خانه » پیشنهاد سردبیر » زیر خط کودکی

زیر خط کودکی

سه شنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۰   شماره ۱۴۴۵

زیر خط کودکی

نگاهی به اهمیت ادبیات کودک به بهانه انتشار گزارشی درباره وضعیت نامناسب تعداد کتابفروشی های تخصصی کودک و نوجوان در استان مرکزی

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی رتبه این استان را در انتشارات و کتاب‌فروشی‌ها نامناسب ارزیابی کرد. به گزارش وقایع استان به نقل از همشهری آنلاین، استان مرکزی دارای ۴۶ ناشر فعال است که هیچ کدام از اینها در حوزه کودک و نوجوان به صورت تخصصی فعالیت نمی‌کنند. ۵۸ کتاب‌فروشی در این استان وجود دارد که تعداد کتاب‌فروشی‌های تخصصی کودک و نوجوان به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی هم اذعان دارد که رتبه این استان در حوزه انتشارات و کتاب‌فروشی خوب نیست.
مهم‌ترین کتاب‌فروشی تخصصی کودک و نوجوان در اراک «کتاب نهال» با مدیریت محمد شاملو است. این کتاب‌فروشی در منطقه پرتردد نیست، ولی به واسطه برنامه‌های متنوعی که مسئول آن اجرا کرده، فروش اینترنتی کتاب‌فروشی کتاب نهال به ویژه در روزهای شیوع کرونا دو تا سه برابر رشد داشته است.
جالب است که حتی پدیدآورندگان کتاب، آثار خود را در تهران و قم چاپ می‌کنند. نمونه‌اش مهدی رجبی، برجسته‌ترین نویسنده حوزه کودک و نوجوان است که تا امروز بیش از ۳۰ کتاب کودک و نوجوان در انتشارات خارج از استان مرکزی چاپ کرده است. او در خمین به دنیا آمده و بعضی از آثارش موفق به کسب جوایز و رتبه‌های برگزیده در جشنواره‌هــای بین المللی، ملی و استانی شده است.
رئیس گروه امور فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، نزدیک بودن این استان با قم و تهران را یکی از دلایل کم بودن تعداد انتشارات در استان مرکزی دانست.
محبوبه محمدی تاکید کرد که تولید کتاب کودک و نوجوان در استان مرکزی خیلی کمک است. در این زمینه نیاز است استعدادها شناسایی شوند و برای آنها دوره‌های مهارتی و آموزشی برگزار شود.
وی تاکید کرد: قیمت تمام شده کتاب در استان مرکزی خیلی بالاست، بنابراین ناشران بیشتر با فعالان چاپ و نشر استان قم فعالیت می‌کنند.

ادبیات کودک به چه دلیل اهمیت دارد؟
ادبیات کودک در واقع به هر متنی که مخصوص کودک نوشته می شود، می گویند. ادبیات کودک فرصتی را برای آنان فراهم می کند تا به رشد هوش هیجانی و خلاقیت بپردازند. این رشد و پیشرفت شخصیت و مهارت های اجتماعی کودکان را پرورش می دهد و ادبیات و مضامین مهم را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند. دسترسی کودکان به همه انواع ادبیات برای موفقیت آنها بسیار مهم است. مربیان، والدین و اعضای جامعه باید به کودکان در ایجاد عشق و اشتیاق به خواندن کمک کنند. همچنین امروزه فضای مجازی و سایت های با موضوع کودک نیز نقش مهمی در شکوفایی استعدادهای آنان دارند. در واقع نوشتن مطالبی با رعایت اصول مرتبط با ادبیات کودک در این سایت ها موضوع بسیار مهمی می باشد.
کودکان در اجتماعی زندگی می کنند که مشکلات همیشه به خوبی حل نمی شوند و چون کودک از این مسئله مطلع است، پایان خوش قصه برای کودک خواننده قانع کننده نیست. آنچه اهمیت دارد این است که داستان های کودکان باید طوری نوشته شوند که کودک بتواند خود در مورد شخصیت های داستان ها تصمیم بگیرد و حتی سرنوشت آن ها را تغییر دهد.
مروری بر پیشینه ی ادبیات کودکان
به طور کلی کتاب های کودکان به شش دسته طبقه بندی می شوند. دسته ی اول شامل کتاب های مصور برای آموزش مفاهیم مانند ریاضی و الفباست، دسته ی دوم به ادبیات سنتی تعلق دارد. داستان هایی در این طبقه قرار دارند که نویسنده ی آن ها معلوم نیست، مقدمه و نتیجه گیری قراردادی دارند، زمینه نامشخص و شخصیت های کلیشه ای دارند، عنصر جادو و سحر در آن ها هنجار تلقی می شود، روان داستان حاکی از علت و معلول است و پایان خوش دارند. ادبیات ارشادی، که در مورد آن بحث خواهد شد، در این دسته طبقه بندی می شوند.
ادبیات داستان نوع سوم در طبقه بندی کتاب های کودکان و شامل دو نوع داستان های تخیـلی و داستان های واقعی (تاریخی و معاصر) است. در این دسته داستان هاست که می توان به جست و جوی هنجارهایی پرداخت که پیشتر به آن ها اشاره شد و همین دسته از داستان هاست که می تواند در آموزش تفکر به کودکان استفاده شوند. ادبیات غیر داستانی (شامل انواع فرهنگ ها، دائره المعارف ها، کتاب های علمی)، شرح حال و همچنین شعر و نظم سه دسته دیگر این طبقه بندی هستند. قرن هفدهم آغاز نگارش داستان های پری گونه برای کودکان بود و داستان هایی مانند زیبای خفته و سیندرلا اثر چارلز پرنولت (Charles Pernault) را شاید بتوان شروع داستان نویسی برای کودکان دانست.
قرن هجدهم شاهد انتشار کتاب های ویژه کودکان بود و ادبیات کودکان، که بسیاری از عقاید روس را درخود داشت، به منزله ی زیر مجموعه ی ادبیات پدید آمد. پیش از آن که ژاک ژاک روسو ایده هایش را در مورد تعلیم و تربیت کودک مطرح کند، دوران کودکی با گناه اولیه پیوند داشت. در قرن هجدهم، روسو با ارائه تعریف جدیدی از دوران کودکی ایده ی پاکی فطری کودک و آزادی را مطرح کرد.
کودکی را با معصومیت درآمیخت و به دوران کودکی معنای تازه ای بخشید. گفت و گوهای فلسفی آن زمان تغییر تعریف دوران کودکی را به همراه داشت، اما به علت ارتباط بین کودکی، معصومیت و سادگی ادبیات کودکان وسیله ای ساده انگاشته شد که از دوگانگی های فلسفی ومسائل و پیچیدگی های هستی شناختی به دور است. قرن نوزدهم آغاز ظهور داستان ارشادی است.
نسل اول ادبیات کودکان شامل Moral Tales for Young people، اثر اجورت (۱۸۰۱)، و The Princess Goblin، اثر مکدونالد (۱۸۷۲) هم پی گرفته شد. داستان های معروفی مانند هانسل و گرتل و سفید برفی اثر برادران گریم نیز در اوایل قرن نوزدهم منتشر شده اند، که با داشتن همه عناصر لازم، در دسته ی ادبیات سنتی با هدف ارشادی جای دارند. همچنین می توان به داستان های پری گونه ی هانس کریستین آندرسن، مانند لباس های امپراتوری (۱۸۳۷)، جوجه اردک زشت(۱۸۴۴) و ملکه برفی (۱۸۴۵)، و داستان های پری گونه داستان تزار سالتان (۱۸۳۱) و داستان ماهیگیر و ماهی (۱۸۳۳) اثر الکساندر پوشکین به نظم، نیز در این دوره اشاره کرد.
نویسندگان ارشادی به تعریف قدیمی دوران کودکی پایبند بودند و بنابراین کودکان را ظروفی خالی می دیدند که باید پر شوند. همین برداشت نگاهی ساده انگارانه به ادبیات کودکان داشت و نقش پیشبردی ادبیات کودکان را در بحث های فلسفی نادیده می گرفت.
این گروه از نویسندگان اهمیت کمی برای دوران کودکی قائل بودند. به عبارت دیگر، از دیدگاه آنان دوران کودکی دوران گذار به دوران بزرگسالی بود و به خودی خود ارزشی نداشت. در قرن هجدهم دوران کودکی به منزله ی دورانی مستقل از دوران بزرگسالی شناخته شد. کودک در قرن نوزدهم کالایی برای استثمار در بازار کار بود. و بنابراین باید از او حمـایت می شد، اما همان اجتماعی که کودکان را به کـــار می گمارد سعی در حمایت از آن ها نیز داشت. در نگاه این دوران، کودک ماده خامی بود که می شد آن را در قالب ریخت و شکل داد. در پاسخ به جامعه ی صنعتی جدید در قرن نوزدهم، به جای تحسین ارزش ذاتی دوران کودکی که روسو آن را مطرح کرده بود، کودک وسیله ای برای دستاوردهای بزرگسالان محســوب می شد که می بایست از آن استفاده کرد.
این ایده با ارزش درونی کودکان بسیار تفاوت داشت که در دوران رمانتیسیزم از ذات کودک مطرح شده بود. در این دوران (دوران ویکتوریا) توانایی های کودک با وحشیگری، خودسری، تنبلی و بی اخلاقی گره زده شده بود. مقاومت در برابر قدرت اخلاقی بزرگسالان به دور از ارزش های دنیای متمدن تلقی می شد. در سال ۱۹۰۸، که قانون حقوق کودک با هدف حمایت از کودکان در برابر جوامع صنعتی به تصویب رسید، روند طولانی وضع قانون در این زمینه پایان یافت. تعریف رمانتیک دوران کودکی، از کودک، چهره ای نجات دهنده ارائه داد که برای جامعه رستگاری به همراه می آورد.
کودکان برای آینده ی جامعه موجوداتی با ارزش تعریف شدند و دوران کودکی به سرمایه انسانی تبدیل شد. ادبیات کودکان این تغییر از کودک را به خوبی نمایان می سازد. آثار لوئیز کارول به روح مصلحان آموزش نزدیک تر از آثار اجورت و دیگران است که در آثارشان سعی بر سرکوب کودکان دارند. بنابراین ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب در ۱۸۶۵ جایگزین مناسبی برای متون ارشادی است.
کارول با این داستان سعی دارد استفاده ابزاری از دوران کودکی، را مورد انتقاد قرار دهد که مختص جامعه ی صنعتی دوره ویکتوریاست. نسل دوم ادبیات کودکان که از لوئیز کارول شروع می شود به تغییر مفهوم معصومیت وسادگی کودکی می پردازد. بنابراین تعجب ندارد که در این دوره داستانی که آلیس در آن قدرت بزرگسالان را چالش می گیرد مورد توجه قرار نگیرد، چرا که در این دوران کودکان دیده می شوند ولی شنیده نمی شوند. آثاری مانند داستان آلیس در سرزمین عجایب بهتر ایده های روسو را در برمی گیرند وخوانندگان را با تصور، تأمل و پرس وجو در عالم هستی درگیر می کنند.
کارول در نوشته هایش ادبیات کودکان را با ریشه های فلسفی پیوند دوباره می دهد و به کودکــان فرصت می دهد تا از طریق ادبیات کودک دوراهی های فلسفی خود را بکاوند. حدود چهل وسه سال بعد پس از انتشار ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب در سال ۱۹۰۸ و تقریباً در پایان زمانی که «عصر طلایی» ادبیات کودکان نامیده شده است کتاب The Wind in the Willows، اثر گراهام کنت (Graham Kenneth) انتشار یافت. البته دراین دوران نویسندگانی چون مارک تواین (Mark Twain)، رویارد کیپلینگ (Rudyard Kipling )، فرانک باوم (Frank Baum)، و فرانسس هاجسون برنت (Frances Hodgson Burnett) نیز برای کودکان می نوشتند اما کتاب گراهام اثر کلاسیک اواخر دوران ویکتوریا تلقی می شود. این اثر در دورانی خلق می شود که فرهنگ دوران ویکتوریا بــه پیشرفت های مادی اش اطمینان ندارد. ادیبات این دوران اغلب نشان از توجه به وضع موجود و درستی روح پیشرفت تمدن و حکومت دارد و نکته ی بارز این است که نویسندگان قادر نیستند از دریچه ی ذهن کودک به دنیای بیرون نگاه کنند و به جای آن، داستان هایی خلق می کنند که بزرگسالان برای کودکان نوشته اند. به عبارت دیگر، روح فرهنگ و اندیشه ی دوران در داستان های کودکان مستتر است. برای مثال می توان به هاکلبری فین، اثر مارک تواین، اشاره کرد که یکی از نمونه های بارز انتقاد از ارزش های نژاد پرستانه حاکم بر جامعه ی آن زمان است، اما تواین برای بیان عقیده ی ضد نژادپرستی خود لباسی از ایدئولوژی حاکم بر جامعه را به تن داستانش پوشانده است تا بتواند از آن انتقاد کند.
ادبیات کودکان می تواند، با طرح سؤال در ذهن کودک او را به اندیشیدن وادارد و به جای القــای ارزش های از پیش تعیین شده، حرکت فکری در کودکان پدید آورد.
باید توجه داشت که کودکان در اجتماعی زندگی می کنند که مشکلات همیشه به خوبی حل نمی شوند و چون کودک از این مسئله مطلع است، پایان خوش قصه برای کودک خواننده قانع کننده نیست. آنچه اهمیت دارد این است که داستان های کودکان باید طوری نوشته شوند که کودک بتواند خود در مورد شخصیت های داستان ها تصمیم بگیرد و حتی سرنوشت آن ها را تغییر دهد. بیشتر مواقع تعامل بزرگسال با کودک می تواند راه گشا باشد و به شخصیت و پیرنگ داستان، معنا و شکل لازم را بدهد.
در تعامل با کودک، می توان به وی کمک کرد مسائل طرح شده در داستان را حل کند و شاید هم بعضی از وضعیت ها را حل نشده به حال خود رها کند چرا که در زندگی واقعی نیز بـــرای بسیاری از وضعیت ها نمی توان راه حلی یافت. مهم این است که این کار می تواند موجب رشد تفکر در کودکان شود.
توجه به تعامل با کودک طی خواندن داستان ارزش آموزشی داستان خوانی را نشان می دهد و بر نقش داستان به منزله ی ابزار آموزشی برای پیشبرد تفکر تأکید می کند. در داستان هــای پسامدرن، کودک می تواند مرزهای از پیش تعیین شده را در نوردد و معانی شخصی خود را با استفاده از قدرت تفکر و خلاقیت خود، به داستان بدهد (درست مانند خوک ها که از داستان خارج می شوند و داستان خود را می سازند. این داستان ها موجب حیرت کودک می شوند و این همان چیزی است که در آموزش باید به آن توجه کرد.
فیشر معتقد است که عنصر خیال در داستان ها به کودکان فرصت می دهد تا از طریق تجربه ی تخیل، درمورد تجربه های واقعی فکر کنند. داستان برای درک جهان و به دست گرفته زمام آن، اشتیاق به وجود می آورد و این اشتیاق کودکانه در زمینه هایی بر آورده می شود که از دنیای تجربیات کودکان جدا نباشد. داستان ها موجب می شوند که کودکان، از طریق مشاهده و تفکر در باره ی دیگران، خود را نیز مشاهده کنند.
به طور کلی، سه عامل در داستان خوانی و در نتیجه در رشد تفکر کودکان اهمیت اساسی دارند: اول، بحث در مورد متن داستان به شکلی که کودک وقایع را به ترتیب وقوع درک کند. و ارتباط آن ها را با یکدیگر بفهمد، دوم، تفسیر داستان که کودک تجربه ضمنی طرح شده در داستان را دریابد و به نکات پنهان آن توجه کند، و سوم این که در مورد موضوع هایی گفت وگو کند، که بر اساس داستان از بحث ها بـه دست می آیند. لازم به ذکر است داستان خوانی مهارت های شنیداری و گفتاری کودکـان را تقویت می کند و معلمان نیز باید، برای تقویت این مهارت ها، فعالیت های ضروری را طراحی و اجرا کنند.
از آنچه بحث شد می توان چنین نتیجه گرفت که داستان ها برای رشد تفکر کودک یا همان فلسفه ورزی کودک ابزار مناسبی هستند. امروزه استفاده از داستان و داستان خوانی به منزله ی ابزاری برای پیشبرد تفکر کودکان ضروری است. ادبیات کودک با عناصر گوناگون ادبی به انسجام فکری کودک، قدرت تخیل، تمرکز، و داوری او کمک می کنند.
برخلاف آنچه برخی از دست اندرکاران آموزش فلسفه برای کودکان تصور می کنند، برای آموزش فلسفه که همان آموزش تفکر است لزومی ندارد داستان هایی خاص تهیه وتدوین شوند و از بسیاری از داستان های موجود می تواند به منزله ی منبعی غنی از پرسش، خلاقیت، وحل مسئله بهره جست.
به علاوه، داستان هایی که صرفاً با هدف آموزش فلسفه نوشته شده اند عناصر لازم را ندارند و با معیارهای از پیش تعیین شده، سعی در آموزش مسائل اخلاقی وفلسفی به کودکان دارند، درحالی که بسیاری از داستان هایی که برای کودکان تدوین شده اند نه تنها می توانند در بالا بردن تفکر کودک کمک کنند بلکه درون مایه ی آن ها، به شکلی طبیعی، روند خود را طی می کنند و می توانند در تعامل با بزرگسالان منبع آموزشی خوبی باشند. داستان ها موقعیت گفت وگو را فراهم می کنند، قدرت پرسشگری را بالا می برند و حتی اگر پاسخی برای آن پرسش ها یافت نشود، موجب حیرت کودکان می شوند.
جای دارد در آموزش تفکر حیرت را کلمه ای کلیدی تعبیر کنیم که داستان ها منبع خوبی برای پدید آوردن آن هستند. وظیفه ی معلمان در کلاس فراهم کردن محیطی است که در آن ایده ها شنیده شوند و مورد احترام قرار گیرند. بحث و گفت وگوی حاصل از خواندن داستان پاسخ به پرسش هایی است که نیاز به تأمل اصیل و تفکر انتقادی دارند.
منابع
رشتچی، مژگان، نشریه تفکر و کودک، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹، صص ۲۳-۳۷
خسرو نژاد، مرتضی (۱۳۸۹)، معصومیت و تجربه درآمدی بر فلسفه ی ادبیات کودک، تهران: مرکز
فیشر، رابرت ( ۲۰۰۳)، آموزش وتفکر، ترجمه فروغ کیان زاده، اهواز: رسش

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.