خانه » جدیدترین » جبر ایرانی در اسطوره و جهان معاصر

جبر ایرانی در اسطوره و جهان معاصر

شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸   شماره ۱۱۳۲

جبر ایرانی در اسطوره و جهان معاصر

آرش زرنیخی ؛ کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه

در فرهنگ ایرانی بسیارند ضرب المثل ها و باورهایی که حکایت از لایتغیر بودن سرنوشت انسان ها دارند. برای یافتن دلایل اینگونه باورها بایستی تاریخ یک فرهنگ و سرزمین کاوش شود. اکنون پرسش اینجاست که تاریخ از چه دوره ای به بعـد را شــامل می شود؟ دوران پیش از پیدایش خط دوره ماقبل تاریخ است و هرآنچه پس از پیدایش خط، ثبت و ضبط شده به دوران تاریخی باز می گردد. فی الواقع تاریخ از ماقبل تاریخ آغاز می شود و ماقبل تاریخ دوران اسطوره های یک سرزمین است. چه دلایل اسطوره ای در میان است که ایرانیان اینگونه تقدیر باورند ؟ و این باور تا آنجا پیش می رود که حتی به انفعال نسلها می انجامد ! این چه ماجرای دنباله داری است که در تریبون شعر این سرزمین به کرات تکرار شده است. آن از حافظ که گفت: در پس آینه طوطی صفتم داشته اند… آنچه استاد ازل گفت بگو آن می گویم ، و این از خیام که گفت: بر من قلم قضا چو بی من رانند… پس نیک و بدش زمن چرا می دانند؟ دی بی من و امروز چو دی بی من و تو… فردا به چه حجتم به داور خوانند؟ نمونه هایی از این دست در ادبیات فارسی بعنوان سکو و تریبون باورهای یک سرزمین بسیــار است. کهن تــرین اسطوره ای کــه می توانیم از آن بعنوان یک ایزد ایرانی سرنوشت بخش یاد کنیم زروان است. زروان اکرانَک که اهورامزدا و اهریمن از بطن او زاده می شوند ایزدی است که از ازل بوده و تا به ابد نیز هست. «نیبرگ»(۱۹۷۴-۱۸۸۹) و « ویدن گرن» (۱۹۹۶-۱۹۰۷) مبداء آیین زروانی را غرب ایران دانسته اند. بر اساس سند مهمی که در ادامه به آن خواهم پرداخت این نظرمشترک پر بیراه هم نیست.
باید بپذیریم که احتمال تاثیرپذیری جهان بینی های اسطوره ای از یکدیگر بسیار است. در بین النهرین اسناد جشنی در دست است که احتمال تاثیر پذیری مُغان زَروانی را از این منطقه بیشتر می کند. جشن زاگ موگ یا جشن تعیین سرنوشت بخشی از عید مهم آکیتو است که در آن سرنوشت انسان ها و سایر موجودات تعیین می شد و مردوک ایزد مهم بین النهرینی نیز در آن نقش مهمی داشت.
شناسایی این جشن بر پایه سندی کهن به دوران گوده آ (gude a) یعنی حدود۲۳۴۰ پ م است . احتمالاً مغان زروانی تحت تاثیر این جشن واقع شدند و خداوندگاری زروان و قدرتش درخصوص تعیین سرنوشت اینگونه شکل گرفت. حتی بعد از زروان و در نگرش زرتشتی نیز جهان عمری دارد و پایانش از پیش مشخص است.
در سه هزاره پایانی عمر جهان در دیدگاه زرتشتی منجیانی پیدا می شوند و جهان را از شر اهریمن می رهانند. تا اینجا مشخص شد که مفهوم جبر در جهان بینی زرتشتی نیز مستتر است.جهان با پیروزی اهورا مزدا بر اهریمن پایان می یابد.
بر اساس سند ارائه شده در این یادداشت احتمالاً مغان و روحانیون زَروانی این معتقدات را از بین النهرین گرفته بودند. اما در شیوه و شکل زیست مردمان یک دیار چه مشکلاتی وجود دارد که چنین نگرش هایی اینگونه طولانی به حیات خود ادامه می دهند؟ حتماً باید دلایلی باشد که این باورهای اسطوره ای در زمانه معاصر تائید و تاکیــد می شود.
مهم ترین پاسخ به جبر اجتماعی چاله ها و دست اندازهایی است که نسلهای گذشته در طول هزاران سال کنده اند. این چاله ها محصول فقر آگاهی نیاکان ما بوده است. آن کجا که پیشینان یک سرزمین برای اعتلای آینده تاریخ خود دست به هموارسازی های فرهنگی و معیشتی زده باشند و این کجا که پیشینیان یک سرزمین به دلایلی همچون استبداد ارباب رعیتی ونیز طبیعیتی خشک و محروم هر روز دست اندازی بر دست اندازهای زندگی شان افزوده شده باشد.
در اینکه انسان موجودی است مختار شکی نیست اما پرسش اینجاست که چند درصد از مردمان یک نسل ، هوش ، پشتکار و نیروی آن را دارند تا بر جبرهای جغرافیایی جامعه خود فائق آیند و در مسیرِ جبرِ دست اندازها و ابرچاله ها قرار نگیرند ؟ پس چون تعداد اندکی هوش و پشتکار و نیروی لازم را برای دور زدن چاله ها و دست اندازهای جغرافیایی و فرهنگی خود دارند، اغلب مردم در دسته دوم قرار می گیرند و آنچه ما به غلط یا درست جبر و سرنوشت می خوانیم محصول کشتی گرفتن با موانع بازدارنده ای است که در گذشته های یک سرزمین ایجاد شده و همگان امکان و هوش دور زدن آنها را ندارند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.