خانه » پیشنهاد سردبیر » زنان و عرصه های مدیریتی

زنان و عرصه های مدیریتی

یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶   شماره ۶۹۶

مریم اسماعیل پور

این روزها، اخباری پیرامون حضور زنان و جوانان در بدنه ی دولت به گوش می رسد. عدم تحقق وعده های انتخاباتی در این مورد، نارضایتی هایی را دامن زده است. طی این سالها، با وجود افزایش نسبت زنان تحصیل کرده در بازار کار، پیشرفت آنان در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. تجربه ی این روزهای دنیای غرب را به عنوانِ مدلِ موجود، باید جدی گرفت. موفقیت سازمان های امروزی ایجاب می کند که از همه نیروهای آموزش دیده و تخصص های موجود اعم از زن و مرد استفاده شود. به علاوه زنان از « مهارت های نرم» (مهارتهای ارتباطی) در مدیریت منابع انسانی برخوردارند، لذا رفع موانع ارتقای شغلی زنان وحضور بیشتر آن ها در مشاغل مدیریتی هم زمینه را برای بهبود ارتباطات سازمانی و تسهیل نوآوری فراهم می سازد و هم به رشد توانمندی های فردی آن ها منجر می شود. روابط اجتماعی مردان بیشتر شامل همکاران و دوستان است در حالی که روابط اجتماعی زنان بیشتر ارتباطات فامیلی و خانوادگی را در بر می گیرد. مردان به این علت که درگیر مشاغل رسمی هستند، شبکه روابط رسمی شان بیشتر شامل همکاران و کمتر شامل خویشاوندان و در مقابل، شبکه روابط زنان غیر رسمی تر بیشتر شامل خویشاوندان است. از این رو مردان و زنان با توجه به افرادی که با آن ها در ارتباط هستند و نوع فعالیت شان، امیال و گرایش های متفاوتی دارند. زنان بیشترتمایل دارند پیوندهای نزدیک تر و صمیمی تری با خویشاوندان و پیوندهای غیرخانوادگی کمتری داشته باشند و مردان برعکس. در نتیجه روابط اجتماعی رسمی و غیر رسمی کمتری در محیط کار برقرار کرده و از اطلاعات، سرمایه اجتماعی و حمایت های کمتری برخوردار می شوند، در نتیجه شانس آن ها برای ارتقاء در مراتب سازمانی کاهش می یابد. دراین نظام قشربندی که بدون شک باید جنسیتی مورد ارزیابی قرار گیرد، معیارها و ارزش های مردانه تسلط دارد و زنان برای دست یابی به حداقل موفقیت شغلی بایستی از طریق به مشارکت طلبیدن خانواده و ایجاد تعادل در تقسیم نامتناسب کارهای خانگی در جهت تنوع و گسترش فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود گام های موثری بردارند تا شانس بیشتری برای برخورداری از منابع کسب کنند و هم قدرت آن ها برای رویارویی با مشکلات و ناملایمات زندگی و غلبه بر آن ها افزایش یابد. بررسی های تجربی نشان می دهد که ایجاد شرایط مساعد برای ارتقای زنان به رده های بالای سازمانی، به طور غیرمستقیم بر افزایش مشارکت های آگاهانه سیاسی و اجتماعی آنان اثر گذاشته و سبب افزایش توسعه انسانی درکشور می شود. برای تغییر نگرش و اصلاحِ حضور زنان در عرصه های مدیریتی باید به شکل مناسب و در طولانی ‌مدت اقدامات فرهنگی انجام گیرد. تغییر چنین نگرشی نیازمند همت عالی از سوی همه ی ماست. در این وضعیت باید بتوان از طریق آموزش در مقاطع مختلف به ویژه پیش از دبستان، تابوهای شکل گرفته در ذهن دختران و پسران جامعه را از بین برد. در این شیوه آموزش، فرد از دوران کودکی می‌آموزد که هر یک از افراد در جامعه بر اساس شایستگی‌ و قابلیت‌هایشان به فعالیت می‌پردازند، نه جنسیت.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.