خانه » جدیدترین » روضه مصور

روضه مصور

چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸   شماره ۱۲۲۷

روایت «هادی انصاری» عضو فرهنگستان علوم پزشکى ایران  از حضورش در نوا نمایش «درهای کج»

روضه مصور

نوا نمایش درهای کج روضه ای که درقاب هنر گنجانده شده بود، همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در اراک اجرا شد و اتفاقات بعد از رحلت پیامبر(ص) را روایت می کرد

همایش سراسری فرهنگستان علوم پزشکی ایران ویژه جامعه پزشکی، امسال به میزبانی دانشگاه علوم پزشکی اراک در دهم و یازدهم بهمن ماه جاری برگزار شد. برای تمهید وآمادگی بیشتر و بازدید از سالن همایش وجز اینها از آمادگی هایی که می بایست همواره پیش از برگزاری همایش ها، از آن اطمینان بدست آوریم ، بامدادان و برای نخستین بار به سوی منطقه سردسیر اراک در استان مرکزی حرکت نمودم.
سوز سرمای خشک این منطقه ، مرا بیاد دوران نوجوانی وزندگی در سرزمین عراق و شهر مقدًس نجف أشرف انداخت. شرایط جغرافیایی شهر اراک و قرار گرفتن آن در میانه کوه های نه چندان سربه فلک کشیده وپوشیده از برف ویخ، به گونه ای که در میان یخچالی از یخ وبرف، این پهنه را به گونه ای تغییر داده است که توگویی در بلندی های توچال و یا در دامنه های البرز و یا بر تپه ها و بلندی های کوهپایه ای دماوند و یا در دشت میشان کوه الوند همدان قرار دارید. از این رو بود که سرما وزمستان و سوز سخت آن را در این دو روز اقامت در اراک، احساس نمودم.

چندین سال بود که به وسیله عزیزان برگزار کننده نمایش و یا به عبارتی زیباتر، نوا  نمایش به آتش کشیده شدن درب خانه حضرت زهرا (س) و رخدادهای رنج آور و مصیبت بار آن را در پس رحلت رسول خدا (ص) و غصب خلافت بلافصل یار و برادر وابن عمً او یعنی أمیر المومنین علی بن ابیطالب (ع) در رخداد هولناک یوم الدًار و هجوم به خانه وحی الهی، خانه ای که در آن بارها جبرئیل أمین،  بر رسول خدا (ص) وبه روایتی پس از رحلتش بر بانوی دو عالم فرود آمده، خانه ای که زادگاه حسنین علیهما السلام بوده و خانه ای که پروردگار در آیه ای بشارت به طهارت و پاکیزکی و عصمت ساکنین آن داده بود، کرده وکردند آنچه که نباید می کردند. و به گفته سلمان فارسی آن یار و صحابی بزرگ رسول خدا (ص) و أمیر المومنین (ع) وحضرت زهرا (س) چنین مشهور است که او در سرزنش بیعت برخی از صحابه با ابوبکر، و پس از رخداد حمله به خانه حضرت زهرا ع و به آتش کشیدن درب آن و لگد زدن بدان وشکستن استخوان سینه بانوی دوجهان وسقط حضرت محسن که شش ماهه حامله آن بود، درحالیکه حضرتش برای حمایت شوهر و ابن عمً و امام بر حقً خود، پشت درب خانه اش قرار داشت، امیرالمومنین (ع) را دست بسته برای گرفتن بیعت زور، به مسجد کشانیدند وآن رخدادهای غم انگیز و حضور حضرت زهرا (س) با حالی پهلو و سینه شکسته گام به مسجد پیامبر نهاد. در این هنگام بود که سلمان فارسی، و به تعبیری زیباتر، سلمان محمدی، دو کلمه تاریخی خود را به زبان آورد که تا جهان، جهان است، همچون پیکانی در دیده و قلب کج رهروان فرو رفته و می رود و ماندگار باقی مانده است.

سلمان با دیدن رخدادهای هولناکی که بر دخت رسول خدا فرود آوردند، لب به سخن گشوده و دوکلمه را با صدای بلند و به زبان فارسی در آن جمع پیمان شکن و ددمنش، به زبان آورده و چنین گفت: «کردید و نکردید». معنی این جمله این است که خلیفه‌ای را انتخاب کردید، اما فرمان رسول خدا را اجرا نکردید.  به خانه ای که مورد احترام پروردگار وفرشتگان وآسمانی ها است، حمله بردید. آتش زدید و شکستید. و… چه کردید و چه نکردید؟ باز به بیانی سلمان، زبان به اعتراض وخشمی که از درونش زبانه می کشید وهمچون مولایش، امیر المومنین، مظلوم تاریخ، مامور به سکوت بود، باز کرده که چه ناروا حرکتی انجام دادید و چهره تاریخ را سیاه کردید و چه کاری که دیگر باقی نبود، انجام ندادید؟

سلمان در آن روز گفت: مرد سالمند را برگزیدید و خاندان پیامبر خود را رها کردید. اگر خلافت را در خاندان پیامبر می‌گذاشتید، حتی دو نفر با هم اختلاف پیدا نمی‌کردند و از میوه این درخت هرچه گواراتر و زیادتر سود می‌بردید، را به نمایش می کشیدند، آگاه بودم. اما دوروز قبل از حرکت به سوی اراک، عزیز برادر هنرمند و دل آگاه ودلسوز بانوی دوجهان، دکتر نیما حسینی با من تماس گرفتند و از نمایش این رخداد دلسوز تاریخ اسلام و نه، بلکه تاریخ جهان بشریت در اراک به من خبر داده و قول دادم که در این نوا نمایش، افتخار حضور داشته باشم.

شب هنگام به همراه اعضای ارجمند و فرهیخته  فرهنگستان علوم پزشکی ایران، که برای شرکت در همایش اشاره شده به اراک گام نهاده بودند، با اندکی تاخیر از ساعت مقرر، که به عنایت عزیزان برگزار کننده، ساعت شروع سانس نمایش را به تاخیر انداخته بودند و جمعیتی در حدود هزار نفر در سالن، بدین مکان مقدس و متبرک شده به نام حضرت زهرا، سالن کانون امام علی (ع) گام نهاده و مورد استقبال گرم این خادمان و تلاشگران فرهنگی فاطمی وعلوی قرار گرفتیم.

از دکتر حسینی تقاضا نمودم که در میانه سخن آغازین خود و معرفی برنامه، ضمن پوزش از حاضران در سالن،  نسبت به تأخیر آغاز برنامه، به آنان بشارت دهند که با حضور خادمی از خادمان شرف اعتاب مقدسه عراق، سه هدیه گرانبها را به این جمع عاشق اهل بیت به ارمغان آورده ام: تربت پاک مضجع مبارک حضرت اباعبد الله الحسین (ع) که از مکانی ویژه و در نزدیکی قبر مطهر برداشته ام که در آب چای چایخانه این مراسم قرار داده که همه حاضران، با نوشیدن آن در پس پایان برنامه، از برکات و ترشحات معنوی وروحانی و درمانی آن بهره مند خواهندگردید.

دیگر، کتیبه سلام کامل حضرت أباعبدالله (ع) را که دو ماه محرم و صفر در ایوان حضرتش قرار داده می شود، را به عنوان هدیه و پاسداشت از زحمات چندین ماهه عزیزان دست اندر کار این نوا نمایش فاطمی، که نزدیک به یکصد وپنجاه نفر هستند به آنان تقدیم خواهم داشت. و دیگر و نوید دهنده تر اینکه پرچم  عزای حضرت امام حسین (ع) که در شب اول محرم هرسال وطی مراسمی ملیونی وویژه ، بر روی گنبد مطهر إمام مظلومان وسالار شهیدان ، یعنی در آستان مبارک حسینی، به اهتزاز در می آید را برای تبرک جستن همه عزیزان حاضر در سالن، به همراه دارم که در پایان مراسم، همه با دست کشیدن بر آن و عبور از زیر پناه آن، بهره برده و لحظاتی زیبا و در فضایی مجازی ، خود را در صحن وسرای کربلا حس خواهند نمود.

نوا نمایش «درهای کج»، قالبی از نمایش است که گروهی بر شرایط و نیاز صحنه‌های تئاتر، آواها، شعرها و سرودهایی را می‌خوانند که آلات موسیقی در آن بکار گرفته نشده بود که خود یکی از ویژگی های این برنامه و نمایش بشمار می آمد.

راوی این روایت، سلمان فارسی، صحابی بزرگ و یار حضرت علی (ع) و صدیقه کبری (س) بود و سعی و دقتم در طول برنامه به نمایش کشیده شدن این رخداد تاریخی عظیم ودلخراش وسوزناک، به دقت منابع و بهره گرفتن های عزیزان از آن بود، که شایسته است در اینجا به عزیزان، تکریم و سپاس خود را تقدیم دارم. نوا نمایش همراه با روایات مستدل، وقایع تاریخی پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) به صورت واقعی، با زبان هنر و آمیخته شدن به شور و شعور وسرود وجز اینها، به نمایش کشیده شده بود.

دکتر حسینی، کارگردان این نوا نمایش در توضیحات خود در این باره به من، اشاره نمودند که این نوا نمایش از یک گروه ۱۵۰ نفره عوامل اجرایی، بازیگر، نوا، پشتیبانی، نویسنده، کارگردانی تشکیل گردیده  و حدود۴ ماه پیش تمرین این اجرا را آغاز نموده اند. نویسنده متن نمایشنامه، آقای یاسین حجازی و به کارگردانی سید وحید میریونسی و تهیه کننده برادر عزیز و همکار ارجمندم دکتر نیما حسینی خو می باشد.

این نوا نمایش در هشتمین سال پیاپی خود، که همزمان با ایام فاطمیه دوم، در قالب گروه هنری «اسما»، وابسته به بنیاد نشر معارف علوی است از تاریخ هفتم بهمن ماه سال جاری، روزانه در دو سانس ، ۳/۵ الی ۵ بعد الظهر  و۶/۵ الی ۸ شب، در کانون امام علی (ع) در شهر اراک به روی صحنه رفته است وهمانطور که اشاره نمودم، توفیقی بود که مراسم عزاداری و روضه خوانی وسوگواری این سالروز غمناک بزرگ تاریخ اسلام و نه بلکه تاریخ بشریت را در شهر اراک، که بنا بود همچون سنًت معمول سال های پیش، در کنار بارگاه غریبانه ومظلومانه همسر وابن عمً او، امیر المومنین در نجف أشرف باشم را در اراک برایم رقم زده شود.

و با همراه داشتن سه هدیه مبارک یاد شده، بر شور وحماسه واشک وسوز این انجمن ، بیفزایم ، همچنانکه در پایان این نوا نمایش بسیار قدرتمند وزیبا از نظر هنری، ودلسوز واشک آور از نظر تاریخی که واقعا هنرمندان صحنه ، بدون کوچکترین اشتباه لفظی و حرکتی ونمایشی، این رخداد عظیم را به نمایش گزاردند، سخنان کوتاه بنده در تقدیر از عزیزان ومعرفی تربت پاک سالار شهیدان ، وتقدیم کتیبه سلام کامل ، و سپس به اهتزاز در آمدن پرچم مبارک گنبد حسینی، عاشورایی را در میان حاضران در سالن بوجود آورد.

صحنه های نمایش تاریخی (یوم الدًار) من و تمام حاضران در سالن را به چهارده قرن پیش باز گردانیده بود. تو گویی که در کنار خانه عرشی که بر زمین قرار داشت، حضور داری وشاهد آن رخدادهای شکننده و دلسوز وگریه حسنین و زینب وامً کلثوم (س) و نیز یارانی همچون سلمان ومقداد و… می باشی. و چه سخت لحظاتی را حاضران در سالن، از دیده می گذرانیدند. صحنه های پایانی که با حرکت دادن تابوت نمادین حضرت زهرا ع همراه بود، از همه لحظات سخت تر ودل شکننده تر بود.

در این لحظات بود که بیاد امیر المومنین بودم که چگونه غم عالم به وی روی آورده  و سخنان و سوز دلهایی که از حضرتش مشهور است. سراسر وجودم را فراگرفته بود.

صدای گریه حاضران و شگفت آنکه صدای گریه و آه و ناله هنرمندان و نقش آفرینان این نوا نمایش، خود شور و سوز دلخراشی را به این انجمن داده بود.

صحنه های شور وهیجان وسلام بر حضرت مهدی (ع) و باز کردن کتیبه سلام کامل حسینی و قرار داده شدن آن بر جنازه نمادین حضرت وگریه و شوری که نقش آفرینان این نمایش، پیرامون آن بوجود آورده بودند، از سویی و گردش پرچم گنبد بارگاه حسینی از روی سر حاضران و اشک و سوز و روضه خوانی بر غربت آل الله از سوی دیگر، سالن نمایش را به صحنه عاشورایی مبدًل گردانیده بود.

صحنه های خارج از سالن و روی آوردن زن و مرد وکودک وجوان  و پیر حاضر در مکان به چایخانه، و نوشیدن چای متبرک به تربت ناب حسینی، خود حال و هوایی را بوجود آورده بود که این قلم از وصف آن ناتوان است. گروهی چای را نوشیده و مقدار اندکی از آن را در کیسه و آنچه که می توانست قطراتی از آن را به خانه ها برساند، بهره می گرفتند.

برخی قند خویش را با قطره های پایانی چای باقیمانده در چایخانه ، آغشته ساخته و این قند متبرک شده به تربت حسینی را برای بیماران ودیگر عزیزان خانواده خویش ، با خوشحالی به ارمغان می بردند.

دیدگان همه مملو از اشک شوق از سویی واشک حسینی از سوی دیگر بود. نوجوانی با گریه خود را در آغوش من انداخت وبا گریه می گفت که آقای دکتر. من آرزویم ،کربلا رفتن است و امشب به کربلا رفتم. لحظات ویژه ای را که بدون تردید از لحظات عمر من بشمار نمی آمد، در این جمع فاطمی وحسینی وعلوی و… سپری کردم.

اجرای این نوا نمایش رایگان بود و گردانندگان سعی نموده بودند که بصورت دیگری و به بیانی روضه مصور در قالب هنر را برای مردم، به تصویر کشانند

بینندگان وحاضران در چنین قالب هایی وبا شیوه های هنری خاص ویژه، تاریخ اسلام وموضوعات دینی وضروری را که می تواند پایه های اعتقادی آنان را مستحکم سازد، در قالب هنر آشنا ساخته و بدین ترتیب می توانند با تاریخ دین ومذهب و اعتقاد خود، که ستون فقرات و اسکلت اعتقادی دین بشمار می رود، ارتباط برقرار کنند.

تئاتر آئینی، ریشه در فرهنگ ایرانی دارد و اجرای تعزیه در کنار منبر و روضه ، قدیمی ترین روش برای انتقال مفاهیم دینی بوده است، که امروز با توجه به تغییرات فضای تبلیغی در فضای مجازی، رسانه‌ها و هجمه‌هایی که برای ایجاد تردید در اعتقادات اصلی شیعه وجود دارد و دشمنان هم هزینه‌های گزافی می‌کنند تا بتوانند عقاید شیعه را سست کنند، زبان هنر می‌تواند مباحث هنری را با فرهنگ و متون اصلی دینی آمیخته سازد و به نسل آینده عرضه کند.

 البته تحقق این مهم به پشتیبانی های علمی، تاریخی و مادی وفعالیت اندیشمندان وصاحب نظران تاریخ اسلام در کنار هنرمندان دارد. ما در شرایط حسًاس کنونی جامعه و سست بودن اطلاعات و آگاهی افراد به ویژه نوجوانان وجوانان آن، شایسته است که گروهی از نیکوکاران و خیرین و توانمندان جامعه با تشکیل شاخه تلاشگران فرهنگی، به حمایت از این راستا پرداخته و با تهیه فیلم های تاریخی و سریال ها و نمایش نامه ها و نوا نمایش ها و جز اینها رسالت تاریخی ونیاز جامعه کنونی به آحاد مردم را ادا نمایند.

بدون تردید در شرایط کنونی، این نمایش های تاریخی و سریال ها و فیلم ها، تاثیر بسیار گسترده و بسزایی را در اقشار گوناگون جامعه نهاده ویک ساعت آن با یک یا چند ماه مطالعه کتاب، برابری می کند.

در پایان ، سپاس وتقدیر خود را به تمامی دست اندرکاران این نوانمایش که نامی پر معنا را به همراه دارد، تقدیم داشته و تردید ندارم که پاداش این تلاشگران فرهنگی وصلواتی، از سوی صاحب این برنامه، یعنی حضرت زهرا شامل آنان و نسل پاکشان تا قیامت خواهد گردید و در روز محشر، بر پایه روایت مشهور همچون دانه های نیکو، از سوی بانوی دو جهان انتخاب شده و به سوی بهشت برین رهسپار می گردند. انشاء الله تعالی.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.