خانه » پیشنهاد سردبیر » درباره«محمد اسماعیل فردوس فراهانی» ادیب الممالک ثانی و از شعرای زبردست استان مرکزی/رفته از یاد

درباره«محمد اسماعیل فردوس فراهانی» ادیب الممالک ثانی و از شعرای زبردست استان مرکزی/رفته از یاد

پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷   شماره ۹۹۰

ای منشی عشق بازکن دفتر عشق
در صفحه اولش تو با جوهر عشق
بنویس کنون نام فراهانی و بس
بنمای معرفیش در محضر عشق

***

وقایع استان

آرمان انجدانی

***

هنگامی که در دادگاه های خانواده قدم برمی دارید در کنار هزاران مورد طلاق, کلاهبرداری, بـــرادران و خواهرانی را می بینید که بر سر مقدار پشیزی سرمایه که پدر برای آنها به ارث گذاشته, از مرز هم خون بودن گذشته و گل وجود انسانیت را زیر پا له کرده و با تمام وجود برای ریالی بیشتر چنگ و دندان به هم نشان می دهند. حال آنکه پدر میراثی با ارزش تر به جای گذاشته, میراثی که به قیمت تمام جان و عمرش تمام شده, میراثی که خود از پدرانش به امانت گرفته و برای حفظ و بقای آن تلاش کرده و حال در آخرین لحظات با نگاهی ملتمسانه آن را در دستان تو رها کرده و خود راهی وادی فراموشی شده به این امید که فرزندش نام نیکی از اجدادش را حفظ کرده و پرورشش دهد و آه که چه مسئولیت سنگینی برای فرزند است زمانی که در مقایسه با نیای خود, با پدر چیزی برای افزودن به این یادگار ندارد و هر روز خود را با هراسی می گذراند که نکند نام نیایش در ترافیک پر حجم این روزها گم شود و او بار دیگر جان سپارد و فراموش شود. و دیوانی را که تمام عمر خود را وقف آن کرده, تمام لحظاتی را که می توانسته در بستر آرامش یا در پایه کوه یا در بزم های مختلف خرج کند در پای آن و اشعارش و کتاب های خود ریخته, اکنون با گذشت نه چندان مدتی فراموش شود و فرزند در حفظ این یادگار نیای خود شکست بخورد. این مقدمه را نوشتم تا بر پایه آن یادی کنیم از یکی از اساتید به نام فرهنگ این استان، محمد اسماعیل فردوس فراهانی.
***

محمد اسماعیل فردوس فراهانی فرزند محمد جواد مشک آبادی متولد ابراهیم آباد به سال ۱۲۸۲ شمسی فوت شده ۱۳۴۲ خورشیدی در تهران, مدفون در ابن بابویه. وی از شعرای بنام و نویسندگان زبردست و در منطق و فلسفه و همچنین دیگر علوم متداول عصر خویش استاد زمان بود. فراهانی به زبان عربی تسلطی بسیار کامل و جامع داشته اند.
آثاری که از وی به عصر ما به یادگار مانده شامل: ۱٫ دیوان اشعار ۲٫ ترجمه کتاب کمال آتاتورک ۳٫ لغات فارسی سره بشکل کتاب نصاب عربی با ترجمه فارسی متداول ۴٫ ترجمه صلوات جمعه شهرستانی ۵٫ ترجمه هیات و اسلام آیت الله شهرستانی ۶٫ گفتار پــریشان می باشند.
برای شناخت و آشنایی با خصوصیات و روحیات استاد فردوس فراهانی به جراید, کتب ادبی و سخنوران و مفاخر هم دوره یا پس از وی رجوع کردم تا اطلاعاتی را به دست آورم ولی آنقدر در موردش محبت و ابراز ارادت بود که آوردن تمامی آنها مجله ای بس بزرگ می طلبید. این نوشتار را از محمود هدایت در گلزار جاویدان, سید محمد باقر برقعی در کتاب سخنوران نامی ایران, مجله روشندل نوشته شادروان دکتر خزائلی, تاریخ بیست ساله ایران تالیف سید حسین قمی, فردوس فراهانی و انجمن های ادبی به قلم عبدالصمد حقیقت و ویژه نامه های اطلاعات و بهمن به قلم آقای محمدباقر صدرا جمع آوری و در اینجا آورده ام. در ابتدا مرقومه استاد ابراهیم دهگان را در مورد وی می آورم:
«شیخ اسماعیل فردوس (بدون یاء) فراهانی پسر محمد جواد پسر محمد اسماعیل پسـر زین العابدین شاعر عصر ماست. در محل ابراهیم آباد متولد و مقدمات تحصیلات خود را در همانجا انجام داده, پس به اراک و قم رحل اقامت افکند. در سال ۱۳۱۰ خورشیدی وارد اداره ثبت و اسناد گردید و مراتب مختلف آن اداره را عملا سیر نمودند. دیوان وی حدود ۱۰۰۰۰ بیت است. وی سال ۱۳۲۸ خورشیدی به تهران منتقل و به سمت معاونت دادستانی ثبت کل مشغول می گردند. در قم در محضر فقیه بزرگ عالم تشیع آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی کسب فیض کرد و یکی از شاگردان ممتاز ایشان گردید و تا سن ۲۶ سالگی در قم ماند و به کسب دانش فقه, اصول, علوم عقلی و نقلی پرداخت»
نکته ای که در تمام این نوشته ها با آن برخوردم؛ روحیه لطیف, پاک باز و اهل طبع و مهرورزی و با حس بسیار قوی ایران دوستی و میهن پرستی و عشق وافر به زبان پارسی بود. عالمی که بجز شعر و شاعری دستی باز در نجوم, فلسفه, منطق نیز داشته است که از این مواهب در اشعار خود نیز بهره برده اند.
این مرد پرافتخار استان مرکزی, اغلب اتفاقات زندگی خود و مسائل و رویدادهای زمان خود را به رشته نظم در می آورده اند, هنگامی که در اداره ثبت اراک مشغول می گردد و حسب وظیفه ذاتی آن زمان که قبول ثبت املاک روستایی و انجام تحدید حدود هر قریه با کیفیات گوناگون طبیعی و شیب و فراز و مجاورت با کوه و رود و تپه ماهور می بوده و این مسئولیت دشوار و ظریف را که نیاز به میله گذاری و نصب علائم با اصطلاحات خاص ثبتی و حقـوقی را می طلبیده؛ آن جناب با ذات و استعداد شگرف خود و گنجینه عظیم لغوی تماما را به نظم درآورده و در آن ابیات اصطلاحات مرسوم شغل خود را نیز به کار برده و همگان را از این کلام رسا و دلنشین متحیر نموده است.
در سال ۱۳۷۴ خورشیدی به همت فرزندان برومند او بخصوص رضا فردوسی که اکنون در آمریکا ساکن هستند و با یاری و کوشش گروهی چون خانم دولت آبادی, آقایان حقیقت, شهسوارانی, صدرا, کنی پور, فردوسی و کرمی بخش ها گزیده هایی از دیوان فردوس فراهانی که به دست خط خود ایشان نوشته شده بود, انتخاب و منتشر گردید.
همانطور که خوانندگان و شاعرانی که آثار ایشان را مطالعه کرده اند, بهتر می دانند که استاد فراهانی در قالب ریزی اشعار خود در تمام قوالب تبحر و تسلط داشته اند اما سعی او بر این بوده است که از ادیب الممالک فراهانی پیروی کند و بیشتر منظومه های خود را در قالب مسمط، ترکیب بند و ترجیع بند, مستزاد و بصورت مناظره بیان داشته است. ایشان در سرودن رباعی و دوبیتی نیز دستی داشته اند. ولی علاقه وافری از وی دیده نشده است.
نمونه ای از دوبیتی های او:
هرگز فلک نگشت به وفق مراد ما جز خون دل نریخت شرابی به جام ما
با وصف این خوشیم و نداریم باک اگر حق در کف علی نهد آخر زمام ما
ابیـــاتی از ایشان موجود است که به دل خواننده می نشسته بطوری که برخی نقل محافل گردیده مثل:
گاهی بساط عیش خودش جور میشود گاهی به صد مقدمه ناجور می شود
که البته مردم خوش ذوق ایران مصراع اول بیت اول یک شعر را با مصراع دوم بیتی دیگر از همان شعر را به هم وصل کرده و نقل می کنند.
فردوس در سرودن اشعار طنز نیز ابیات بسیاری دارند که چند بیت آنرا که مربوط به افتتاح دفترخانه شماره ۵ اراک در سال ۱۳۲۲ متعلق به فردی بنام عزت ا… بزرگ نیا بوده و ایشان که خود در آن زمان معاونت اداره املاک و ثبت شرکت ها بوده اند را در اینجا به صورت منتخب ابیات می آورم:
قسم به عدلیه آن بهترین وزارت ها به ثبت کل و مدیران آن هدایت ها
قسم به هرچه در ایران بود اداره ثبت علی الخصوص اراک آن دیار عزت ها
قسم به مبل ریاست قسم به میز رییس قسم به صندلی و راحتی و نیمکت هـا
قسم به مد مداد و قسم به قد قلم که شور قامت او کند قیامت ها
قسم به پیش نویس و قسم به پاک نویس به رو نوشت وبه افطارو جلب ودعوت ها
زکاهدان و ز مسجد خرابه, حق الثبت نگیرم ار چه شود صرف وقت مدت ها
به جای آنکه کنم بند و بست با روسا کنم رعـایت قانون و حق به دقت هـا
که چون مفتشی آید برای بازرسی
تنـم چو بید نلرزد ز هول خفت ها
نمونــه ای ازچند بیت یکی از قطعات ایشان که در مورد جنگ جهــانی در شهـریور ۱۳۲۳ شمسی سروده اند را در اینجا می آورم:
تا تمام ایــن مرزها ملغی نگردد
راحت از این جنگ و خونریزی بنی آدم نگردد
تیغ جنگ ار بسترد از روی گیتی نسل انسان
مویی از چرچیل و استالین و هیتلر کم نگردد
نظم عالم گر بدین ترتیب میگردد میسر
نظم می خواهم نباشد، چرخ می خواهم نگردد
در مورد فرهنگ فراهانی یا نصاب فارسی استاد خود در توضیحی که مرقوم فرمودند من هم بــــه صورت خــلاصه در اینجــا می آورم: «این مجموعه شامل ۱۸ قطعه است. سیزده قطعه اول بطور مخلوط و مطلق شامل لغات فرس و ترجمه های آن به زبان رایج امروزی چه فارسی و یا چه عربی است. اما ۵ قطعه آخر مخصوص لغات فارسی و ترجمه عربی آنهاست.»
اراک ۱۳۱۰

نمونه ای از اشعار:
تَخش صدر مجلس است و سَخش رخت کهنه است
بخش برج و اَخش قیمت امتحان باشد محک
شب جهنـده گَپ بزرگ و چَـم گنه نامه بِتک
تندی ذهن و ذُکـا نپراش و هدهد بُدبُک
پینـه گر لخدوز و لَر لاغر مخیدن معصـیت
خانه و اول کد است و لَج نقیض و نخ دشک
یکی دیگـر از آثار وی آسمان نامه است که می توان آنرا به تمام معنا شاهکار دانست چرا که در انتخاب کلمات نهایت دقت انجام گرفته است.
ابر جسمی است بخاری که مطر می گردد از حرارت به هوا راه سپر می گردد
وز برودت متقاطـر شده بر مـی گردد
در چمن سبزه و در بحر گهر می گردد
ابراهیم آباد-۱۱/۰۵/۱۳۰۹

الاسلام و الهیئت
در سال های نزدیک به ۱۳۱۰ کتــاب الاسلام و الهیئت به قلم علامه سید هبت الدین شهرستانی در بغداد نوشته شد. در آن زمان مولف چون وزیر معارف کشور عراق محسوب می گردید به سرعت در سراسر کشورهای اسلامی منتشر و پخش گردید. در ایران نیز چون دیگر ممالک اسلامی مترجمان دست به ترجمه این کتاب زدند. استاد فردوس فراهانی نیز با توجه به تسلط شان به زبان عربی و شناختشان به علم نجوم و هیات دست به ترجمه این کتاب زدند و مانند دیگر مترجمان نسخه ای را جهت اطلاع مولف به بغداد ارسال می کنند اما ترجمه وی گوی سبقت را از دیگر نسخه ها می گیرد و با توجه به جلب نظر بسیار در بغداد مولف به هزینه خود کتاب را با قطع و چاپ زیبا و کاغذ مرغوب طبع و مجلداتی را برای مترجم ادیب به اراک فرستاده و منظومه آسمان نامه نیز در پایان ترجمه متن کتاب درج گردیده و به احتمـال قوی هم اکنون در کتابخانه های معتبر ملی و مجلس مـوجــود می باشد. دو سالی پس از چاپ کتاب اسلام و هیئت علامه شهرستانی که برای زیارت امام هشتم و دیدار بستگان به ایران سفر میکند برنامه را به گونه ای می ریزد که چند روزی در اراک توقف داشته و دیدارهایی را با استاد فراهانی برقرار می کند.
کتاب دیگری هم به نام الذئب و الانقره به قلم محمد توفیق در مجله الهلال چاپ مصر به صورت پاورقی چاپ می شد که فراهانی از عربی به فارسی ترجمه کرد و به نام گرگ آنکارا به چاپ رساند. این نویسنده در مقالات خود به اوضاع و احوال کشور ترکیه در سال های بعد از جنگ بین الملل اول و روی کار آمدن آتاتورک پرداخته بود.
جا دارد در انتهای این مطلب از نتیجه های فردوس فراهانی، خانم ها گلاره و پریسا حقدادی که با در اختیار گذاشتن دست نویس ها, دیوان اشعار و عکس های مرحوم استاد فراهانی, من را در این امر همراهی نمودند تشکر نمایم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.