خانه » جدیدترین » درد و دلی با کرونا

درد و دلی با کرونا

یکشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۱۴۱۲

درد و دلی با کرونا

محدثه کاظمی

پژوهشگر رسانه

سلام کرونا جان!
یک ضرب المثل ایتالیــایی می گوید: «مهمان و ماهی سه روزه می گندند» کرونا جان قصد اساعه ادب (شاید اسائه ادب) را ندارم، فقط قصدم یادآوری است که مبادا یادتان رفته باشد. کرونا جان، شما حدود یک سال و نیم است که ناخوانده مهمان ما شده اید! زود آمدید و دیر می خواهید بروید! در این مدت بعضی ها خیلی میزبانی را سخت نگرفتند، پروتکل ها را برای پذیرایی از شما کنار گذاشتند و با آغوشی باز به استقبال شما آمدند، محفل را خودمانی برپا کردند و خواستند به شما بد نگذرد و احساس غریبگی نکنید، مثل دوست چندین و چند ساله به شما ابراز عشق کردند! اما بعضی ها هم بودند که میزبانی را خیلی جدی گرفتند، دلشان می خواست پذیرایی از شما لاکچری باشد، همه چیز را قانونمند برگزار کردند و هر چیزی را در جای مخصوص خودش گذاشتند و هر کاری را به وقتش انجام دادند و هی دم از رعایت زدند، البته باید ببخشید که این گروه شما را معذب کرده و خاطر عزیزتان را مکدر کردند! زیاد به دل نگیرید و به بزرگی خودتان بر آنها ببخشید! کرونا جان، درست است که مهمان، شبیه باران است اما قبول کنید، باران زیاد هم کسالت آور است، شما اینقدر نرفتید که این میزبانان مقرراتی بالاخره ازینکه شما در همه جای زندگی شان رسوخ کرده بودید، خسته شدند و کم آوردند، از رعایت اینهمه آداب به ستوه آمدند، البته حق هم داشتند! شما نه تنها خودتان نرفتید، بلکه دوستانتان را هم از انگلیس و برزیل و آفریقا و هند و هر جا که به ذهن مبارکتان می رسید دعوت کردید! میزبانان مقرراتی وقتی دیدند شما رفتنی نیستید و روغن بنفشه و عنبرنسارا هم کارساز نیست اعتراض کردند و گفتند خسته شده اند و دنبال فریاد رس بودند و از آنهایی که می توانستند کاری انجام دهند، طلب کمک کردند که به میدان عمل بیایند و واسطه شوند و با زبانی که بی ادبانه هم نباشد با شما و اقوام شما صحبت کنند. در نهایت دست به اختراع و اکتشاف راههای جدید زدند تا بلکه بتوانند ازدست شما خلاص شوند. ببخشید خلاص شوند کمی بی ادبانه بود، کمی نفس بکشند!
اولین راهی که گروه واسطه انجام دادند، کشف واکسن شما بود!
می دانم بعد از کشف واکسن برای مقابله با شما، کمی نگران هستید و خیلی حالتان خوب نیست و دل و دماغی برایتان نمانده، اما کرونا جان خیلی غصه نخورید، در اینجا سرعت تزریق واکسنتان آنقدرها هم که فکر میکنید بالا نیست و آنقدر دست دست می کنند و جلسه می گذارند و دنبال مقصر اصلی می گردند که چشممان آب نمیخورد حالا حالاها به نتیجه اســـاسی برسند، پس نگران نباشید! شما دیگر رفیق گرمابه و گلستان ما شده اید! برایتان بگویم که سه ماه، سه ماه واکسینه کردن همگانی را به تاخیر می اندازند و ما هر روز از اعلام سه ماهه بعد، بدنمان به لرز می افتد. تا همین الان، آن عدد آخری که اعلام شده، مهر ماه است! حالا کو تا مهر برسد؟ تا ماه مهر راحت نفس بکشید! اینها را گفتم که بدانید خیلی زمان می برد تا در اینجا همه واکسینه شوند و خیلی طـــول می کشد تا شما مجبور شوید ساک خود را ببندید!
یک چیز دیگر هم بگویم که کمی خوشحال شوید، قرار است واکسن را به ما بفروشند، یعنی ما باید پول بدهیم و واکسن را بخریم، چرا می خندید؟ اینجا که کشورهای دیگر نیست که واکسن رایگان باشد! البته اولش به نظر ما هم خنده دار بود اما نمی شود که! واکسن که شوخی نیست! پس لطفا نخندید! مسئله جدیست، شما هم جدی باشید! ما هم مثل شما فکر می کردیم وقتی شرایط اقتصــــادی خوب نیست، وقتی همه در تامین نیازهای اولیه زندگی، کمیت شان لنگ میزند باید واکسن شما را رایگان دریافت کنیم اما بعد فهمیدیم توقع زیاد اصلا شایسته نیست و قبول کــردیم که واکسن چیزی است خریدنی! پس با این اوضاع اقتصادی که این روزها خودتان هم می دانید و اصلا چنگی به دل نمیزند، اگر قرار باشد همـــه واکسن را بخرند، نمیشود! همه که پول کافی ندارند و فقط پولدارها می توانند واکسن بزنند که تعـــداد آنها هم آنقدرها زیاد نیست. پس نگــــران رفتنتان نباشید! راستش همه اش تقصیر مـــاست! ما بودیم که به شما آش کنگر دادیم تا بخورید و حـــالا هم نمی توانیم لنگـــری را کــــه انداخته اید براحتی جمع کنیم!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.