پنجشنبه ۲۳ دی ۹۵ شماره ۵۰۴
عباس لعل بار
وقایع استان
اشک و اندوه جمعیتی بالغ بر سه میلیون نفر از سراسر کشور در خیابان انقلاب تهران پیکر آیت الله هاشمی رفسنجانی را در میان خود گرفته بود. جوانان حاضر در میان جمعیت با دادن شعارهایی نظیر «عزا عزاست امروز، امیر کبیر ایران پیش خداست امروز» حمایت خود را از آیت الله نشان می دادند. بسیاری نیز پوسترها و دست نوشته هایی مبنی بر اینکه تا لحظه آخر او را همراهی خواهند کرد، در دست گرفته بودند. تمامی حاضرین در مراسم تشییع و تدفین وی بدون در نظر گرفتن مسائلی که در سالهای اخیر باعث شده بود تا آنها را در میان حامیان یا منتقدان هاشمی قرار دهد به این نکته اشاره می کردند که جای خالی هاشمی رفسنجانی پر نخواهد شد و انقلاب یکی از مهمترین مهر های خود را از دست داده است.
بسیاری از مردم در مراسم با دیدن دوربین های صداوسیما واکنش نشان داده و انتقادات تندی را از آنها می کردند، به گونه ای که خبرنگاران صداوسیما مجبور به قطع گزارشهای زنده خود می شدند تا صدای انتقادات مردم از تلویزیونها پخش نشود. رییس سازمان صداوسیما که در میان جمعیت حاضر شده بود با شنیدن این انتقادات گفت: انتقادها را روی چشم میگذاریم و سعی میکنیم نسبت به انتقادها، عملکردمان را اصلاح کنیم. برخی از مردمی که برای تشییع پیکر هاشمی رفسنجانی به خیابان آمده بودند نسبت به نحوه پوشش مراسم درگذشت آیت الله هم انتقاداتی را مطرح کردند که رییس سازمان صداوسیما در پاسخ به این انتقادات گفت: ما همواره از ایشان تکریم کردهایم. ما هم در برنامههای این چند روز گذشته و هم قبل از آن، آیتالله هاشمی رفسنجانی را تکریم کردهایم.
البته حامیان آیت الله هاشمی رفسنجانی و نزدیکان وی چنین اعتقادی ندارند و نسبت به کم لطفی های صورت گرفته به وی به شدت ناراحت بودند.حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری در انتقاد به همین موضوع بیان داشت:جفا این است که هیچ کس را به اندازه هاشمی اذیت نکردند؛ چرا؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟
حضور میلیونی طرفدار هاشمی رفسنجانی، که شاید به توان آنها را هاشمیون نامید، مورد توجه رسانه های خارجی هم قرار گرفت. در میان آنها جوانانی بودند که سالهای قبل از انقلاب را به یاد ندارند و یا اصلا تجربه نکردند. آنها انقلاب را با هاشمی می شناسند و برای همین نبودن او برای آنها کمی حس ترس و بهت را در وجودشان برانگیخته است.
در گزارشی که روزنامه گاردین بریتانیا از مراسم تشییع پیکر آیت الله منتشر کرد آمده است: میلیونها ایرانی در مراسم تشییع آیتالله رفسنجانی، مسلمان انقلابی و کسی که جنگ با عراق را رهبری کرد، شرکت کردند. بیش از دو میلیون نفر در مراسم خاکسپاری رییسجمهوری اسبق ایران و کسی که از دنیا رفتنش توازن سیاسی ایران را لرزاند شرکت کردند. مراسم خاکسپاری، بزرگترین حضور مردم برای تشییع یک سیاستمدار، پس از حضور تاریخی مردم برای وداع با پیکر امام خمینی(ره) بود. رهبر جمهوری اسلامی ایران نماز میت را بر پیکر آیتالله رفسنجانی اقامه کردن و منتقدان و دوستداران رفسنجانی با پیکر ستون انقلاب اسلامی ایران، میانهروی حیاتی و از افراد تاثیرگذار در سیاست، خداحافظی نمودند.
دکترقانعیراد، جامعهشناس در باره واکنش جامعه دربرابر خبر فوت هاشمی رفسنجانی مطلب جالب توجهی بیان داشت، وی می گوید: در مسئله واکنش به فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی میتوان گفت جامعه پیشگامتر از رسانهها بود و واکنش جامعه به این فقدان ارتباطی به کارکرد رسانهها و پوشش این اتفاق ندارد. در حقیقیت هم در سطح خرد که مناسبات رو در روی آدمها را شامل میشود و هم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بلافاصله بعد از اطلاع جامعه و مردم از رخداد فقدان آقای هاشمی واکنشها آغاز شد و تازه بعد کمکم رسانههای به صورت کلانتر و گستردهتری از فوت آقای هاشمی سخن گفتند و این اتفاق را تحلیل کردند. اینطور نبود که رسانهها بر واکنش مردم نسبت به فوت آیتالله هاشمی تاثیر گذاشته باشند و حتی برعکس به نظر میرسد نحوه واکنش مردم بر نوع پوشش خبری این رخداد سایه انداخت.
این جامعهشناس با اشاره به ترس و نگرانی جامعه از آینده بعد از آیتالله هاشمی اظهار داشت: تقریبا بیشتر واکنشهای جامعه نشان از تالم و تاثر و نگرانی داشت. بخش اصلی این تاثر و تالم هم برای خود شخص آقای هاشمی نبود بلکه مردم برای آینده خود بعد از آقای هاشمی متاثر و نگران شدند. درواقع جامعه از فوت آقای هاشمی احساس یک خلاء کرد و اینکه یک وزنه برای برقراری تعادل و حفظ میانهروی در جامعه از دست رفته است چراکه با فقدان وزنه تعادلی در سیاست کشور روبرو شدهاند. اینکه نهادهای سیاسی و قدرت یا تصمیمگیرنده چگونه میخواهند با این فقدان کنار بیایند بسیار برای جامعه نگرانکننده است. روشنفکران، رجال سیاسی و احزاب و روحانیون خوشفکر باید به این پرسش جامعه هرچه سریعتر پاسخ بدهند که چگونه میتوان خلاء فقدان آقای هاشمی را برای جامعه و سیاست ایران پر کرد؟
قانعیراد در پایان تاکید کرد: البته واقعا گمان نمیکنم در کوتاهمدت بتوان فردی را معرفی کرد که به نوعی جایگزین آقای هاشمی در سیاست ایران شود و کس دیگری نمیتواند نقشی را که او در این چهار دهه اخیر برای کشور بازی کرده به این زودیها در دست بگیرد. برای همین هم است که جامعه احساس نگرانی کرده است و باید رجال سیاسی و حوزههای تصمیمگیرنده به یافتن پاسخی برای این مقوله مهم به صورت جدی بیندیشند تا جایگزین این وزنه تعادلی به جامعه معرفی شود.
وی افزود: شکــی نیســـت کـــه آیتاللــه هاشمیرفسنجانی فارغ از اینکه با مشی او موافق باشیم یا مخالف نماینده اعتدالگرایی و خردورزی در جامعه و سیاست ایران بوده است و با مشی خود اجاره نداد جامعه ایران دستخوش تندرویها شود و اعتدال جامعه را پا برجا نگاه میداشت. این مسئله در کنار حضور چهلساله او در سیاست ایران و نزدیکیاش با امام خمینی (ره) فقدان او را سنگینتر هم میکند. او مخرنالاسرار نظام بود و هیچکس نمیتواند تاثیر و نقش تعادلبخش او را در جامعه ایران نادیده بگیرد. این نقش تعادلی او بسیار برای مردم مهم بود برای همین با شنیدن فوت او خیلیها میگفتند «خدا هاشمی را رحمت کند و به ما رحم کند».
تقی آزاد ارمکی یکی از اساتید به نام دانشگاه در خصوص پیدا کردن جانشینی برای هاشمی، تحلیل جالبی ارائه داده است. وی در گفتگو با ایلنا می گوید: «جانشین» نه به معنای پدر فرزندی یا حزبی؛ بلکه برای این بازیگری که جامعه ایرانی آن را بسیار لازم داشته و دارد. نیاز به کسی مانند آیتالله هاشمی که حاضر باشد در شرایطی با تمام آبرویش بیاید و بازنده شود، دارد. این مرد جسارت عجیبی در مهم کردن امور داشت. این مرد هیچ وقت سعی نکرد بگوید احساس میکنم میبازم پس نیایم. میگفت چون پدیده مهم است پس بازیام را میکنم؛ برد و باخت مهم نبود. همیشه تصور باختن را داشت ولی آمدنش بازیگری آن عرصه را مهم میکرد.
تقی آزاد ارمکی تصریح کرد: آیتالله هاشمی فرصتطلب نبود؛ خیلی از آدمها و سیاستمدارها که بازی شبه سیاست ندارند فرصتطلبی میکنند و در شرایط راحت میآیند اما هاشمی شرایط سخت را انتخاب میکرد و آبرو میگذاشت و برای همین هم اتهامهای مهمی دارد. هاشمی در جمهوری اسلامی متهم اصلی است، ولی در عینحال، بازیگر اصلی هم هست.
این جامعهشناس با تاثر یادآور شد: جمهوری اسلامی یک سیاستمدار درجه یک را از دست داد؛ کسی که حاضر بود بازی راه بیندازد و خودش تنها تماشاگر نباشد بلکه بازی کند و آبرویش را بگذارد.
آزاد ارمکی با بیان اینکه «از نبود او نباید احساس نگرانی کرد» گفت: آدم بزرگ که میرود همه ناراحت و نگران میشوند. ولی جامعه ایرانی از این ساحتهای کنشگری واحد گذر کرده است. جامعه ایرانی ساحت اجتماعیاش خیلی فربه و قدرتمند شده و بازیگران متکثر پیدا کرده است اما در حوزه سیاست ما دچار لاغری و ضعف هستیم و برای همین بازیگری مثل هاشمی داشت و به آن نیازمند بود اما در عرصه فرهنگی و اجتماعی خیلی فربه و قدرتمند است و اصلا اینطور نیست که جامعه ایرانی بهم بریزد.
قرائت وصیت نامه آیت الله
روز گذشته محسن هاشمی، فرزند ارشد آیتالله هاشمی رفسنجانی بخشی از وصیتنامه وی را که در سال ۷۹ نوشته بود در برنامه زنده تلویزیونی قرائت کرد. محسن هاشمی که به عنوان وصی آیت الله معرفی شده است، با بیان این مطلب که این وصیتنامه در سال ۷۹ نوشته شده و وصیتنامه جدیدی از آیت الله هاشمی یافت نشده است افزود: بیش از ۹۰درصد اموال آیتالله هاشمی در راه انقلاب هزینه شد و دارایی های وی بسیار کم است.
محسن هاشمی رفسنجانی درباره دلایل علاقه جوانان به پدرش هم گفت: هر انقلابی ممکن است بعد از سالها چهرهاش مورد خدشه قرار گیرد از این رو ایشان سعی میکرد چهرههای واقعی از اسلام و انقلاب و خارج از افراطها که موجب فاصله گرفتن جوانان میشود، را بیان کند. او معتقد بود باید مطالبی گفت که جوانان بتوانند آن را درک و منحرف نشوند نه اینکه برای موجه جلوه دادن خود باعث شویم جوانان دور شوند. سعی میکردند اعتدال را در زندگی فردی و اجتماعی خود جاری سازند. فرزند ارشد آیتالله هاشمی با اشاره به فوت ناگهانی پدر خویش اظهار کرد: در این دو سه روز که در مدارک ایشان جستوجو کردیم وصیتنامهای پیدا کردم. البته این وصیتنامه برای سال ۷۹ است که آن زمان نیز دچار عارضه قلبی شده بود و پیش از رفتن به بیمارستان آن را در اختیارم گذاشته و گفته بود که اگر سالم برگشتم آن را تکمیل میکنم. اکنون همان وصیت را پیدا کردهایم.
او به برخی از اظهارات مبنی بر زندگی اشرافی و ثروتمندانه آیتالله هاشمی اشاره کرد و گفت: در خط اول این وصیتنامه به خط خود آیتالله هاشمی نوشته شده که اینجانب پس از پیروزی انقلاب بر داراییهای موجود قبل از انقلاب اضافه نشده و هزینههای زندگی را از فروش عواید داراییها و بعد از حقوق قانونیاش که دریافت میکرد، تامین کرده است.
محسن هاشمی ادامه داد: زمانی که حضرت امام به جماران آمدند، صاحب منزل کناری ایشان به دلیل رفتو آمدها و مسائل امنیتی که وجود داشت ناراحت بود از این رو امام دستور دادند آن خانه به قیمت بالا خریداری شود تا آن فرد بتواند در جای دیگری برای خود خانهای بخرد. پس از این کار، به او گفتند این خانه را چه کار کنیم که امام فرمودند بگویید آقای هاشمی بیاید و در اینجا ساکن شود از همان اول این منزل که آقای هاشمی تا زمان فوتشان در آن زندگی میکرد استیجاری بود و اجارهای هم پرداخت میکردند.