از روزنامه وقایع استان تشکر می‌کنم که انصافاً اتفاقات هنری استان مرکزی را در هر زمینه‌ای به خوبی پوشش می‌دهد و هر کجا می‌رویم وقایع حضور دارد. وقایع استان همیشه بدون ترس از سانسور زبان گویای هنرمندان بوده و حرف‌های هنرمندان را منعکس کرده است. از سرکار خانم یوسفی‌راد مدیر مسئول تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار تئاتر قرار داده‌اند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.