خانه » پیشنهاد سردبیر » به مناسبت تولد زنی در آستانه فصل سرد/شروع زنانگی ناب در شعر

به مناسبت تولد زنی در آستانه فصل سرد/شروع زنانگی ناب در شعر

شنبه ۵ دی ۱۳۹۴     شماره ۳۲۱

گروه فرهنگی- سمیه انصاری فر
«آن وقت ها، یعنی قبل از سال ۱۳۴۲، شعر را باور نداشتم. این که می گویم باور نداشتم باز خودش مراحلی دارد. زمانی بود که من شعرم را به عنوان یک وسیله تفنن و تفریح می پنداشتم، وقتی از سبزی خرد کردن فارغ می شدم پشت گوشم را می خاراندم و می گفتم: خوب بروم یک شعر بگویم. بعد زمانی دیگر بود که حس می کردم اگر شعر بگویم چیزی به من اضافه می شود و حالا مدتی است که هروقت شعر می گویم فکر می کنم چیزی از من کم می شود یعنی من ا ز خودم چیزی را می تراشم و به دست دیگران می دهم. برای همین است که شعر به صورت یک کار جدی برایم مطرح شده و حالا روی آن تعصب دارم».
این بخشی از مصاحبه فروغ فرخزاد در خصوص روند رشد و قوت شاعرانگی خود است که سال ۱۳۴۵ با صدر الدین الهی در مجله سیاه و سپید انجام داده است.
در اینکه فروغ تاثیرگذارترین شاعر معاصر زن ایران بوده و هست شکی نیست، هنوز هیچ زن شاعری نتوانسته است اینچنین جسور فراتر از زمان خود نگاه کند و بنویسد، نقش جهان بینی و نگاه هر هنرمند در ماندگاری و تاثیر گذار بودن اثرش بی بدیل است، همین ویژگی ا فروغ را به یکی از شاعرانِ معاصر تاثیر گذار در جریان ادبی و روشنفکری ایران، تبدیل کرد. شاعری که در روزهای اول زمستان سال ۱۳۱۳ به دنیا آمد. زنی در آستانه فصل سرد…
فروغ با مجموعه‌های «اسیر»، «دیوار» و «عصیان» در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با «ابراهیم گلستان» نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در وی شد. فروغ در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه «تولدی دیگر» تحسین گسترده‌ای را برانگیخت، سپس مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به‌عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید.
بعد از «نیما یوشیج»، «فروغ» در کنار «احمد شاملو»، «مهدی اخوان ثالث» و «سهراب سپهری» از پیشگامان شعر معاصر فارسی است. نمونه‌های برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثار «فروغ» و «شاملو» پدیدار گردید.
شعر فروغ دارای ویژگی های خاصی است و بروز یک زنانگی ناب در شعر او، مسیر جالبی بود. فروغ از یک شعر خیلی ساده تغزلی شروع کرد و رسید به جایی که هم زبانش و هم نحوه تفکرش و هم تخیلش به کلی متحول شد. بنابراین مسیر رو به تکامل از مولفه های شعر او بود، شعری که برای اولین بار نام شاعری زن را با زبان خاص خود در کنار شاعران مرد قرار داد.هموار کردن مسیر برای شاعران زن که راه خود را پیدا کنند و فقط مخاطب و یا سوژه شعرهای مردان نباشند.
به مناسبت هشتم دی ماه سالروز تولد فروغ فرخزاد شاعر برجسته معاصر گفتگویی با «معصومه داوود آبادی» شاعر و نویسنده کتاب «بگذار بی گذرنامه زندگی کنم» داشته ایم تا ویژگی های شعر فروغ و وضعیت شعر زنان در آن دوران را بررسی کنیم.
این شاعر اراکی زنانگی را ویژگی بارز شعر فروغ دانست و گفت: یکی از ویژگی های شعر فروغ فرخزاد، زنانه بودن زبان شعرهای اوست.
وی افزود: می دانیم که شعر و ادبیات ما به دلیل شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم در آن دوران و محدودیت های حاصل از آن دچار یک زبان مسلط مردانه بوده است.
داوود آبادی تصریح کرد: فروغ بعد از شاعرانی چون «رابعه کعب قزداری» در قرن چهارم و «مهستی گنجوی» در دوره مشروطه که کم و بیش خود و شعرشان را از این حصار و تسلط رهانده و جدا کرده بودند در شعرهایش به نوعی زبان زنانه می رسد که شعرش را کاملا از شعر شاعران مرد جدا می کند و به آن شخصیت می بخشد.
وی ادامه داد: این ویژگی در شعر فروغ به وجود نیامد مگر با شکستن هنجارها، دُگم ها و چار چوب های اجتماعی آن روزگار که شعرش را به سمت جسارت های بیانی خاص خودش می برد. فرخزاد این جسارت را داشت که به عنوان یک زنِ شاعر خودش را در شعرهایش بیاورد خودی که نتیجه تجربه ها، دریافت ها و زیست متفاوت اوست.
این شاعر اراکی در خصوص تاثیر اتفاقات زندگی در نگاه و شعر فروغ توضیح داد: جدایی «فروغ» از «پرویز شاپور» همینطور آشنایی و علاقه ای که بعدها بین او و «ابراهیم گلستان» اتفاق افتاد، دوری از پسرش «کامیار» و آسیب هایی که در طی همه این جریانات در درون شاعر فروغ به وجود آمد همه و همه شعر فروغ را می سازند.
داوودآبادی با اشاره به اندوه حاضر در اشعار فروغ، بیان کرد: جنس اندوه فروغ اندوهی زنانه است که با نوعی انفعال و اعتراف در شعرش نمود پیدا می کند و زن بودنش را به سویه ای بیانگرانه می کشاند انگار که خود را به عنوان یک زن، نیازمند دیده شدن و به شمار آمدن می بیند.
وی اضافه کرد: بعنوان مثال ما چنین چیزی در شعر شاملو هرگز نمی بینیم، زبان درشعر شاملو کاملا مقتدرانه و گاه حتی به رخ کِشنده است.”و این منم / زنی تنها در آستانه فصلی سرد..” (فروغ) / “من آن غول زیبایم..” (شاملو) گواه این تفاوت است.
شاعر کتاب «بگذار بی گذرنامه زندگی کنم» ادامه داد: اما فروغ با همین زبان زنانه گاه منفعل، دریچه های تازه ای از شعر را به روی ما می گشاید به گونه ای که مخاطب کاملا با شعر همراه می شود و به تجربه تصاویر، فضاها، جسارت های بیانی و زبانی و… پرداخته و به تاویل ها و برداشت های متفاوت دست می یابد.
داوودآبادی بیان کرد: به شعرهای فروغ غیر از دارا بودن مختصات و اصالت واقعی شعر باید ویژگی مدنیت و مدرن بودن را هم افزود به بیان دیگر و به قول دکتر رضا براهنی، فروغ یکی از مدرن ترین شاعران روزگار خویش است.
وی تصریح کرد: فروغ در دوره پایانی شاعری اش که البته پایان عمر کوتاه وی نیز می باشد به آوردن عناصری که برخواسته از مذهب، اسطوره و تاریخ است می پردازد حتی ما را با شکل دیگری از وهم در شعرهایش مواجه می کند وهمی که در شعرهای گذشته اش ابعاد دیگری داشت..”من خواب دیده ام که کسی می آید..”
داوود آبادی تاکید کرد: تمام این ویژگی ها و فراز و فرودهایی که در شعر فروغ فرخزاد اتفاق می افتد باعث چند ساحتی شدن شعرش شده و و او را شاعری ممتاز، متفاوت و اصیل معرفی می کند.
وی گفت: فروغ شاعری است که به تجربه های دیوانه وارش لباس شعر می پوشد و با متنی منسجم، قابل باور و تاثیر گذار، مخاطب جدی شعر را در جایش میخکوب می کند.
فروغ شروع زنانگی در شعر معاصر است یک تولد دیگر، شاعری با خنده های زیبا، زنی که علی رغم عمر کوتاهش توانست اتفاقی بزرگ را در شعر نو رقم بزند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.