خانه » جدیدترین » به بهانه روز گرامیداشت والدین؛ وظیفه فرزندان در قبال والدین چیست؟

به بهانه روز گرامیداشت والدین؛ وظیفه فرزندان در قبال والدین چیست؟

دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱  شماره ۱۵۶۳

نیازهای کوچک بزرگ ترها

فاطمه حبیبی نژاد

یکی از جملات تکراری پدران امروزی که شاید شنیده باشید از این قرار است: «کودکی ما پدرسالاری بود و اکنون که پدر شدیم فرزندسالاری است».
جامعه ایرانی همیشه در مورد احترام به بزرگتر و والدین نگاه ویژه داشته و دارد. در دهه های اخیر با گذر از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرن، با اهمیت دادن افراطی به خواسته‌های فرزندان، نوعی فرزندسالاری پیش آمده است. همان فرزندی که حق نداشت پایش را جلوی بزرگتر دراز کند، تمام بزرگترها را برای بازی به خط می‌کند که الزاماً مسئله بدی نیست در صورتی که از رفتار درست و خواسته‌های فرزند نسبت به بزرگترها و جامعه غافل نشویم.
در سال های اخیر همیشه به اهمیت رسیدگی و روش های درست تربیتی والدین در قبال فرزندان تاکید شده و وظایف والدین در برخورد با فرزندانشان یادآوری شده، اما امروز به بهانه روز جهانی والدین قصد داریم نگاهی به وظایف فرزندان در قبال والدین و تلاش‌هایی که والدین برای فرزندان انجام می‌دهند بیاندازیم.
مسئولیت پذیری در خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است. هریک از اعضای خانواده با توجه به نقشی که دارد، مسئولیتی نیز برعهده دارد. پدر، مادر و فرزندان هریک وظایفی را برعهده دارند. در سال‌های دور، فرزندان در خانواده نقش نیروی کار داشتند و به طور مشخص وظیفه کمک تامین معیشت خانوار بر عهده پسران و کمک در خانه داری بر عهده دختران بوده است که همین مسئله یکی از دلایل رشد جمعیت خانواده‌ها بود. خانواده ای که نیروی کار بیشتری داشت از امکانات و رفاه بیشتری برخوردار بود. شاید این جمله را از افراد مسن که متعلق به نسل‌های قبل هستند بشنوید: «فرزندی می‌خواهم که عصای دستم باشد» اما در سبک زندگی امروز، حداقل در طبقه متوسط جامعه فرزندان را به چشم افراد آینده‌ساز می‌بینیم. حمایت فرزندان برای تحصیل و پیدا کردن علایق، ایجاد محیطی امن برای زندگی آن‌ها و تأمین نیازهای مالی و عاطفی می‌تواند گوشه‌ای از مسئولیت‌های والدین امروزی در قبال فرزندان باشد. اما برخی از خانواده‌ها هم، راه غلط را در پیش گرفته و نگاه تجملاتی و تصمیمات لحظه‌ای را فدای آینده روشن فرزندشان می‌کنند. از برگزاری جشن‌های لاکچری و مخارج چند صد میلیونی برای کودکی که در آن سن فهمی از تجملات و مخارج را ندارد گرفته تا عده‌ای دیگر که مسئولیت‌ها در قبال فرزند را فقط در مسائل مالی خلاصه می‌کنند و به هر خواسته‌ای که فرزندشان از آن‌ها دارد نه نمی‌گویند. به این معنا که والدین خود را موظف می‌داند بیشترین امکانات را از کودکی تا هنگام تحصیل، اشتغال و ازدواج برای فرزندان فراهم کنند و کمترین کار را بر عهده آنها بگذارند و این روش را به عنوان روش صحیح تربیتی تلقی می‌کنند. در حالی که فرزند باید «نه شنیدن» را از کودکی در خانواده بیاموزد تا بتواند در برابر آسیب‌های اجتماعی در آینده نه بگوید. در گذشته به فرزندان به عنوان بازوی خانواده نگاه می‌شد؛ به این معنا که از فرزندان در راستای فعالیت‌های مختلف اقتصادی و خدماتی در خانواده استفاده می‌کردند. از این رو والدین از افزایش تعداد فرزندان خوشنود بودند. این کار برای تربیت انسان وظیفه شناس و مسئولیت‌پذیر در گذشته روشی مطلوب به نظر می‌رسید. اما در پیچ و خم مسیر زندگی در دنیـــای جدید انتخابی بی نقص نیست. مرز میان آموزش مسئولیت پذیری به فرزند و اجبار به کار فرزند بسیار باریک است. زیرا در دنیای مدرن، تعاریف تغییر کرده و رویکرد تربیت فرزند گاهی به سو استفاده از فرزند در فضای مجازی هم به چشم می‌خورد. برخی از پدر و مادرها فرزند خود را برای جلوی دوربین آمدن و گفتن جملاتی که متناسب با روحیه کودک نیست، اجبار می‌کنند و از این طریق کسب درآمد می‌کنند.
ما به عنوان فرزندان این جامعه، باید حامی کودکانی باشیم که قربانی نگاه ابزاری والدینشان می‌شوند. سعی کنیم گزارش این صفحات را به پلیس فتا یا فعالین اجتماعی بدهیم یا حداقل این نوع صفحات که از کودکان استفاده مالی و عاطفی می‌کنند را دنبال نکنیم.
یکی از سخت ترین مشکلات خانواده ها در جامعه امروزی پیدا کردن مسیر و استعداد فرزندان است که آنها را به سمت علاقه شان رهنمون کنند و آینده ای شاد را برایشان فراهم کنند، اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه با پدیده «موفقان افسرده» مواجه هستیم. موفقان افسرده به افرادی گفته میشود که از دید اجتماع در جایگاه شغلی خوبی قرار دارند اما از شغل و وضعیت زندگیشان راضی نیستند و به لحاظ روحی آسیب دیده اند. حمایت والدین در مسیر رشد و پرورش فرزندان یکی از مهمترین عناصر بلوغ فرزند است اما نباید با تایید بی جهت و به دور از دستیابی به موفقیت اشتباه گرفته شود و فرزند را در چاهی بی انتها از خود شیفتگی فرو ببرد.
حال وظیفه و مسئولیت فرزند در قبال زندگی امروزی والدینش چیست؟ آیا نباید به عنوان فرزند، راهکارهای مقابله با افکار منسوخ شده و اشتباه را به والدینمان متذکر شویم؟ ما به عنوان نسل جدید که به بینش نو دسترسی داریم، وظیفه داریم تا قانون «دیگر از تو گذشته» را برای والدینمان زیر پا بگذاریم و دلگرمی و پشتوانه آن‌ها برای رسیدن به علایقی که خواسته یا ناخواسته از آن گذشتند، باشیم… گاهی می‌شود به آن‌ها یادآوری کرد که ورزش برای شما خوب است، شروع یادگیری موسیقی یا حرفه جدید از شما نگذشته و انسان در هر سنی می‌تواند به تجارب جدید دست بزند.
امروزه با افزایش آمار طلاق در جامعه دائم با مطالبی روبه رو هستیم که سرگذشت فرزندان طلاق را به ما متذکر می‌شود. البته این آسیب‌ها بر کسی پوشیده نیست. اما فرزند طلاق نیز(اگر از مرحله کودکی و رشد عقلی گذر کرده باشد) پس از گذران دوره افسردگی و پذیرش مشکل، می‌تواند تاثیر به سزایی برای تعیین آینده روشن والدینش داشته باشد. گاهی ممکن است یک رفتار یا جمله مثبت باعث نجات زندگی والدین شود و یا اگر دیگر کار از کار گذشته باشد هم می‌توان به عنوان فرزند فهیمی که برای پدر یا مادرش شانس دوباره زیستن قائل است، پیشنهاد تصمیم به ازدواج مجدد یا بازگشت و ادامه به زندگی پیشین را داد. البته این مسئله هم نباید به معضل جدیدی تبدیل بشود و والد احساس کند که حریم شخصی او مورد دخالت فرزند قرار گرفته است. ممکن است فرزند یکی از والدین خودش (پدر یا مادر) را به هر دلیلی از دست داده باشد. سوگ پدر یا مادر بسیار غم انگیز و تحمل ناپذیر است. اما انسان منطقی می‌داند که بازماندگان حق زندگی دارند و به قول فروغ فرخزاد: «مرگ پایان کبوتر نیست». چه بسیار فرزندانی که همین یادآوری کوتاه «تو هم حق زندگی داری» را برای به جا مانده‌شان قائل شدند و رشد جوانه‌ای سبز در کویر غم زده زندگی را میسر کردند.
همان طور که فرزندان خدماتی را از خانواده دریافت می‌کنند، موظفند تا در انجام امور منزل و متناسب با سنشان کارهایی را برعهده بگیرند و انجام دهند که بهتر است در سنین پایین این وظایف توسط والدین تعریف و از آن‌ها مطالبه شود.
با وجود مشکلات اقتصادی امروزه، مسئولیت فرزندان در قبال والدینی که مسن هستند، پیچیده‌تر است. از سویی نباید چشم مان را بر استقلال زندگی فرزندان ببندیم و از آنها انتظاری بیش از حد توانشان داشته باشیم. در جامعه نیمه سنتی و در حال گذار امروز ما برخی از والدین انتظار از آن خود کردن فرزند در بزرگسالی را دارند و بدون در نظر گرفتن مشکلات شخصی، آنها را در گودال عذاب وجدان رها می‌کنند. مسئولیت‌ها در این زمینه گاهی باید دو جانبه تبیین شوند. دعوت به درک متقابل، صحبت واضح از احساسات و برشمردن الویت‌های زندگی و برنامه ریزی مشخص برای گذران وقت در کنار آن‌ها، راه حل‌های مناسبی هستند.
امید است که با حل مشکلات بزرگ این روزها به خصوص مشکلات اقتصادی و برون رفت از سیل ناامیدی موجود در کشور، روز به روز جامعه ای شادتر و پویاتر داشته باشیم و خانواده ها چه والدین و چه فرزندان نسیم خوش آرامش را احساس کنند. به خصوص بازنشستگان گرامی که والدین جامعه ما هستند در صلح و دوستی از زندگیشان لذت ببرند.
قرار بود صحبت از وظایف فرزندان در قبال والدین باشد که باز هم بسیار به مسئولیت‌های پیچیده والدین پرداختیم. پدر و مادر بودن مسئولیت بسیار سخت و شیرینی است، فرزند خوب بودن برای والدین هم سخت و شیرین است اما ناشدنی نیست. کافی است گاهی به قول شوخی‌های امروزی چند دقیقه‌ای سرمان را از گوشی موبایل بیرون بیاوریم و به نیازهای کوچک آن‌ها اهمیت بدهیم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.