خانه » پیشنهاد سردبیر » به بهانه افتتاح نخستین گرمخانه اراک توسط شهرداری/جایی برای زنده ماندن

به بهانه افتتاح نخستین گرمخانه اراک توسط شهرداری/جایی برای زنده ماندن

یکشنبه ۱۴ آذر ۹۵ شماره ۴۷۴

فرشته غلامی
وقایع استان

هر ساله با فرا رسیدن فصل سرما همه به نوعی به دنبال گرم کردن خود هستند. شاید این سوال مطرح شود که چرا از عبارت خانه استفاده نکردم. حدس شما درست است چون خیلی از همشهری هایمان خانه ای برای گرم کردن ندارند و در این روزهای سرد پاییزی مهمان خیابان های محترم شهر هستند. نیازی نیست حتما از خانه خارج شده تا متوجه سرمای استخوان سوز این روزهای شهر شوید. وقتی در طی روز برای خرید کردن یا رفتن به دانشگاه و سرکار در خیابان های نیمه یخ زده شهر قدم می زنیم تازه متوجه گرمای دلنشین خانه و خانواده می شویم.
این روزها اگر گذرتان به مرکز شهر افتاده باشد حتما با افرادی مواجه شده اید که سرگردان در خیابان ها می چرخند بدون لباس مناسبی برای گرم شدن و از آن مهم تر سرپناهی برای آرامش. شاید دیدن تصاویر کارتن خواب های شهرمان در نزدیکی پل های عابر پیاده یا داروخانه های مرکز شهر در فصول گرم سال چندان قلقلک مان ندهد ولی این روزها آنقدر هوا سرد است که با دیدن آن ها در کنار خیابان، خون در رگ هایمان رخوتی پیدا می کند که گویی دچار یخ زدگی فرهنگی و اجتماعی شده ایم و قطره اشکی گوشه چشمانمان جمع می شود و با خود می گوییم مگر می شود در این یخبندان و سوز سرمای هولناک، شب را به صبح رساند. با خود می گویم کاش سرپناهی بزرگ داشتم تا همه آنها را مهمان گرمای خانه و سوپ داغی می کردم تا خون یخ زده آنها و چشمان نگران بسیاری از مردمان شهرمان را آرامش می بخشیدم.
این فکر و خیال، دغدغه بسیاری از همشهریان و هموطنان نیز هست. به نحوی که در هنگام مواجه با این پدیده آن چنان نگاهشان در هم می رود و برای لحظاتی در سکوت درونشان غرق می شوند که گویی پلی می زنند برای رهایی و کمک به حال و روز امروز اطرافشان. نیازی نیست با تک تک این مردم گفتگو کنم چرا که نگاهشان از قلبی گرم و پر امید و گاها کمکشان، این سر درون را هویدا می سازد.
این داستان آشنایی است که همه ساله با شروع فصل سرد سال دغدغه بسیاری از مسئولین و مردم می شود اما پس از پایان شبهای دراز زمستان کسی تمایلی به سخن گفتن از آنچه بر سر این افراد می آید، ندارد.چرا که در تابستان امکان ندارد کسی سرمای منفی ۳۰ درجه را حس کرده باشد.
تنهایی و بی تفاوتی چند پرده آخر تراژدی زندگی کارتن خواب هایی است که هر شب در سرما خوابشان طعم قبر می دهد و تنها مرگ می تواند بودنشان را در یادها زنده کند. اگرچه دیوارهای شهر تلاش می کنند که مرگ این افراد را مخفی کند اما گاه روزنامه ها این مصلاحان اجتماعی با یک تیتر کوتاه این خبر را پوشش می دهند: برف شدید شب گذشته جان فردی را در گوشه ای از خیابان گرفت.
اگرچه تماشای این تصاویر برای هر تماشاگری دردآور است ولی عده ای نیز تماشای آن را اتهام به خود و عده ای دیگر نیز وجود کارتن خواب ها را چون سیلی سختی بر چهره شهر زشت می دانند.
کارتن خوابی را می توان یک پدیده و یک معضل شهری مطرح کرد که بطور خاص در کلان شهرها بسیار ملموس است. این پدیده بوجود آورنده فساد در جامعه به خصوص در حوزه های مانند بهداشت و اعتیاد است. در حقیقت ولگردی و بی خانمانی، کارتن خوابی را در جامعه رواج می دهد.
بی خانمان ها شرایط ویژه جسمی، روانی یا اجتماعی، جایگاه و مسکن ثابت و درآمد و شغل مناسبی ندارند. این افراد حتی از حمایت های خانوادگی و اجتماعی هم برخوردار نیستند.
شرایط کارتن خواب ها از بی خانمان ها خطرناک تر است زیرا کارتن خواب ها علاوه بر اینکه شرایط قابل قبول اجتماعی و اقتصادی را دارا نیستند، اغلب از مطرودان جامعه همچون معتادان می باشند که به بیماری های عفونی مانند ایدز و هپاتیت نیز مبتلا هستند.
معمولا کارتن خواب ها جرائم کوچک و بزرگی را مرتکب می شوند. البته ممکن است برخی از این افراد متکدی باشند و یا به کارهایی چون پاک کردن شیشه اتومبیل یا گل فروشی در چهارراه ها و دستفروشی پولی در آورند. اما در نهایت اینکه مبتلایان این پدیده به چه کاری مشغولند به خودی خود باعث تعدیل و تخفیف اثرات سوء این معضل نخواهد شد، زیرا نفس عمل کارتن خوابی دارای تاثیرات سوءبر امنیت روانی و اجتماعی جامعه است.
باید بدانیم در این روزهای یخبندان و سرمای غیرقابل تحمل شهرمان، بیشتر از سردی هوا و سوزندگی آن، بی توجهی مسئولان برای این دوستان آزاردهنده است. منظور از مسئولین آهاد مردم به ویژه تمامی عزیزانی است که امروز به نحوی مسئولیت خدمتگزاری به شهروندان را بر عهده دارند. باید به این نکته اشاره کرد که در اکثر شهرهای بزرگ ایران بواسطه مواجه با موج بزرگی از کارتن خوابی و عدم سرپناه مناسب، اماکنی تحت عنوان گرمخانه به صورت خصوصی و دولتی راه اندازی شده تا هرچند با خدماتی محدود ولی دلگرم کننده راهی باشد برای نجات همنوعان و هموطنانی که بنا بر هر دلیلی خواسته یا ناخواسته در چرخش روزگار، امروز خانه و سرپناهی مناسب ندارند.
شهرداری اراک هم در سال های اخیر با ایجاد مکان های موقت و هرچند کوتاه مدت سعی در برداشتن قدمی در این زمینه کرده است و از زمستان سال ۱۳۹۴ در اقدامی هر چند دیر هنگام مبادرت به ایجاد مکانی مشخص در خیابان قائم مقام و در نزدیکی چهار راه ادبجو برای زنان و مردان نموده است تا کارتن خواب هایی که غالبا به دلیل اعتیاد یا از خانه و خانواده طرد شده اند یا سرپناه خود را از دست داده اند با یک وعده غذای گرم و سرپناهی برای گذراندن شبی سرد و طولانی در این شبهای سرد سال، پذیرایی شوند.
این گرمخانه که به تازگی و همین چند روز قبل افتتاح شد مساحتی حدود ۴۰۰ مترمربع و دارای حداقل امکانات رفاهی چون سرویس بهداشتی، حمام، اتاق خواب و سیستم گرمایشی دارد که اگرچه شاید نتواند همچون خانه و کاشانه خود افراد، مامنی گرم و پر از احساس امنیت برایشان به ارمغان آورد اما می تواند برای گذران در این شب های استخوان سوز مکانی امن و مناسب باشد.
ولی به راستی چنین محل کوچک و با امکاناتی محدود می تواند جوابگوی تعداد زیادی از همشهریان کارتن خواب و بی سرپناه شهرمان یعنی کلانشهر اراک باشد و آیا می توان امیدوار بود انسانی در سرمای سخت سال ۹۵ جان خود را به دلیل سردی هوا، نداشتن لباسی مناسب و سرپناهی هرچند محقر در خیابان های شهر از دست ندهد. پس باید همه ما به فکر باشیم تا افرادی زیر پوست خشن شهر و دور از نگاه ما و بدلیل کوتاهی و عدم توجه برخی مسئولین در جدال با تنهایی طعم تلخ سرما و مرگی دردناک را نچشند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

bigtheme
Designed & Developed by: Sepanta Group Team.