خانه » پیشنهاد سردبیر » تکرار غمگین دردهای مردم در برنامه «ماه عسل»/زهر عسل

تکرار غمگین دردهای مردم در برنامه «ماه عسل»/زهر عسل

سه شنبه ۹ خرداد ۹۶ شماره ۵۹۹
***
وقایع استان
سحر یاری
***
تلویزیون ایران در این روزها به مدد نشستن مردم بر پای سفره های افطار مخاطب بیشتری پیدا کرده است؛ برخی برنامه های مناسبتی این ماه سابقه چند ساله دارد و مخاطبانی ثابت و متغیر، برنامه ماه عسل یکی از برنامه هایی است که به زعم دست اندرکارانش بیشترین مخاطب را در ساعات نزدیک به افطار دارد. برنامه ای که سعی می کند سراغ سوژه هایی برود که اتفاق هایی خاص در زندگی شان رخ داده و می تواند برای مخاطب هم جذاب باشد؛ این برنامه همیشه با حاشیه هایی که گاه در ارتباط با سوژه ها و یا برخورد مجری برنامه بوده، همراه است همچون آوردن مهمانی که یک مدلینگ بود و بعد از آن انتشار عکس های او بدون حجاب در تمام سایت ها و توبیخ تهیه کننده برنامه یا داستان دختر نابینا و پرستار معلولش که باعث اعتراض پدر دختر شد، این برنامه همیشه با حاشیه هایی که گاه در ارتباط با سوژه ها و یا برخورد مجری برنامه بوده، همراه است همچون آوردن مهمانی که یک مدلینگ بود و بعد از آن انتشار عکس های او بدون حجاب در تمام سایت ها و توبیخ تهیه کننده برنامه یا داستان دختر نابینا و پرستار معلولش که باعث اعتراض پدر دختر شد، یا واکنش ها به حضور کودک کار و گاه حرف هایی که مجری بدون فکر در مورد مهمان ها یا حتی مخاطبان می زند.
بهرحال این برنامه دوباره پخش خود را آغاز کرده و سوژه ها دوباره در جلوی دوربین ماه عسل و رو به روی احسان علیخانی می نشینند، همه ما یا برای یکبار برنامه او را دیده ایم و یا در موردش شنیده ایم.
سوژه هایی که مردم عادی هستند و قرار است زندگی آن ها تلنگری باشد برای مخاطبان؛ مثلا در یکی از قسمت های ابتدایی این برنامه در روزهای اخیر دو جوان برای تعریف ماجرای خود آمدند. این دو جوان بهمراه دو دوست دیگر خود که در همان ماجرا از دست رفته بودند در یک سفر هیجان انگیز به کویر گم می شوند.
دو جوان جلوی دوربین نشسته اند و قرار است تعریف کنند که چه شد ولی مجری برنامه که خود می داند ماجرا از چه قرار است اجازه صحبت به آن ها نمی دهد او خود ماجرا را به هر سویی که دلش می خواهد هدایت می کند و مهمان های بیچاره که آمده اند تا بدترین خاطره زندگیشان را تعریف کنند در مقابل پریدن در حرف هایشان و سوال های مسخره مجری حتی روز شنبه و یکشنبه شان را گم می کنند. حتی در جایی از برنامه جلوی چشم های به گفته تهیه کنندگان چند میلیونی مخاطبانشان مجری به صورت دو جوان زل می زند و می گوید: چیزی زده بودید که تصمیم گرفتید به کویر بروید؟ و دو جوان با بهت جواب می دهند مگر برای تصمیم به سفر باید چیزی زد؟ ما عاشق سفر بودیم. بهرحال برنامه با ابراز ندامت دو جوان از سفرهای متوالیشان و گوش ندادن به حرف پدر و مادرشان و در نهایت حلالیت از خانواده دو دوست در گذشته شان تمام می شود؛ ولی آنچه برای مخاطب می ماند حجمی از اندوه و ناراحتی در دقایق منتهی به اذان است.
معمولا بعد از پایان هر قسمت این برنامه فضای مجازی پر می شود از اظهار نظر در مورد سوژه های این برنامه که گاه حتی از نحوه برخورد علیخانی با آن ها طنزهایی نیز ساخته می شود؛ آیا آنطور که گفته می شود این برنامه مور رضایت تمام مخاطبان است؟ اصلا چه کسانی مخاطب این برنامه هستند؟
راحله ۱۸ سال دارد او می گوید: برای من دیدن ماه عسل فقط و فقط به دلیل احسان علیخانی است. من یکی از فن های او هستم و الان پنج سال است که تمام برنامه های او را تماشا می کنم.
وی ادامه می دهد: البته برنامه های دیگر او را هم می بینم مثلا سه ستاره هم خوب بود ولی ماه عسل را بیشتر دوست دارم.
راحله در خصوص محتوای برنامه می گوید: گاهی سوژه ها و ماجراهایشان حوصله سر بر است ولی من اجرای علیخانی را دوست دارم، او هم جذاب است و هم صریح. این دختر جوان در پاسخ به این سوال که در خانواده آیا با هم این برنامه را می بینید، می گوید: اگر پدرم در خانه باشد نه، او اعتقاد دارد که این یک برنامه لوس است ولی مادرم همراه من تماشا می کند.
اما فرشته ۲۹ ساله نظر دیگری دارد: او می گوید برنامه ماه عسل به نظر من احساسات مردم را به سخره گرفته است، چه معنی دارد دیگران را بیاوری جلوی دوربین بنشانی و مجبورشان کنی که گریه کنند و حتی به آن ها تلقین کنی که ناراحت و پشیمان هستند. وی ادامه می دهد: به نظرم اگر این برنامه مخاطب دارد به خاطر جذاب بودن برنامه نیست به خاطر کمبود برنامه های دیگر است، معمولا در این ساعت مردم خصوصا روزه دارها ترجیح می دهند که پای تلویزیون باشند تا زمان بگذرد بنابراین ترجیحا هر برنامه ای باشد می بینند.
فرشته می گوید: اگر ساعت این برنامه ده صبح باشد یا همزمان با یکی از سریال های تلویزیون خواهید دید که چقدر ریزش مخاطب دارد، پس به ساعت طلایی پخش در این ماه هم باید اشاره کرد.
نوید در پاسخ به سوال ما می خندد و می گوید: شاید یک روز که وقت برایم ارزش نداشت این کار را بکنم یعنی یک ساعت به تماشای داستان هایی بنشینم که حتی بعید می دانم راست باشند.
این دانشجوی ادبیات می گوید: هنوز برای من جای سوال است که چطور یک عده اجازه می دهند که بازیچه یک گروه تلویزیونی باشند، اگر هم کسی ادعا کرده که این شکستن خط قرمز است کاملا در اشتباه است. حرف زدن از خود به این شکل بیشتر شبیه عروسک دست بودن است.
او در پاسخ به این سوال که پس علت داشتن مخاطب این برنامه چیست، گفت: علاقه به دیدن بدبختی مردم، به نظر من سازندگان این برنامه خوب جامعه ایرانی را شناخته اند، جامعه ای که گفتن و شنیدن از اندوه و مشکلات برایشان جذاب است.
نوید معتقد است: کشور ما کشور شادی نیست، ما به خودآزاری و دگر آزاری علاقه داریم. برای تعریف مشکلات خود ساعت ها با دوستمان حرف می زنیم؛ ولی کمتر خاطرات خوب را برای هم بازگو می کنیم. این برنامه هم در همان راستاست و این سیاست خوب ولی ناجوانمردانه ایست.
خانم عبدی که ۵۶ سال دارد ولی از طرفداران پروپاقرص این برنامه است، می گوید: دیدن ماه عسل یکی از علاقمندی های من برای آمدن ماه رمضان است.
وی می گوید: زندگی هر کدام از آن هایی که به این برنامه می آیند یک درس عبرت است و اگر جوان ها نگاه کنند که عالی است.
یکی دیگر از طرفداران این برنامه آزاده ۱۶ ساله است، او می گوید: من خود برنامه ماه عسل را دوست ندارم خیلی فضای غمگینی دارد شاید اگر اجرای با او فرد دیگری بود هرگز آن را تماشا نمی کردم.
وی در پاسخ به این سوال که چطور یک مجری می تواند دلیل بر دیدن یک برنامه شود، ادامه می دهد: نمی دانم برای من اینطور است بهرحال اگر برنامه را نبینم حتما تکرارش را می بینم.
یک نگاه اجمالی به طرفداران این برنامه نشان می دهد که بخشی از طرفداران این برنامه را دختران جوانی تشکیل می دهند که اصولا در این سن به آرتیست ها و مجری ها دلبسته می شوند و طرفدار آن ها هستند بنابراین به واسطه مجری آشنا و به قول خودشان جذاب برنامه پای ماه عسل می نشینند، عده ای هم معتقدند که برنامه آموزنده است حتی اگر تلخ باشد.
با این وجود عده ای آن را یک بازی می دانند برای تحریک احساسات مردم و معتقدند برنامه ای است که با القای بدبختی های دیگران و حس ترحم بیننده را پای تلویزیون نشانده است به شعور مخاطب توهین کرده است حتی اگر مخاطب به دلیل فاکتورهای مختلف آن برنامه را ببیند. به نظر می رسد تولیدکنندگان این برنامه در تعریف فضای معنوی از همان ابتدا دارای مشکل بوده اند.
ماه رمضان ماه نشاط معنوی است؛ ولی گویا همه تعریف تولیدکنندگان این برنامه از این معنویت اندوه است. در حالیکه از دیدگاه اسلام خنده، گریه، شادی، غم، سرور و ماتم، هیچ کدام مطلوبیت ذاتی و ارزش ماهوی ندارند؛ تا چه رسد به آن‌که یکی بر دیگری رجحان و برتری داشته باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.